مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «سرنوشت برجام همچنان نامعلوم است» به بررسی آینده برجام پرداخت و نوشت: القدس العربی در مطلبی به قلم نوری آل حمزه نوشت: با وجود احتمال زیاد از سرگیری مذاکرات هستهای بین ایران و قدرتهای جهانی در هفتههای آینده، [ترکیب] هیئت مذاکره کننده تهران همچنان نامشخص و غیر قابل توجیه است.
در ادامه این مطلب آمده است: گفتگوهای غربی-ایرانی در راستای احیای توافق هستهای به نتیجه نرسید و در حالی که ابراهیم رئیسی احیای برجام را یکی از اهداف خود میداند، انتصابها در دولت وی بویژه در وزارت خارجه، سوالاتی را در مورد از سرگیری مذاکرات برانگیخته است.
پس از اینکه حسین عبداللهیان به منصب وزارت خارجه رسید، رئیسی تصمیم گرفت علی باقری کنی را به عنوان معاون امور بینالملل وزیر خارجه انتخاب کند، تا عهده دار امور مربوط به مذاکرات هستهای باشد و جانشین مذاکره کننده سابق ایران، عباس عراقچی شود، اما از آنجا که باقری کنی به اصرار خود برای ترک مذاکرات و پیش بردن طرح هستهای ایران معروف است، همین امر نگرانیهایی را در بین غربیها به دنبال داشته است. در واقع تهران تلاش میکند پرونده هستهای را از وزارت خارجه گرفته و به شورای عالی امنیت ملی ایران واگذار کند تا این شورا عهده دار مذاکرات شود.
به گفته رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالملل انرژی اتمی، این آژانس به توافقی با ایران دست یافته که هدف از آن ایجاد یک فضای دیپلماتیک برای دستیابی به راه حلهای فراگیرتر است.
در سطح منطقهای، اسرائیل در آخرین واکنش خود با بازگشت آمریکا به توافق هستهای مخالفتی نکرد و وزیر دفاع دولت صهیونیستی در گفتوگو با فارین پالیسی گفت: اسرائیل میتواند توافق هستهای جدید با ایران را بپذیرد.
با وجود هشدارهای کارشناسان در مورد سیاست ایران، دولت اوباما در سال ۲۰۱۵ به توافقی با ایران دست یافت. با توجه به راهبرد واضح ایران مبنی بر تعلل برای رسیدن به هدف که دولتهای غربی و بویژه دولت اوباما نقش زیادی در شکلگیری آن داشتند، امروز تغییر مسیر ایران بدون مانع تراشی ممکن نیست. همانطور که شرایط منطقهای و جهانی باعث ایجاد موانعی در برابر قدرتهای غربی در تعامل با ایران شده و این موانع در نهایت موجب کمرنگ شدن ایالات متحده و تعامل آن در کانالهای دیپلماتیک جهانی شد.
به طور کلی، حرکت نکردن ایالات متحده برای مقابله با چالشهای خاورمیانه و بررسی مسائلی مانند برنامههای هستهای ایران، باعث میشود مسئولان ایرانی قانع شوند که غرب برنامههای کافی برای مهار انگیزههای هستهای نظام تهران را ندارد.
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پیش شرط نشدنی» به بررسی روند مذاکرات احیای برجام پرداخت و نوشت: مذاکره کردن یا نکردن. سرنوشت احیای برجام. دور جدید دور میز نشینی با غرب. اینها همه از جمله مسائلی است که طی چند هفته اخیر مدام از آنها سخن گفته میشود. بسیاری ضرورت گفتوگو را انکارناپذیر میدانند. حتی زمانیکه رئیسی به عنوان رئیسجمهور، حسین امیرعبداللهیان را به جای چهرههایی مانند سعید جلیلی برای وزارت خارجه معرفی کرد بسیاری این موضوع را نشان از همان احتمال تداوم مذاکرات با غرب در دولت وی ارزیابی میکردند چرا که امیرعبداللهیان مانند سعید جلیلی یا علی باقری از مخالفان صرف برجام به شمار نمیآمد و یک چهره نسبتاً معتدلتری نسبت به باقی آنها بود که چند سالی هم در دولت روحانی، معاون عربی، آفریقایی وزارت خارجه به شمار میآمد.
