هویت‌شناسی معماری و شهرسازی دوران معاصر

هویت در معماری و شهرسازی از موضوعات بحث برانگیز معماری معاصر است؛ ضرورت دستیابی به معماری با هویت شهری موضوعی است که ضمن تاکید محققان و پژوهشگران به خواست کلیه جوامع تبدیل شده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس چکیده یک مقاله، مفهوم هویت سابقه‌ای به بلندای تاریخ دارد؛ هویت یک ملت و فرهنگ یک کشور در یک دهه یا حتی یک سده ساخته نمی‌شود. هویت و فرهنگ شاخص‌های مهم یک تمدن است که در طی قرن‌ها شکل می‌گیرد و تأثیر خود را در معماری و شهرسازی آن کشور می‌نمایاند.

هویت یکی از مهمترین مسائل و چالش‌های پیش روی جوامع در حال توسعه در طی فرایند جهانی شدن عصر حاضر است؛ هویت در شهر به واسطه ایجاد و تداعی خاطرات عمومی در شهروندان تعلق خاطر و وابستگی را نزد آنان فراهم کرده و شهرنشینان را به سوی شهروند شدن که گستره‌ای فعال‌تر از ساکن شدن صرف دارد، هدایت می‌کند.

بحران هویت در معماری باعث بحران هویت شهری در شهرسازی شده، لذا این پرسش مطرح است که هویت معماری و هویت شهری چیست و این دو عامل چگونه بر یکدیگر تأثیر می‌گذارد؟

فیزیک شهر نمادی از هویت شهری ما است، اگرچه نوآوری در معماری معاصر زیاد است و شهرها از طرح‌های جدید استقبال زیادی کردند، اما معماری امروز از زبان معماری اصیل جدا شده و بی هویت و بدون زبان تاریخی پیش رفت که این امر منجر به رجوع انسان به معماری خاصی شد که هویت ایرانی را به چالش بکشد و این اساس معماری و شهرسازی امروز ایران نیاز به یک بازنگری کلی و یافتن تناسبات و معیارهای گوناگونی از هویت میان نظام شهرسازی و معماری است.

هویت در معماری و شهرسازی معاصر ایران

رواج معماری بیگانه در ایران که از دوره قاجار آغاز شد، پذیرش عالمانه و آگاهانه و نقادانه نبود، بلکه این پذیرش ناشی از خودباختگی سران کشور در برابر بیگانه بود که به فرهنگ سفر کرده و به نحوی دچار از خودبیگانگی و بحران هویت شده بودند.

علاوه بر تصویر جهانی، این پروژه‌ها بیشتر در خدمت جاه‌طلبی‌های خانواده سلطنتی و تکرار نام و شهرت آنها قرار گرفت تا نام و هویت ملی و ایرانی که میدان‌آزادی نشانگر این واقعیت است.

در دسته دیگر از این پروژه‌ها به عنوان بناهای عمومی نوعی بازگشت و سراغ زدگی نوستالژی‌های معماری کویری و ترکیبی دیده می‌شد، موزه هنرهای معاصر، فرهنگسرای نیاوران و مقابر بوعلی سینا و خیام از این جمله این موارد است.

هویت شهری

هویت شهری یعنی اینکه بتوان تکثر مکان‌های تشکیل دهنده عملکرد واحد شهرها را تشخیص داد و حس کرد؛ هویت یعنی فهم کثرت در وحدت و فهم وحدت در کثرت از محتوای مناظره عینی و ذهنی شهر، بنابراین ملاحظه می‌شود که مبحث هویت شهری رابطه تنگاتنگی با معماری پیدا می‌کند.

ارتقای کیفیت مکانی زمانی تأمین می‌شود که عناصر شاخص با دلپذیری و سرزندگی در ذهن شهروندان جا گیرد؛ اگر در مورد هویت شهری هویت معماری صحبت می‌کنیم در واقع یک نظام یافتگی ساختاری و کاربردی در شهر و یک انتظام در معماری شهر است. عناصر هویتی یک شهر دارای دو بعد کارکردی و کالبدی است که عناصر کالبدی یا سیمای شهری که از طراحی‌های محیطی ناشی می‌شود، نقش انکارناپذیر در هویت شهرها ایجاد می‌کند.

بی شک مجموعه‌ای از ساختمان‌ها، عناصر و مراکز شهری با معماری مناسب می‌تواند با هویت شهری و منحصر به فرد بودن شهر از لحاظ کالبدی کمک کند.

