به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، طراحی بیوفیلیک و به عبارت دیگر طبیعت بارگی که به معنای پیوند عناصر طبیعی با سازههای شهری است و یکی از مهمترین استراتژیها در بهبود رابطه انسان به محیط اطراف خویش به شمار میرود، میتواند عملکرد او را در زمینههای مختلف بهبود ببخشد. گزارشهای متعدد حاکی است که رابطه مستقیمی بین رفاه روانی، محیط کار و انتظارات کارکنان مراکز اداری و تجاری وجود دارد که به عملکرد بهتر یا بدتر این افراد منجر میشود. مفهوم طبیعتبارگی را برای اولین بار یک زیستشناس معروف آمریکایی به نام ادوارد ویلسون در سال ۱۹۸۴ مطرح کرد و از آن پس، بیوفیلیک به عنوان یک اصل اساسی در پیوند انسان با طبیعت توسط بسیاری از معماران شهری مورد توجه قرار گرفت.
از زمان پیدایش مفهوم بیوفیلیک، بسیاری از مدیران و معماران شهرهای مختلف جهان تلاش کردهاند طراحی بیوفیلیک را در سازههای خود پیاده کنند و پیامدهای مثبت این استراتژی را برای کاربران به ارمغان آورند. از سوی دیگر، تحقیقات بسیاری تا کنون انجام شده و نتیجه همه آنها نشان داده است که اغلب شهرنشینان سراسر جهان خواهان زندگی در مناطقی هستند که کمترین ویژگی شهری را به خود اختصاص داده و اغلب دارای عناصر زندگی روستایی نظیر پوششهای گیاهی و وجود آب و سنگ در محل زندگی و کار است. از همه مهمتر اینکه شواهد حاکی است در مناطقی از شهر با بیشترین پوشش سبز یا سایر عناصر طبیعی، ارزش املاک بسیار بالاتر از مناطقی با کمترین فضای سبز است.
در خصوص طراحی بیوفیلیک، محققان گام را فراتر نهاده و به بررسی نقش طراحی بیوفیلیک در محیطهای کاری پرداخته و به نتایج مهمی دست یافتهاند که در ادامه به شرح چند مورد پرداخته میشود.
افزایش رفاه کارکنان
یکی از مهمترین مولفهها در حفظ رفاه مردم و به ویژه کارکنان یک بخش به حداقل رساندن سطح استرس میان آنان است. گزارشهای متعدد نشانگر آن است که بهرهگیری از عناصر طبیعی در طراحی یک محیط کاری میتواند به طور مثبت بر سطح تنشهای روحی کارکنان تأثیر بگذارد و آن را تا حد زیادی کاهش دهد. از سوی دیگر، شواهد حاکی است که مردم کار کردن در مکانهایی با بیشترین عناصر طبیعتباره را به طور قابل توجهی به فعالیت در مکانهایی با حتی زیباترین چشماندازهای شهری ترجیح میدهند.
در واقع، بسیاری از این افراد ادعا میکنند که چشماندازهای شهری که اغلب از بتن و آسفالت پوشیده شده است، تأثیرات منفی زیادی بر عملکرد آنها حین انجام فعالیتهای کاریشان تأثیر میگذارد. محققان فرانسوی پس از انجام مطالعات متعدد به این مهم دست یافتند که در مناطقی با بیشترین فضای سبز یا در سازههایی با عناصر طبیعی نظیر گیاهان، آب و حتی حیات وحش، کارکنان بالاترین سطح رفاه را تجربه میکنند و این در حالی است که مراکز کاری با اشراف بر چشماندازهای شهری مانند جادهها و سازههای بتنی کمترین حس انرژی را میان کارکنان به وجود میآورد.
در کانادا، تأمین رفاه روانی کارکنان یک مرکز و کاهش سطح استرس آنها یک قانون کلی به حساب میآید که نقض آن میتواند تبعات منفی بیشماری را برای کارفرمایان به بار آورد. شواهد حاکی است که پیوند طراحی طبیعتباره با محیطهای تحصیل میتواند عملکرد دانشآموزان را نیز به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهد و به بهبود یادگیری میان آنها کمک زیادی کند. تحقیقات زیاد انجام شده در این زمینه حاکی از افزایش درک ۱۵ درصدی مطالب توسط دانشآموزان یا دانشجویانی است که در محیطهایی با بیشترین عناصر طبیعی مشغول به تحصیل هستند.
بهبود عملکرد و بازدهی کارکنان در مراکزی با طراحی بیوفیلیک
بدون شک هر چه کارکنان یک بخش حس مثبت بیشتری را در خود بیابند، فعالیتهای کاری را با انرژی بیشتری انجام میدهند که این اتفاق میتواند کارآمدی مرکز را به حد کمال برساند. تا کنون تحقیقات زیادی در زمینه تأثیر وجود عناصر طبیعی یا به عبارت دیگر، طراحی بیوفیلیک در یک محیط کاری انجام شده و همگی نشان از افزایش بازدهی نهادها در محیطهای طبیعی داشته است.
در این راستا، محققان بریتانیایی نیز اخیراً مطالعات گستردهای انجام داده و به این نتیجه رسیدهاند که وجود عناصر بیوفیلیک در یک محیط کار به عملکرد بهتر کارکنان و بازدهی بیشتر مراکز کاری منجر میشود. گروهی از دانشمندان اهل کاردیف، پایتخت ولز در بریتانیا نیز دو گروه از کارمندان را که در دو محیط کاری متفاوت با یکدیگر مشغول به فعالیت بودند مورد مطالعه قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که عملکرد افرادی فعال در محیط کاری با طراحی بیوفیلیک به میزان ۱۵ درصد بهتر از گروهی بود که در یک مرکز اداری با دسترسی کمتر به عناصر طبیعی مشغول به فعالیت بودند.
افزایش خلاقیت کارکنان در محیطهای طبیعت باره
تأثیر طراحی بیوفیلیک در محیط کاری بر خلاقیت و رفتار کارکنان یکی از مسائل مهمی است که تا کنون به طور جدی مورد توجه محققان قرار نگرفته است. با این حال، تا کنون مطالعات متعددی نشان از تأثیر محیط کار بر افزایش یا کاهش نوآوری میان کارمندان داشته و حتی این مؤلفه مهم، خلاقیت میان دانشآموزان و دانشجویان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. البته در این راستا، محققان بریتانیایی فعالتر از سایر دانشمندان نقاط دیگر جهان عمل کرده و به نحوه عملکرد کارکنان مراکز مختلف با میزان دسترسی متفاوت به عناصر طبیعی پرداخته و به این نتیجه رسیدهاند که در موسساتی با بیشترین بهرهوری از طراحی بیوفیلیک، کارمندان حدود ۱۵ درصد خلاقتر از همنوعان خود در سایر مراکز اداری با کمترین عناصر طبیعی عمل میکنند.
نظر شما