اما طی روزهای اخیر برخی اتفاقات زنجیروار برخلاف این تفکر و امید رقم خورده است. یکی از مهمترین آنها مهرهچینی امیرعبداللهیان بود که معنادار مینمود. در حالیکه بسیاری بر ضرورت وجود عباس عراقچی در وزارت خارجه برای احیای برجام و تداوم مذاکرات تاکید میکردند، او را تغییر داد. در چنین شرایطی ناگهان علی باقریکنی یکی از همان مخالفان برجام و از یاران همیشگی سعید جلیلی و مذاکره کننده ارشد در زمان دولت احمدینژاد را به عنوان معاون سیاسی وزارت خارجه انتخاب کرد و این خود حدیث مفصلی بود از این مجمل. از سویی دیگر حرکت به سمت شرق این روزها بیش از هر زمان دیگری شتاب گرفته است.
پیوستن به پیمان شانگهای در چنین برههای از دید عدهای بیدلیل نیست. اقدامات تهران در زمینه فعالیتهای هستهای هم به شدت به سمتوسوی خاصی حرکت میکند، کار به جایی رسیده که آژانس بینالمللی اتمی از اقدامات ایران ابراز نگرانی کرده و به نوعی بیانیهای علیه ایران صادر کرد. گفته شد در جلسه بعدی شورای حکام، قطعنامه نیز صادر خواهد شد که بازگشت تحریمهای بینالمللی و رسمیت بخشیدن به همه محدودیتهایی است که تاکنون بر تهران اعمال شده است. هرچند احتمالاً با علم به همین نگاه، رافائل گروسی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران آمد و با توافقاتی که صورت گرفت، موضوع قطعنامه شورای حکام منتفی شد تا باز هم زمان خریده شود.
در سویی دیگر موضعگیری مقامات در قبالFATF نیز قابل تأمل است، از مخالفت مجلس و بخشهای دیگر بگذریم، اظهارات اخیر رئیسجمهور هم میتواند درباره مساله FATF مورد توجه قرار گیرد. او گفته: «کشورهای دوست دیدند که دیگر توجه ما صرفاً به غرب نیست، برای همین واردات واکسن افزایش پیدا کرد و عضو شانگهای شدیم… متأسفانه بعضیها این بحثها را متوقف بر پذیرش FATF کرده بودند.» همچنین چهارشنبه گذشته انگلیس، فرانسه و آلمان بیانیه مشترکی صادر کردند که در آن از نقض مکرر تعهدات هستهای توسط ایران اظهار نگرانی کردند، بر اساس بیانیه کشورهای اروپایی، ایران باید به سرعت تولید اورانیوم غنی سازی شده ۶۰ درصدی را متوقف کرده و بدون تأخیر به مذاکرات هستهای بازگردد، چرا که به ادعای مخالفان، ایران تنها یک ماه با تولید مواد لازم برای ساخت بمب اتمی فاصله دارد. در این میان، تروئیکای اروپایی امیدوار است که ایران فوراً تولید اورانیوم غنیسازی شده خود را متوقف کند.
روزنامه اعتماد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «روشنایی در تاریکخانه اقتصاد» به بررسی اجرای وعده وزیر اقتصاد در تداوم اقدامات وزیر قبلی برای شفافیت شرکتهای دولتی پرداخت و نوشت: کمتر از یک روز پس از وعده شفافیت در تاریکخانه شرکتهای دولتی، انتشار صورتهای مالی بانک ملی ایران به همراه چند شرکت دیگر دولتی نشان داد که وزارت امور اقتصادی و دارایی عمل به این وعده را در تداوم تلاش وزیر قبلی آغاز کرده است. احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد که در هنگام رأی اعتماد این وعده را داده بود، یکشنبه گذشته اعلام کرد که «با مراجعه به سایت کدال، میتوان صورتهای مالی بیمه ایران، بانک ملی، بیمه مرکزی، صندوق تأمین خسارات بدنی، سازمان حسابرسی و دیگر شرکتها را مشاهده کرد.»