بحران هویت و فقدان معماری همساز با بوم

فقدان هویت در کشورهای در حال توسعه امری مشابه و مشترک است دلیل اصلی آن رشد سریع شهرها همجواری های بدون کیفیت جدیدی را ایجاد کرده‌اند و شخصیت اصلی و محیط قدیمی را تخریب کرده است.

نیاز به تولید انبوه سبب یکنواختی توسعه‌های ساختمانی شده و گوناگونی هویتی معماری و نهایتاً قابلیت معماری در مشخص کردن شخصیت استفاده‌کنندگان نیز اتفاق افتاده است.

در زمان‌های گذشته زندگی بشر با اشیا و مکان‌ها گره خورده بود با وجود سختی زندگی انسان در مجموعه احساس تعلق می‌کرد؛ امروز ما فقط با کمیت‌ها در ارتباط هستیم همواره یاد گرفتیم که به اندازه گیری اندازه گیری و دسته بندی کنیم و منطق محض حکمفرما شده است.

فقدان مکان‌ها به از دست دادن "عالم" می‌انجامد، انسان مدرن "بی عالم" می‌شود؛ از این رو حس تعلق اش را از دست می‌دهد.

همان گونه که ادراک که اجتماعی و مشارکت خود را از دست می‌دهد به این ترتیب معماری نیز بنای خود را از دست داده محیط تنها در صورتی به محیط اجتماعی و معنوی با معنایی تبدیل می‌شود که امکاناتی غنی در تعیین آن به ما ارزانی می‌کند.

راه حل بحران هویت معماری و شهرسازی معاصر ایران

فضاهای شهری تداوم به فضای خانه در بیرون و مکان فعالیت‌های مکمل زندگی روزمره به شمار می‌آید که به روابط اجتماعی در مقیاس همسایگی و محلی و زندگی شهری تعلق دارد.

یکی از دلایل بی هویتی شهرهای جدید عدم پرداختن به ظرافت‌های مفهومی و تفاوت‌های موجود میان فضاهای مختلف و اکتفا به طرح‌های یکنواخت مشابه و به‌کارگیری عناصر و مصالح مشابه و استاندارد بدون توجه به ارزش‌های زیبایی شناختی و هنری شهری و با دید کاملاً تولیدی و صنعتی است.

با توجه به این موارد راهکارهای پیشنهادی در جهت تقویت در فضاهای شهری ارائه شده که از جمله آنها به‌کارگیری نمادها و نشانه‌های معماری در شناسایی هویت همچنین طراحی مناسب عرصه‌های عمومی و توجه به عناصر طبیعی و بستر مکانی یک شهر است.

نتیجه‌گیری

علیرغم آنکه عموم معماران برجسته ایرانی همواره تلاش‌هایی در جهت پیوند مصنوعات خویش به گذشته و فرهنگ این سرزمین معمول داشته‌اند، اما این تلاش‌ها بیشتر سطحی و ظاهری بود و توجه عمیق به روح کلی و همچنین اصول و مبانی معماری سنتی مبذول شده و به رغم دیدگاه‌های مشترک بسیاری که در میان معماران و شهرسازان است.

هنوز این جریان شکل مشخصی پیدا نکرده و مبانی نظری خود را تنظیم نکرده است، از آنجایی که کیفیت پیوندی بین ذهن و بستر عینی؛ بنابراین ابزار تحقیق آن طبعاً به دو دسته فعالیت تقسیم می‌شود از یک طرف تغییر در شکل شهر و از طرف دیگر تغییر در تصورات ذهنی؛ از این رو طراحان بیشتر بر مورد اول تکیه کرده که می‌توان فهرست مفصلی از تدابیر اتخاذ شده به وسیله آنان را ارائه کرد.

به نظر می‌رسد بهترین راه حل، مطالعه و اصلاح دقیق مبانی نظری خود به همراه مطالعه دقیق هویت پیشینیان و انطباق معماری آنها را مبانی نظری، معماری، هویت، نیازها و تکنولوژی جامعه خود است؛ همچنین به‌کارگیری عناصر هویتی. توجه به عناصر طبیعی و بستر مکانی یک شهر، طراحی مناسب عرصه‌های عمومی و بهره گیری از رنگ‌های مناسب در جایگاه ویژه خود اهمیت دارد و باید مورد توجه و تقویت قرار گیرد.

کد خبر 526307

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.