به گزارش خبرنگار ایمنا، فقر و نابرابریهای اقتصادی از مهمترین معضلات جامعه بشری و بدترین آسیبهای اجتماعی است. فقر با ضعف بنیه اقتصادی، نارسایی در تندرستی، افزایش مرگومیر، شیوع بیماریهای روانی، شکست تحصیلی و ارتکاب جرایم ارتباط دارد. این پدیده ناخوشایند اجتماعی به طور ذاتی یک مشکل و آسیب است، اما به این معنا نیست که تمام افرادی که زیر خط فقر زندگی میکنند، افرادی نابسامان و برای اجتماع مشکلساز هستند. فقر زمینهساز بروز آسیبهای اجتماعی است که باعث ایجاد زمینه کجروی در افراد میشود.
بسیاری از جامعهشناسان بر این باورند که میان فقر و انحرافات اجتماعی ارتباط معناداری وجود دارد، بیکاری نیز در افزایش آسیبهای اجتماعی نقش تعیین کنندهای دارد، چراکه میتواند باعث بروز انحرافات، ارتکاب جرم و یا فساد شود. برخی جامعهشناسان از بیکاری به عنوان عامل اصلی نابودی نظم اجتماعی یاد میکنند که متأسفانه میتواند همبستگی، همدلی و همدردی را در جامعه از بین ببرد. بسیاری از روانشناسان هم بیکاری را به عنوان یکی از ریشههای اصلی بزهکاری و کجروی افراد در جامعه عنوان میکنند، چرا که بیکاری باعث میشود فرد برای گذران اوقات خود جذب مراکز تجمع افراد بزهکار شود و به مرور زمان به دام انواع کجرویهای اجتماعی کشیده شوند.
پدیده شوم فقر ریشه آسیبهای اجتماعی است
امانالله قرایی مقدم، جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص ارتباط فقر و سونامی آسیبهای اجتماعی، اظهار میکند: در زمان فعلی همه چیز حول محور اقتصادی میچرخد، فقر پدیده شومی است که وقتی وارد جامعهای شود، میتواند انواع آسیبهای اجتماعی مانند بزهکاری، جرم، طلاق، روابط نامشروع، روسپیگری، فرار دختران، دزدی، قتل جنایت، معتادان متجاهر، خودکشی، کارتن خوابی، سرقت را ایجاد کند.
وی اضافه میکند: بر اساس تئوری «رابرت مرتون» جامعهشناس آمریکایی اولین و اساسیترین نیاز هر انسان تأمین معیشت و نیازهای اولیه مانند خوراک، پوشاک و مسکن است، وقتی این نیازها برای افراد هر جامعهای تأمین نشود، باید شاهد بروز بیشتر آسیبهای اجتماعی باشیم.
این جامعهشناس، تصریح میکند: در حال حاضر آمار پسرانی که هنوز ازدواج نکردهاند بیش از دختران نشان داده میشود، دلیل این اتفاق مشکلات اقتصادی جامعه است، در حال حاضر به میزان زیادی شکاف طبقاتی عمیق و توزیع ناعادلانه ثروت در اجتماع را میبینیم که عده قلیلی از سیری و اکثریت هم از گرسنگی و فقر از بین میروند.
ارتباط توزیع ناعادلانه ثروت با پدیده فقر
قرایی مقدم، تاکید میکند: فقر ایمان و اعتقادات افراد را از بین میبرد و در یک اجتماع همه موارد وابسته به اقتصاد است، فرض کنید یک میز فلزی روبهروی ما قرار دارد و همه این نابسامانی، بیکاری، اعتیاد، فرار و سرقت، طلاق و موارد دیگر از آسیبهای اجتماعی را مثل برادههای آهن روی این میز ریختهاند، از زیر این میز یک آهنربا به نام اقتصاد را به هر طرف بچرخانیم برادههای آهن حول محور آن حرکت میکنند.
وی میافزاید: بنابراین فقر پدیدهای شوخی نیست و در جامعهای که فقر وجود دارد نمیتوان مانع بروز آسیبهای اجتماعی شد، در واقع برای افراد آن جامعه کارتن خوابی، سرقت، و موارد دیگر مسئله نیست، در حال حاضر در کلانشهر تهران در تعدادی از پارکها شاهد کارتن خوابی زنان و بچه فروشی هستیم. ریشه فقر وابسته به توزیع ناعادلانه ثروت است.