در شرایطی که شفافیت یکی از انتظارات و مطالبات مردم در سالهای گذشته بوده و در بزنگاههای مختلف از جمله انتخابات مجلس در سال ۹۸ و انتخابات ریاستجمهوری و شوراها در ۱۴۰۰ این مطالبه پررنگتر نیز شده است، انتشار خبر بارگذاری صورتهای مالی شرکتهای دولتی در سامانه کدال موجب شد بسیاری از فعالان اقتصادی و اهالی رسانه، آن را گامی مثبت در آغاز راه دولت سیزدهم در مسیر شفافیت تلقی کنند. البته همه واکنشها به انتشار این صورتهای مالی یکسان نبود. بعضی انتقادهایی نسبت به وضعیت مالی بانکهایی که صورتهای مالی آنها منتشر شده بود، داشتند. کاربرانی هم در فضای مجازی از وضعیت مالی این بانکها گلایه و ابراز نگرانی کردند. اما واضح است که انتشار این صورتها و واکنش منفی نسبت به این عملکردها، بخشی از آن چیزی است که لزوم انتشار چنین دادههایی را بیشتر نمایان میکند. برخی نیز بابت این اقدام وزیر اقتصاد ابراز امیدواری کردند که احسان خاندوزی در ادامه این مسیر بتواند با جدیت بیشتری پیش برود و شعار شفافیت را در عمل نشان بدهد.
وزارت اقتصاد وعده داده که در یک ماه آینده صورتهای مالی تمام شرکتهای دولتی شفافسازی میشود. اما چرا این وعده مهم است؟ شفاف شدن شرکتهای دولتی از دو جهت میتواند مفید واقع شود؛ اول اینکه میتواند در کاهش حیف و میل منابع در شرکتهای دولتی مؤثر باشد و دوم اینکه به تدریج به افزایش اعتماد عمومی کمک کند. عملکرد شرکتهای دولتی همواره زیر ذرهبین سازمانهای نظارتی مثل دیوان محاسبات یا سازمان بازرسی قرار دارد. اما تعداد این شرکتها آنقدر زیاد است که سازمانهای ناظر توان کافی برای نظارت بر این شرکتها را ندارند. ضمن اینکه این سازمانها در چارچوب عملکرد خود باید بر دیگر وزارتخانهها و دستگاهها هم نظارت کنند. در واقع شفافیت میتواند فضای نظارت همگانی را بر شرکتهای دولتی ایجاد کند.
گذاشتن یک شرکت دولتی در اتاق شیشهای این امکان را برای متخصصان و حسابرسان فراهم میکند که آزادانه درباره عملکرد یک شرکت اظهارنظر کنند و در نهایت از عزل و نصبهای سیاسی نیز در این شرکتها جلوگیری شود. نکته دیگر افزایش اعتماد عمومی به این شرکتهاست که با شفاف شدن عملکرد آنها به دست میآید. شرکتی دولتی را تصور کنید که به هیچ کس پاسخگو نیست و هر سال حقوق کارکنان آنها نیز در قراردادهایی مبهم بالاتر میرود. در این شرایط افکار عمومی نسبت به این موضوع حساس شده و اعتراض میکند. اما اگر این موارد شفاف به اطلاع همگان برسد میزان انحرافات نیز کاهش پیدا میکند و مردم نیز اعتماد بیشتری به آن شرکت خواهند داشت.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ما به وعدههای آمریکا اعتماد نداریم» به بررسی اظهارات رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل پرداخت و نوشت: رئیس جمهوری ایران با بیان اینکه هرگونه نقض حقوق ملتها، بیش از همه چیز صلح و امنیت جهانی را به مخاطره میاندازد، تأکید کرد: ما به وعدههای آمریکا اعتماد نداریم.
