به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، امروزه اغلب شهرهای سراسر جهان یا به واسطه پاندمی کرونا و یا در نتیجه بالا رفتن سطح دریاها و تغییرات اقلیمی با مشکلات بسیاری مواجه است. به همین دلیل، مدیران در اغلب نقاط دنیا تلاش میکنند طراحی شهرها را به گونهای تغییر دهند تا بیش از گذشته، پایداری، برابری و شمول اجتماعی را برای نسلهای امروز و آینده به ارمغان آورند. فضاسازی احیایی یکی از بهترین استراتژیهایی است که میتواند در این زمینه مؤثر واقع شود و بهبود وضعیت شهرنشینی برای نسلهای آینده را در پی داشته باشد.
فضاسازی احیایی به نوعی طراحی شهری اشاره دارد که در آن، اعمال نوآوری در مناطق شهری به تغییر کاربری و توسعه دوباره آنها منجر میشود و در نتیجه مناطقی با کارایی بیشتر در اختیار شهروندان قرار میگیرد. در این شیوه طراحی، معماران، توسعهدهندگان و جوامع مردمی دست به دست یکدیگر میدهند تا مناطقی برای زندگی، کار، تحصیل و سرگرمی ایجاد کنند و از این طریق، کیفیت زندگی شهری را بهبود بخشند.
فضاسازی احیایی، رویکردی نوین در طراحی شهرهای آینده
فضاسازی احیایی که توسط بسیاری از منتقدان به عنوان فرایندی استراتژیک برای بهبود روابط انسانی با سیستمهای زیستمحیطی و اجتماعی از طریق فعالسازی مکانهای ویژه تعریف شده است، میتواند در بهبود توسعه شهری بسیار مؤثر باشد. پیامدهای این استراتژی تنها شامل حال انسانها نمیشود بلکه تمام موجودات زنده و محیط زیست را نیز مورد تمرکز قرار میدهد و نگرش انسانمدار شهرسازی را به سکونتگاههایی سبز با تنوع زیستی بالا تغییر میدهد. در نتیجه شیوهای برای برقراری تعامل بیشتر با یک منطقه جغرافیایی شکل میگیرد که به سازگاری، سلامت و رفاه دائمی منجر میشود. هدف مدیران شهرهای جهان از اعمال استراتژی احیایی، ایجادی شهری آرمانی نیست بلکه این افراد در نظر دارند چالشهای پیش روی یک مکان و محیط اطراف آن را به خوبی شناسایی کنند و برای حل آن بکوشند.
اوکلند، پرجمعیتترین شهر نیوزلند از پیشروان فضاسازی احیایی به شماری میرود که طی دو دهه اخیر از همین طریق، بهبودهای قابل چشمگیری را تجربه و حتی جایگاه زیستپذیرترین شهر جهان را از آن خود کرده است. پیوند با سیستمهای طبیعی به عنوان مثال، احداث پلازایی بر فراز آب به منظور افزایش استقامت سکونتگاه در مقابل زلزله و همچنین توسعه دوباره یک تالاب و تبدیل آن به یک زمین بازی برای تمام گروههای سنی جامعه از مهمترین اقدامات مدیران شهر در زمینه فضاسازی احیایی بوده است. علاوه بر این، مقامات اوکلند به برقراری ارتباط مستقیم با سرمایهگذاران پرداخته و یک ساختار حکومتی داخلی ایجاد کردهاند که در آن، ایدههای شهروندان و مدیران محلی در رأس تصمیمات ملی قرار دارد. بسیاری از منتقدان جهان بر این باور هستند که تمام دستاوردهای اوکلند در تبدیل آن به زیستپذیرترین شهر دنیا مدیون اعمال استراتژیهای فضاسازی احیایی توسط مقامات محلی آن است.
اصول فضاسازی احیایی
اگرچه پاندمی کرونا جامعه و اقتصاد را به خصوص طی دوران قرنطینه به طور جبرانناپذیری تحت تأثیر قرار داد، با این حال، چگونگی اثربخشی سبک زندگی بر محیط زیست را نیز به تصویر کشید. در واقع، قرنطینههای کرونا باعث شد انتشار گازهای آلاینده به طور قابل توجهی کاهش و کیفیت هوا بهبود یابد که این اتفاقات نشانگر تأثیرات منفی فعالیتهای انسانی بر اقلیم است که میتواند با تغییر سبک زندگی، متحول شود.
اولین گام در پیادهسازی پروژههای فضاسازی احیایی، ارائه دستورالعملهایی کلی برای افزایش درک طراحان و سرمایهگذاران از این فرآیند است که از طریق اصول زیر تحقق پیدا میکند:
· تفکر سیستمهای زنده، به عنوان روشی برای درک جنبههای اجتماعی-زیستمحیطی مکان و اتخاذ رویکردهای دوستدار طبیعت جهت بهبود کیفیت زندگی
· مشارکت فراگیر تمام اقشار جامعه برای درک بهتر مکان، شناخت ارزشها و نیازها و همچنین ارائه یک استراتژی دائمی برای افزایش فعالیت اشخاص و گروهها
· انجام تحقیقات و افزایش سطح آموزش، به عنوان روشی برای تبادل دانش
· زیباییشناسی اکولوژیکی (نظیر اتخاذ رویکرد بیوفیلیک و هر روش دیگری که به ارتباط انسان با طبیعت منجر میشود) و اصول پایداری که به مردم در رسیدن به محیط زندگی سالمتر کمک میکند
· مداخلات اجتماعی نظیر ایجاد پارکها یا فستیوالهای موقت به عنوان رویکردی جهت سنجش ایدههای طراحی برای پروژههای درازمدت.
ارزیابی و اصلاح فضاسازی احیایی
ارزیابی میزان موفقیت یک پروژه فضاسازی احیایی باید به صورت توسعهای و نه امتیازی انجام شود. در واقع، طراحان شهری موظف هستند سیستمها و روشهایی را برای ارزیابی اتخاذ کنند که قابلیت تغییر در طول زمان یا پس از ارائه انتقادات از سوی محققان شهری را داشته باشد.
همان طور که در ارزیابی سلامت جسمی و روانی افراد استانداردهایی برای اندازهگیری ضربان قلب و فشار خون ارائه و بر اساس آن مشخص میشود سلامت هر شخص در چه سطحی قرار دارد در ارزیابی موفقیت یک شهر نیز، استانداردهایی مختص به آن تعریف میشود و در نتیجه، ارزیابی شهری صورت میپذیرد.
البته همه استانداردها ممکن است با گذشت زمان متحول شود با این حال، اهداف به هیچ وجه قابل تغییر نخواهد بود و اصلاحات لازم در استانداردها برای رسیدن به آنها اتخاذ خواهد شد.
نظر شما