به گزارش خبرنگار ایمنا، از آنجایی که فرش نمیتواند مانند اجسام سفالی و یا فلزی در گذر تاریخ دوام بیاورد و دستخوش زوال طبیعت میشود، یافتن مستندات تاریخی فرش در ایران کار چندان سادهای نیست. تا چند دهه پیش، جهان مبدا و خاستگاه فرش را آسیای مرکزی میدانست؛ اما با کشف فرش معروف «پازیریک» که قدیمیترین قالی یافت شده در جهان محسوب میشود، ورق به سوی ایران بازگشت. چرا که قالی پازیریک دارای نقشهای اصیل هخامنشی بود و در مدفن یکی از پادشاهان سکایی در فاصله ۸۰ کیلومتری کشور مغولستان یافت شد.
البته قالی پازیریک دومین سند اثبات ایرانی بودن خاستگاه فرش است. حدود ۲۴۰۰ تا ۲۵۰۰ سال پیش، تاریخ نگار مطرح یونانی به نام «گزنفون»، در کتابی به نام «سیرت کوروش»، به طور دقیق درباره بستر نرمی که ایرانیان در زیر خویش میگستردند صحبت کرده بود؛ در واقع آنچه او به آن اشاره کرده همان فرش ایرانی است.
اوج شکوفایی هنر قالیبافی ایرانی را میتوان به دوره بعد از صفویان نسبت داد. سلسله صفویان که احیاگر بسیاری از هنرهای ایرانی بودند، هنر فرش ایرانی را نیز به اوج رساندند. بسیاری از شاهکارهای ایرانی در حوزه فرش که امروزه در موزههای مختلف ایران و جهان نگهداری میشود، مربوط به دوره صفویان و پس از آن است. فرش دستباف ابریشمی ایرانی امروزه از گرانقیمتترین و ارزشمندترین قالیهای موجود در جهان است که شهرت و اعتباری بسیار بالایی دارد.
طرحهای فرش ایرانی بیش از هر چیز معطوف به طبیعت است. در نقوش ایرانی میتوان ترکیبی از زیباترین گلها و حیوانات را یافت؛ همچنین زندگی انسان در طبیعت را نیز میتوان از میان این نقش و نگار زیبا دریافت. بارزترین ویژگی فرش دستباف ایرانی جنس الیاف، نوع گره و رنگ و طرح خاص آن است. از آنجایی که تولید فرش به شکل سنتی زمان بر است و هیچ ماشین آلاتی در تولید آن دخالت ندارد، میتوان آن را نوعی صنایع دستی دانست. در واقع اگر هنر فرش را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار دهیم، متوجه میشویم که با موضوعی اقتصادی – فرهنگی مواجه هستیم.
مرتضی کیانزاد، عضو شورای عالی هنر نقوش سنتی اصفهان با اشاره به تجاری شدن صنعت فرش، به خبرنگار ایمنا میگوید: اگر پشت هر کار هنری ارزش اقتصادی و بازار تقاضا نباشد، رشد آن هنر به صفر میرسد. اکثر آثار هنری دنیا به دلیل اینکه سرمایه دارانی عاشق آنها شده اند، رشد پیدا کرده است. برای نمونه فرش ما در زمان شاه عباس صفوی به دوران اوج خود رسید، چرا که پادشاه ایران از این هنر حمایت می کرده و فرش اصیل ایرانی را به عنوان هدایا به شاهزادگان کشورهایی چون لهستان و عثمانی هدیه میدادند. به دلیل این حمایتها بود که فرش ایرانی روز به روز ترقی کرد و در جهان شناخته شد.
وی میافزاید: ممکن است نگاه اقتصادی به صنعت فرش وجود داشته باشد، اما در حال حاضر فرش ایرانی از نظر هنری حرف اول جهان را میزند. به همین دلیل است که دنیا برای آن ارزش قائل است و هزینه میکند.