سید ابراهیم رئیسی دیروز در سخنانی که به صورت ویدئو کنفرانس در هفتاد و ششمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد پخش شد، تأکید کرد: پخش تصاویر تاریخ ساز هجوم مردم آمریکا به ساختمان کنگره و به پایین پرتاب شدن مردم افغان از هواپیمای آمریکایی، از کپیتال تا کابل یک پیام را به جهان مخابره کرد و آن اینکه، نظام سلطه آمریکا چه در داخل و چه در خارج بیاعتبار است.
رئیس جمهور با بیان اینکه استقامت ملتها قویتر از قدرت ابرقدرتها ست و امروز پروژه تحمیل هویت غربی شکست خورده است، گفت: اشتباه آمریکا در چند دهه گذشته این بوده که به جای تغییر «روش زندگی» خود با جهان «روش جنگ» خود با جهان را تغییر میدهد.
رئیسی گفت: ایران سرزمین فرهنگ و تمدن است؛ سرزمین دانش و معنویت؛ سرزمین استقامت و استقلال. ملت ایران، ملتی است خداپرست و میهن دوست؛ هویتگرا و جهاننگر.
رئیسی افزود: در سال گذشته، دو تصویر تاریخساز شد؛ شش ژانویه که کنگره آمریکا مورد هجوم مردم آمریکا قرار گرفت، و در آگوست که مردم افغان از هواپیمای آمریکایی به پایین پرتاب شدند. از کپیتال تا کابل یک پیام به جهان مخابره میشود و آن: نظام سلطه آمریکا بیاعتبار است؛ چه در داخل چه در خارج. آنچه امروز در منطقه دیده میشود بیانگر آن است که نه تنها سلطهگر و تفکر سلطهگری بلکه پروژه تحمیل هویت غربی شکست خورده است. نتیجه هژمونیطلبی، خونریزی و بیثباتی و نهایتاً شکست و فرار است. امروز آمریکا از عراق و افغانستان خارج نمیشود بلکه اخراج میشود. با این حال، هزینه این عدم بهرهمندی از عقلانیت را ملتهای مظلوم از فلسطین و سوریه تا یمن و افغانستان، و از سوی دیگر مالیاتدهندگان آمریکایی میپردازند.
رئیس جمهور تأکید کرد: تحریم روش جدید جنگ آمریکا با ملتهاست. تحریم علیه ملت ایران نه از زمان برنامه هستهای و نه حتی انقلاب اسلامی شروع شد بلکه از سال ۱۹۵۱ یعنی زمان ملی شدن صنعت نفت آغاز گردید و منجر به کودتای نظامی علیه دولت منتخب ملت ایران شد توسط آمریکاییها و انگلیسیها. تحریم، بخصوص تحریم دارو، در دوران کرونا، جنایت علیه بشریت است. رئیسی در بخشی دیگر از سخنان خود گفت: کرونا بانگ بیدارباشی برای کل جهان است که امنیت تک تک انسانها به هم وابسته است.
رئیسی خاطر نشان کرد: راه حل درگیریها و نزاعها در منطقه ما، بعد از توجه به خداوند متعال، فقط یک چیز است: حاکم نمودن اراده ملتها بر سرنوشت خویش از طریق مراجعه به آرا عمومی آنها، اما تحقق این مهم دو مقدمه اساسی دارد؛ قطع تجاوزگری بیگانگان و توقف اشغال و همکاری صادقانه دولتها برای مقابله با تروریسم.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «اروپا همچنان در شوک خیانتهای پیاپی آمریکاست» به بررسی جدال تازه کشورهای اروپایی با آمریکا پرداخت و نوشت: یک روزنامه اصلاحطلب نوشت: سقوط دولت اشرف غنی در افغانستان و قاپیدن قرارداد فرانسه با استرالیا توسط آمریکا، ضربههایی است که باید اتحادیه اروپا را از خواب بیدار کند.
