به گزارش خبرنگار ایمنا، کتابها دنیایی پر از خیالات عجیب و غریب به شمار میروند؛ خیالاتی که برای لحظهای انسانها را به دور از واقعیتهای پر پیچ و خم زندگی برده و تلخیهای را برای آنها به شیرینی مبدل میکند. کتابهای گروه سنی کودکان یکی از شیرینترین و خیالانگیزترین کتابها است؛ چراکه زبان کودکانه، تصاویر رنگی و داستانی بودن آن به کودکان اجازه سیر و سیاحت در دنیای قصهها را میدهد.
یکی از اصلیترین عوامل جذابیت کتابهای کودک، وجود تصاویر رنگی در آن است. کودکان به کتابهایی که داستان را به زیباترین شیوه برای آنها به تصویر کشیده باشد علاقه بیشتری نشان میدهند، با این وجود به نظر میرسد که هنر تصویرگری در ایران رو به رکود میرود. هزینه چاپ بالا یکی از اصلیترین عوامل فقدان آثار فاخر در زمینه تصویرگری کتاب کودک است. با این وجود تصویرگران ایرانی توانستهاند جوایز ارزندهای در سطح بینالملل از آن خود کنند.
آناهیتا تیموریان، تصویرگر، نقاش و نویسنده ایرانی است که سالها در زمینه تصویرگری فعالیت دارد، او موفق به کسب جوایز جهانی از جمله مدال برنز جشنواره آسیا پاسیفیک شده است.
هنر نزد ایرانیان است و بس، اما به یک شرط!
وی در رابطه با هنر تصویرگری در ایران به خبرنگار ایمنا، میگوید: هر هنری از آنجا که وابسته به ذات خلاقانه بشر است، توانمندی دیده شدن در سراسر جهان را دارد. هنر ایرانی از سایر کشورها جدا نیست، ما نیز مانند دیگر فرهنگها قابلیت دیده و شنیده شدن را داریم. من جزو کسانی نیستم که میگویند هنر نزد ایرانیان است و بس؛ به نظرم هنر نزد ایرانیان است اما در صورتی که به آن از سر بی حوصلگی و سرسرانه نپردازند.
این هنرمند میافزاید: در عرصه تاریخ هر کدام از شاخههای هنری پلهای برای ارتقا دادن به سبک بعدی خود بوده است. اگر بنا بود مینیاتورها در همان سبک نگه داشته شود، هیچ گاه سبکهای دیگری چون مینیاتور طهماسبی ایجاد نمیشد. بنابراین زمان، تأثیر خود را بر شاخههای مختلف هنری میگذارد. درواقع بهروزرسانی انواع هنرها وظیفه اصلی ما است، چراکه اگر هنر به روز نشود از بین میرود. برای نمونه در چین و ژاپن با وجود به روز کردن سبک معماری، اصالت هنر ملی نیز حفظ شده است. بسیاری از هنرهای دستی با وجود داشتن پتانسیل بالا در جذابیت بصری در آستانه ورشکستگی قرار گرفتهاند و علت آن این است که با زمان، همسان سازی نشدهاند.
تصویرگری ایرانی باید اصالت خود را حفظ کند
تیموریان ادامه میدهد: یکی از هنرهایی که توانسته است در سطح بینالمللی خود را مطرح کند هنر «تصویرگری کتاب» است. ادبیات و تصویرگری علاوه بر شاخصههای بومی خود، باید بتواند «جهان گستری» نیز داشته باشد. درواقع این آثار باید توانایی شناساندن اصالت خود به زبان بینالمللی را داشته باشند. اکثر آثار فعلی در ایران این دو شاخصه را دارد، به همین دلیل هنر تصویرگری ایرانی توانسته است با آثار خارجی رقابت کند.
وی در رابطه با وضعیت اقتصادی هنر تصویرگری در ایران، تصریح میکند: در ایران فکر میکنند آدمها از سر شکم سیری و عاشقی به سمت هنر میآیند، در صورتی که اصلاً چنین نیست. هنرمندان باید بتوانند از طریق هنر خود ارتزاق کنند، این در حالی است که از این طریق نمیتوان پول در آورد و هنرمندان مجبور هستند به عنوان شغل دوم و سوم به آن نگاه کنند. به همین دلیل آن طور که شایسته است برای خلق آثار هنری وقت گذاشته نمیشود.
هنر، شغل دوم و سوم در جامعه ما
این هنرمند در پاسخ به این سوال که حمایت ناشران ایرانی از تصویرگران کتاب چگونه است، میگوید: بستگی به سلیقه هنری ناشران دارد. به واسطه فشارهای اقتصادی سلیقه هنری نیز در ایران پایین آمده است. هنرمند وقتی به عنوان شغل دوم و سوم هنر را دنبال میکند به اندازه کافی برای خلق آثار متفاوت زمان نمیگذارد. از طرفی چشم ما به دیدن آثار گرافیکی عادت میکند، اگر تصاویر زشت در ناخودآگاه ذخیره شود چگونه میتوان اثر زیبایی آفرید؟ وقتی در خیابان رنگهای شاد دیده نمیشود چگونه باید انتظار آفرینش نقاشیهای شاد داشت؟
تیموریان میافزاید: حدود ۲۰ سال پیش، به مدت دو سال نمایشگاه تصویر سازی بینالمللی در ایران برگزار شد که از کشورهای دیگر نیز شرکت کنندههای بسیاری داشت، اما متأسفانه به عنوان هنرهای لوکس به آن نگاه شد و جمع شد. سالانه از انجمن تصویرگران به بهانه روز تصویرگر مجموعه آثاری جمعآوری شده و به نمایش گذاشته میشود که این نمایشگاه هم به صورت فستیوالی کار نمیکند.
بعضی کشورها آرزوی داشتن قصههای ما را دارند
وی خاطر نشان میکند: هر کشوری برای ابلاغ هنر خود زبان و گویش خاصی دارد. هنر را باید بتوان به زیباترین نوع روایت گویش خود به سطح بینالمللی رساند و آن را عرضه کرد. عرفان و شاعرانگی قصههای ایرانی را نمیتوان در قصههای غربی پیدا کرد. هنر ایرانی باید به زبان خود گویش بینالمللی پیدا کند.
این هنرمند اضافه میکند: درستترین راه این است که با نمونههای خارجی آشنایی پیدا کنیم و با آگاهی بتوانیم قصههای اصیل خود را به گوش جهان برسانیم. بسیاری از کشورهای جهان دوست دارند شبیه ما قصه سازی کنند و کتابهایی شبیه به کتابهای ما را داشته باشند. اگر بخواهیم راه رفتن آنها را یاد بگیریم، راه رفتن خود را نیز فراموش میکنیم. تطبیق هنر ایرانی شرقی با هنر غربی باعث خارج شدن هنر ایرانی از چارچوب اصالت خود میشود.
نظر شما