به گزارش خبرنگار ایمنا، زیست پذیری به عنوان یکی از مباحث اساسی در پایداری شهری، به سیستم شهری اطلاق میشود که در آن به سلامت اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و روانی همه ساکنانش توجه شده باشد. در واقع شهر زیست پذیر شهری است که نیازهای ساکنان کنونی را بدون کاهش توانایی برای نسلهای آینده برآورده میکند و یک رابطه ایده آل بین محیط زیست شهری و زندگی اجتماعی برقرار کند.
مؤلفههای شهر زندگی
سیاوش آقاخانی، کارشناس محیط زیست در این باره به خبرنگار ایمنا، میگوید: ظرفیت زیست پذیری یکی از مهمترین مسائلی است که در شهر باید مورد توجه قرار گیرد، زیست پذیری شهری را نباید تنها در ابعاد کالبد شهری و خدمات شهری جست و جو کرد؛ چرا که شهر کلیتی است که علاوه بر کالبد شهری، فضای سبز، حوزههای گیاهی و جانوری و مهمتر از همه انسانها را در بر میگیرد. متأسفانه توجه نداشتن به این موارد زیست پذیری شهرهای کشور به ویژه اراک را دچار چالش کرده است. در این شهر هنوز به عوامل مهمی مثل نقش انسان و کیفیت زندگی افراد در کنار یکدیگر، منظر شهری و تأثیر آن در کاهش آسیبهای اجتماعی، بهبود روان جامعه، کیفیت آب و هوای شهر و کاهش آلودگیها توجهی نشده و برنامهای برای آن تدوین نشده است.
وی ادامه میدهد: در بسیاری از کشورها نه تنها مسائل اولیه انسانی در زیست پذیری شهری مورد توجه قرار میگیرد بلکه به پایههای دموکراسی در این شهرها به قدری توجه شده است که یک پرنده هم به اندازه انسان در شهر حق زندگی و لانه سازی دارد؛ یعنی حتی جانداران شهری هم به عنوان شهروندی که در اکوسیستم شهری زندگی کند، در نظر گرفته شدهاند.
این کارشناس محیط زیست تاکید میکند: برای اینکه بتوان اراک را از لحاظ زیست پذیری به یک شهر آرمانی تبدیل کرد، باید به مولفههایی چون کالبد شهری، مسائل فرهنگی، محیط زیست شهر و حتی جانداران به عنوان عناصری که کیفیت زندگی شهری را بالا میبرند، توجه کرد.
آقاخانی ادامه میدهد: در حال حاضر نگاه شهرداری تنها به عناصر کالبد شهری است و کمتر به این مسائل توجه شده، در حالی که ارتقای زیست پذیری شهر مستلزم یک تغییر نگاه در مدیریت شهری است. امروزه در دنیا مفاهیم تغییر کرده است و حتی واژه توسعه پایدار واژهای تکراری محسوب میشود و زیست بوم پایدار جای آن را گرفته است.
وی تصریح میکند: در گذشته اقتصاد، اجتماع و محیط زیست سه ضلع یک مثلث محسوب میشدند که در صورت برابری اضلاع آن محیط شهری به توازنی میرسید که از آن با عنوان توسعه پایدار یاد میشد، اما امروزه در اکوسیستم شهری یک عامل اساسی به نام محیط داریم که باید زیست پذیر باشد؛ در واقع محیطی اساسی است که محل زندگی سایر موجودات زنده نیز باشد. چهار مؤلفه دیگر بر این پایه معرفی شدهاند که میتوان به مسائل اجتماعی شهروندان، اقتصاد شهروندی، فرهنگ و دیپلماسی اشاره کرد.
آقاخانی اظهار میکند: دیپلماسی به این معنا است که مردم شهر چقدر با یکدیگر و مسئولان خود صحبت میکنند و چقدر فضای گفتمان سازی در شهر ایجاد شده است. وظیفه مدیریت شهری ایجاد تعادل و توازن بین این چهار بخش بر پایه محیطزیستی است که اصل اول آن بقا است. نگاه مدیریت شهری باید از سمت جریمههای کمیسیون ماده صد بابت خلاف سازی ها متوجه این عناصر شود؛ چرا که مسائل فنی در عین اهمیت تنها بخشی از مسائل یک شهر است.
نگاه انسان محوری به جای خودرو محوری در برنامهریزیهای شهری
محمد جعفرپور، سرپرست شهرداری اراک نیز در گفتوگو با خبرنگار ایمنا توجه به انسان در حمل و نقل شهری را مهمترین مؤلفه فراموش شده در زیست پذیری شهر اراک میداند و میگوید: بزرگترین مشکل شهر اراک آلودگی هوا، ترافیک و خودرو محور بودن آن است و در برنامهریزیهای شهری و توسعه عمرانی انسان در نظر گرفته نشده چرا که در نگاه انسان محور ساخت زیرگذرها و روگذرهایی که در حال حاضر در شهر احداث شده است در اولویت نیست.
وی تصریح میکند: این مسیرها بیشتر باعث ترافیک زایشی شده و میل به رانندگی و تردد با خودرو را در مردم افزایش داده است. در واقع اجرای چنین پروژههایی را نمیتوان اولویت شهر اراک دانست. اولویت این شهر توسعه حمل و نقل همگانی است. مهمترین مشکل موجود در شهر نگاه خودرو محوری است که از ابتدا جای یک نگاه انسان محور را در برنامههای شهری گرفته است.
سرپرست شهرداری اراک در خصوص چالشهای فرهنگی و اجتماعی شهر میگوید: از آنجا که اراک شهری صنعتی و مهاجر پذیر محسوب میشود ترکیب جمعیتی گوناگونی دارد و این مسئله یکی از چالشهای فرهنگی اجتماعی این شهر است، زیرا تعلق شهروندی در بین مردم اراک وجود ندارد و وضعیت شهر چندان برای مردم مهم نیست.
جعفرپور اظهار میکند: افزایش حس تعلق شهروندی نیازمند انجام کارهای فرهنگی است. سازمانهای فرهنگی بسیاری از جمله خود شهرداری هستند که متولی امور فرهنگی شهر هستند؛ اما متأسفانه هیچیک از این سازمانها در اجرای اقدامات فرهنگی خوب عمل نکردهاند و شهروندان ما آموزش ندیدهاند؛ بنابراین کار فرهنگی باید در برنامهای بلندمدت انجام شود.
نظر شما