قراییمقدم، تصریح میکند: مطابق آمارهای اعلام شده ۶۰ میلیون نفر در جامعه نیازمند تأمین معیشت هستند و ۳۰ میلیون نفر هم زیرخط فقر قرار دارند و دچار بزهکاری و آسیبهای اجتماعی در جامعه میشوند. توزیع ناعادلانه ثروت در جامعه و بروز بیماری در بین اقشار پایین جامعه باعث گستردگی آسیبهای اجتماعی در بین افراد فقیر میشود.
این جامعهشناس، اظهار میکند: با درآمدهای فعلی جامعه با توجه به شرایط تورم در کشور اکثریت افراد اجتماع فقیر حساب میشوند، اما به نظرم هنوز باورها و اعتقادات اجتماعی باعث کاهش جرم در جامعه میشود، باید مسئولان تدبیری برای کارآفرینی و از بین بردن اوقات بیکاری زندانیانی که از حبس خارج میشوند، داشته باشند در حقیقت بیکاری این افراد ریشه همه فسادهای اجتماع است و افراد بیکار دوباره به دنبال جرم و بزهکاری میروند.
ریشهکنی فقر و لزوم اصلاح اقتصاد جامعه
وی در خصوص راه حل جامعهشناسان برای کاهش آسیبهای اجتماعی و ریشهکنی فقر در اجتماع، تاکید میکند: رفع بیکاری، توزیع عادلانه ثروت، بکارگیری مدیران لایق و شایسته، مشارکت و همکاری با دولتهای خارجی برای واردت و صادرات در کاهش آسیبهای اجتماعی و ریشهکنی فقر تأثیر مثبتی دارد، باید مسئولان کشور از قاچاق کالا در کشور جلوگیری کنند، قاچاقچیان کالا در جامعه به شدت مجازات شوند، به دلیل اینکه قاچاقچیان کالا با قاچاق کالاها خرید و فروش تولیدات داخل کشور را از بین میبرند و باعث ورشکستگی بسیاری کارخانهها و تولیدکنندههای داخلی و بیکاری بسیاری از جوانان میشوند.
قرایی مقدم، اضافه میکند: اقتصاد کشور سیاست زده و بیکاری ریشه همه فسادها و آسیبها است، ایجاد اشتغال و کارآفرینی برای جوانان و زندانیان آزاده شده از حبس نیازمند هزینه گزاف برای آمادهسازی زیرساختها بوده و توجه دولت در این بخش و هزینه برای کارآفرینی امری ضروری است، در تعدادی از کلانشهرها آمار حاشیهنشینی هم بسیار زیاد و حاشیهنشینی و بیکاری در کلانشهرها موجب افزایش جرم و بزهکاری است.
این جامعهشناس، تصریح میکند: ریشه فقر در کشور نابسامانی اقتصادی است، تا زمانی که اقتصاد در جامعهای اصلاح نشود فقر نیز ریشهکن نمیشود، به خصوص در جهان حاضر به قول «پیتیریم سوروکین» استاد دانشگاه هاروارد "در حال حاضر جهان در حالت ذهنیت حسی و مادی به سر میبرد، یعنی همه چیز مادی، ظاهری، حسی و بر مبنای پول شده است، این اتفاق موجب شده تا مادیان و ظواهر بیش از هر چیز دیگری ارزش داشته باشند"، متأسفانه امروز در جامعه میبینیم که ریشه همه مشکلات فقر و اقتصاد کشور است.
وجود دو نوع فقر مطلق و نسبی در جوامع
مرتضی پدریان جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با اشاره به وجود دو نوع فقر در جامعه، اظهار میکند: دو نوع فقر نسبی و مطلق در اجتماع وجود دارد و بر اساس درآمد جامعه و فقر نسبی خط فقر در جامعه تعیین میشود، آنچه مهم است اینکه در شرایط فعلی از فقر نسبی گذشتیم و به فقر مطلق رسیدهایم.