روزنامه دنیای اقتصاد مینویسد: بررسی سطوح و ابعاد مختلف تحولات اخیر افغانستان نشان میدهد در بین تمامی بازیگران عرصه در سطح ملی، منطقهای و فرامنطقهای، اتحادیه اروپا غافلگیرکنندهترین وضعیت را تجربه میکند و هنوز نتوانسته است روش مقتضی برای مدیریت بحران و نحوه برخورد با شرایط جدید را بیابد. سایر بازیگران با روی کار آمدن طالبان توانستند منافع خود را در موقعیت جدید بازتعریف کنند و ظرفیت مقابله با پیامدهای بحران را بیابند، اما اتحادیه اروپا بدون همپیمان هفتاد سالهاش سردرگم مانده است. به نظر میرسد تحول در افغانستان مقدمهای بر چالشی نو در روابط فرا آتلانتیکی است و اتحادیه اروپا درگیر فراهم آوردن پاسخی برای آمریکاست.
جو بایدن در حالی از بازگشت آمریکا به تعهدات سنتی و شراکتهای راهبردی پیشین سخن میگفت که در فاصلهای کوتاه نقشه صلح ترامپ با طالبان را اجرایی کرد. آنهم در شرایطیکه نهفقط مشورت اتحادیه اروپا لحاظ نشد، بلکه خروج شبانه نیروهای نظامی آمریکایی صدها تن از اتباع کشورهای غربی و همکاران محلی آنها را از طرح انتقال محروم کرد. هنوز مصائب ناشیاز سقوط دولت کابل برای اتحادیه هضم نشده و هنوز دستخوش غافلگیری از تصمیم آمریکا برای خروج یکجانبه از افغانستان بود که با انعقاد پیمان آکوس بین آمریکا، انگلیس و استرالیا شرایط برای اروپا مفهومی تازه یافت.
از دید اروپا، خروج آمریکا از افغانستان و انعقاد این پیمان، فقط مقابله با چین محسوب نمیشود و حملهای مستقیم به اروپا است.
اگرچه واقعیت عرصه از پایان روابط فرا آتلانتیکی خبر میدهد و دیگر ناتو یک پوسته توخالی بیش نیست، اما نپذیرفتن مساله از سوی اتحادیه اروپا از این انگاره جان میگیرد که آمریکا برای ممانعت از افول خود نیازمند نظم هنجاری و قانونمحور لیبرالیستی است و اینکه بدون اتحادیه و سازمانهای بینالمللی و نظام تجارت آزاد، سیر افول و سقوط آمریکا در زمینه رهبری جهانی شتاب خواهد گرفت.
اروپا نمیتواند بازیچه شدنش را بپذیرد و همچنان از همپیمان قدیمی توضیح میخواهد. با این حال، در پایان مأموریتی که جان بسیاری از شهروندان اروپایی را در افغانستان گرفت و اتحادیه را به پیامدهای بعدی دچار ساخت، بحثها در بروکسل درباره نقش اتحادیه اروپا در تصمیمگیری بینالمللی شدت یافته است.
امروز این واقعیت آشکار شده است که آمریکا هیچیک از تعهدات امنیتی خود را قبول ندارد. بنابراین، اتحادیه که استقلال راهبردیاش را در دوران ترامپ بهمثابه کالایی لوکس میدید و مایل بود آن را در کنار همپیمانی افتخارآمیز با آمریکا حفظ کند، در حال حاضر در پرتو روشن شدن واقعیت پوشالی این همپیمانی، ناگزیر است برای بقای خود استقلال راهبردیاش را به دست آورد. برای اروپا هیچ گزینهای بدون آمریکا متصور نیست.
در عین حال، روشن است اگر آمریکا مایل به برهم زدن صفحه شطرنج باشد، اروپا باید آمادگی لازم را داشته باشد. اگرچه پس از فروپاشی سریع دولت افغانستان، مقامات اروپا دیگر تردیدی درباره موضوع استقلال راهبردی یا تقویت حضور اتحادیه در صحنههای مختلف بهمنظور پیشبرد اهداف کشورهای عضو نداشتند، اما نمیدانند با شورای امنیت، سازمان ملل، دیوان بینالمللی و حتی پیمانهای چندجانبه و دوجانبه که آمریکا بهسادگی میتواند حکم بر نبود وجاهت آنها بدهد چه کنند. برای اروپا اتفاقات، با سرعتی سرسامآور در حال وقوع هستند
نظر شما