به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس یادداشتی که حسن هانی زاده، کارشناس مسائل قفقاز در خصوص اختلاف مرزی ایران و آذربایجان در اختیار این رسانه قرار داده است: طی روزهای اخیر برخی حواشی بر مناسبات ارتباطی ایران با آذربایجان سایه انداخته که باید به دور از فضاسازیهای حاشیهای ارزیابی و تحلیل شود.
بخش قابل توجهی از حواشی، برآمده از جوسازیهای رسانهای است؛ چرا که از یک طرف ارمنستان اساساً حاضر نیست مرز استراتژیک خود با ایران را به عنوان تنها راه مستقیم به آبهای آزاد منطقه جنوب از دست بدهد و از سوی دیگر اظهاراتی که در خصوص همکاری جمهوری آذربایجان، ترکیه و پاکستان برای سیطره در منطقه وفعالیتهای نظامی مطرح میشود، هیچ پایه و اساس درستی ندارد.
بیشتر این گزارهها، فضاسازیهای رسانهای است که عمدتاً رژیم صهیونیستی پشت آن قرار گرفته است. نباید فراموش کرد که پاکستان در قضیه یمن، تحت فشار شدید عربستان قرار داشت تا علیه حوثیها وارد عمل شود، اما با هوشیاری نخستوزیر پاکستان موضوع به پارلمان حواله شد و مجلس این کشور هم با قاطعیت هر نوع دخالت نظامی در یمن را رد کرد؛ بنابراین این احتمال که پاکستان وارد قلمروی سرزمینی در منطقه شود، تقریباً نزدیک به صفر است.
دوم اینکه برخی به این نکته اشاره میکنند که ممکن است روسیه در این منازعه به نفع جمهوری آذربایجان وارد عمل شده و موازنه قوا در منطقه را علیه ارمنستان به هم بزند. این گزاره هم هیچ پایه و اساس تحلیلی درست ندارد. روسیه به هیچ عنوان حاضر به تضعیف متحد خود در قفقاز جنوبی نیست؛ چرا که از بین رفتن مرز ارمنستان با ایران، موازنه قوا را به نفع ترکیه در منطقه تغییر میدهد و مسکو به هیچ عنوان حاضر به قبول گسترش نفوذ ترکیه در منطقه نیست. ضمن اینکه ترکیه هم با مشکلات عدیده اقتصادی روبهرو است و توان وارد شدن به منازعهای جدی در منطقه را ندارد. آن هم در شرایطی که ترکیه میداند، این موضوع خط قرمز ایران محسوب میشود و به هیچ عنوان از منافعش در این حوزه کوتاه نمیآید؛ بنابراین هم روسیه مخالف است، هم ایران و هم اینکه ترکیه توان ورود به این منازعات را ندارد.
سوم اینکه از سوی دیگر اگر قرار باشد، جغرافیای این منطقه به هم بخورد، در آن صورت باید همهچیز از نو تعریف شود و دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. برخی به اشتباه تصور میکنند این موضوع ذیل روابط داخلی ارمنستان و آذربایجان تعریف میشود و دو طرف از دل هماهنگی با هم میتوانند مرزها را تغییر دهند، در حالی که این حرف از اساس غلط است.
اگر قرار بود یک چنین موضوعاتی با توافقات دوجانبه تعیین شوند در آن صورت موضوعاتی چون اوستیای جنوبی، نخجوان، قرهباغ و غیره هم بر همین اساس شکل میگرفت. ایران پس از فروپاشی شوروی در این شرایط جغرافیایی و اقلیمی، آذربایجان را به رسمیت شناخته است. اگر قرار باشد این گزارههای سرزمینی به هم بریزد، ایران هم به مناسبات تاریخی و موضوعاتی که در زمان عهدنامههای ترکمانچای و گلستان شکل گرفتند، تکیه میکند و به رسمیت شناختن خود را پس میگیرد؛ بنابراین این مسأله مقولهای داخلی نیست، بلکه موازنه منطقهای، جغرافیایی، ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی را در منطقه به هم میریزد.
واقعیت آن است که مسیر دسترسی ایران به ارمنستان و خط شمال به جنوب از این منطقه میگذرد. هرچند مرز، مرز کوتاهی بوده و حدود ۴۲ کیلومتر است، اما عمق استراتژیک مهمی هم برای ایران و هم برای ارمنستان دارد. همانطور که گفته شد، موضوع بیشتر فضاسازیهای رسانهای دشمنان ایران به خصوص رژیم صهیونیستی است؛ البته تهران با همایش نظامی گستردهای که صورت داد، نشان داد که در این زمینه کاملاً جدی است.
چهارم اینکه موضوع متوقفسازی کامیونهای ایران توسط آذربایجان که اخیراً صورت گرفته موضوعی کاملاً اقتصادی است. ضمن اینکه ایران به راحتی میتواند پاسخ جمهوری آذربایجان را در نخجوان بدهد، چرا که باکو برای دسترسی به نخجوان، نیازمند ایران است. در صورت پاسخ منفی تهران برای دسترسی جمهوری آذربایجان به نخجوان، مشکلات ارتباطی فراوانی برای این کشور ایجاد خواهد شد.
این نوع تحرکات جمهوری آذربایجان، عمیق و ریشهدار نبوده و این کشور از ظرفیتی برخوردار نیست که بخواهد با ایران رویارویی داشته باشد. این رژیم صهیونیستی است که به دنبال تنشآفرینی در منطقه علیه جمهوری اسلامی بوده است و ما باید از طریق دیپلماسی، مناسبات ارتباطی با همسایگان را تنظیم کند. ایران نباید در توری که صهیونیستها پهن میکنند بیفتد.
پنجم اینکه امروز زمان دیپلماسی است؛ ایران از یک طرف با برگزاری مانور نظامی تلاش کرد تا پالسهای مورد نظرش را به طرف مقابل ارسال کند، اما از سوی دیگر لازم است تا به سرعت با استفاده از رویکردهای دیپلماتیک مساله را از طریق گفتوگو حل و فصل کند.
برای این منظور لازم است به سرعت دیدارهای سهجانبه با حضور «ایران، ترکیه و آذربایجان» از یک طرف و «ایران، روسیه و ارمنستان» از سوی دیگر برگزار شود. متأسفانه در برخی موارد مشاهده میشود که اتمسفر کشورمان تحت تأثیر تبلیغات دشمنان قرار میگیرد که تحلیلگران کشور باید ذهن خود را از این تبلیغات منفک کنند تا بتوانند با درک درستتری در این زمینه تحلیل داشته باشند. برخی تحلیلهای تند و پرحاشیه در رسانهها مطرح میشود که برآمده از دانش عمیق و تحلیل درست نبوده و بیشتر تحت تأثیر هیجانات آنی شکل میگیرند.
نظر شما