وی اضافه میکند: فقر نسبی با توجه به میزان درآمد جامعه سنجیده میشود و فقر مطلق نسبت به تأمین نیازهای هر فرد و خانوادهای تعیین میشود، فرد و خانواده به صورت مجزا مورد توجه قرار میگیرند و فقر نسبی هم در همه جوامع وجود دارد اما فقر مطلق در بعضی از جوامع دیده میشود.
این جامعهشناس، تصریح میکند: ایران ازجمله جوامعی است که در آن فقر مطلق وجود دارد، این فقر در تأمین نیازها نقش دارد و باعث شده افراد برای تأمین نیازها دیگر چندان به ملاحظههای اجتماعی، هنجارها و قوانین توجه نکنند، در فقر نسبی نیز همه این موارد وجود دارد، اما در فقر مطلق بیشتر خود را نشان میدهد.
فقر بستری برای مجرم شدن افراد جامعه
پدریان، تاکید میکند: وقتی فرد برای تأمین نیازهای اولیه زندگی مرتکب هر کاری میشود، ناخواسته قواعد اجتماعی، هنجارها، بایدها و نبایدهای اجتماعی را زیر پا میگذارد تا بتواند به همان نیازهای اولیه خود دست پیدا کند، یعنی تمام این رفتارها را انجام میدهد تا بتواند نیازهای مادی مانند غذا، خوراک، پوشاک و محل اسکان خود را تأمین کند، در چنین شرایطی زمینه برای شکلگیری و بروز انواع آسیبهای اجتماعی بسیار مساعد میشود.
وی میافزاید: یعنی فقر زمینه و بستری فراهم میکند که اعضای جامعه خود به خود در آن برای کجروی، نابهنجاری و مجرم شدن پرورش پیدا میکنند، در حال حاضر این پدیده را به شکلهای مختلفی مانند سرقتهای خرد بسیار ازجمله سرقت دربها یا دریچههای چاههای فاضلاب، کندن دربهای خانه و فروختن آنها میبینیم، تحقیقات میدانی شبانگاهی در محل خرید ضایعات قابل بازیافت نیز نشان میدهد افراد بسیاری درپی فروش بازیافتها و ضایعات مراجعه میکنند و این موارد حاکی از وجود فقر در جامعه است.
گره خوردن فقر با اقتصاد، سیاست و فرهنگ
این جامعهشناس در خصوص راهحل جامعهشناسان برای کاهش آسیبهای اجتماعی و ریشهکنی فقر در اجتماع، میگوید: فقر به دنبال عوامل متعددی در جامعه شکل میگیرد، اولین عامل این است که در جامعه راههای فرایند اشتغال و درآمدزایی بسته شده باشد، فقر با آیتمهای اقتصاد، سیاست و فرهنگی گره خورده است، این سه آیتم باید با همدیگر عمل کنند تا بتوانند فقر را در یک اجتماع کاهش دهند و با نجات جامعه از سمت فقر مطلق آن را به سمت فقر نسبی پیش ببرند.
پدریان ادامه میدهد: فقر یک پدیده چند فاکتوری است و فاکتورهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جامعه نقش بازی میکنند، در ایران فاکتور سیاسی بر دو فاکتور دیگر غلبه دارد، تا زمانی که ساختارهای سیاسی در جامعه اصلاح نشود به دنبال خود ساختارهای اقتصادی و فرهنگی جامعه نیز اصلاح نمیشود.
وی اظهار میکند: باید نوع نگاه سیاسی حاکمان به جامعه تا حدودی تغییر کند تا فقر کاهش یابد و این بحث کلان است و در بحث خرد قابل طرح نیست، باید بیشتر در بحث کلان مطرح شود. مطابق نظرسنجیها و پیشبینیهای انجام شده اعلام میشود درآمد افرادی که زیر ۱۰ میلیون تومان در ماه است آنها زیر خط فقر هستند و اگر با این ارزیابی به سطح فقر در جامعه نگاه کنیم، بیشتر افراد جامعه زیر خط فقر زندگی میکنند.
گزارش از اکرم کیانی خبرنگار سرویس جامعه ایمنا
نظر شما