فرش دستبافت ایرانی فقط در پنج درصد خانهها یافت میشود
این طراح فرش در پاسخ به اینکه شرایط اقتصادی کشور تا چه حد توانسته به صنعت فرش آسیب برساند، تصریح میکند: مردم در وهله اول به فکر امرار معاش خود هستند. وقتی اقتصاد با مشکل مواجه است، خرید لوازم تزئینی خانه در اولویت آخر هزینههای آنان قرار میگیرد. در شرایط اقتصادی فعلی فرش دستبافت فقط در پنج درصد از خانهها یافت میشود و این موضوع باعث افول هنر فرش ایران میشود.
کیانزاد اضافه میکند: فرش دستبافت ایرانی به هیچ وجه جایگاه خود را از دست نداده است. اما وقتی میتوان فرش ارزانتری را جایگزین مشابه گرانتر آن کرد ترجیحاً دنبال ارزانتر میرویم. از نظر من کسی که به دنبال هنر میگردد به هیچ عنوان حاضر نمیشود به دنبال فرش ماشینی برود. در هیچ زمانی جنبه هنری فدای جنبه اقتصادی نشده است، اما اگر وضعیت اقتصاد بهبود یابد روز به روز به اعتبار و ارزش هنر در ایران افزوده میشود.
وی ادامه میدهد: کشورهایی چون بنگلادش، هندوستان، پاکستان و افغانستان نیز فرش میبافند، اما هنوز هم ارزش هنری فرش ایران از نظر زیبایی، برند، جنس و مرغوبیت رتبه یک دنیا است. در واقع از زمان صفویه تا به حال هیچ گاه فرش کشور دیگر مقام اول پیدا نکرده است.
این طراح فرش درباره حضور طراحان جوان به این حوزه، اظهار میکند: اگر هنرمندان جوان طراحی فرش زیر نظر اساتید خبره این حوزه فعالیت کنند و در چهارچوب تکنیکها و طرحهای کلاسیک قدیمی، نوآوریهایی داشته باشند، میتوانند موفقیتهایی را به ارمغان بیاورند. اما اگر کسی طرح جدید با ترکیب رنگهای عجیب بدون ساختار درست را طراحی کند و ادعای نوین بودن طرح خود را داشته باشد باعث رکود بازار و ریشخندهای تلخ میشود. درواقع هر هنر یا صنعتی زمانی موفق است که بتواند چهارچوبهای فرهنگی، جغرافیایی و آداب و سنن کشور خود را حفظ کند.
روزی میرسد که باید با چراغ دنبال فرش ایرانی بگردیم
کیانزاد میگوید: دانشجویان رشته فرش صرفاً برای گرفتن مدرک پا به این رشته گذاشته اند. با توجه به تجربهای که در زمینه تدریس فرش در دانشگاه دارم، می دانم که وقتی کسی دانشگاه قبول نمیشد میگفتند میتوانی رشته فرش دانشگاه هنر مدرک بگیری. برای مثال از ۲۰ دانشجو رشته فرش دو نفر از آنان به طور نسبی به این رشته علاقه دارند. از طرفی زمانی که دانشجویان علاقمند وارد بازار کار میشوند و اوضاع را آنالیز میکنند، سرد میشوند. اکثر دانشجویانی که در مقطع کارشناسی فرش فارغ التحصیل میشوند یا کار ندارند یا به کارهای غیر مرتبطی مشغول هستند.
وی با اشاره به اینکه جوانان باید پا به عرصه فرش ایرانی بگذارند، خاطر نشان کرد: بسیاری از جوانان به سمت بافت فرش نمی آیند و فعالیت در این حوزه را عیب میدانند. بیشتر بافندگان نیز بالای ۵۰ سال سن دارند و یکی یکی از گود خارج میشوند. اگر بهترین قالیبافان در روز حدود ۷ یا ۸ ساعت قالی ببافند در ماه حتی نمیتوانند به درآمد سه میلیون تومان برسند. با این مشکلات، فرش ایران از لحاظ میزان تولید روز به روز رو به افول میرود و اگر اینگونه پیش برود روزی میرسد که باید با چراغ دنبال فرش ایرانی و بافنده خوب بگردیم.
این هنرمند درباره بیمه بافندگان فرش، تصریح میکند: بسیاری از بافندگان فرش با وجود اینکه چندین سال هزینه بیمه خود را پرداخت کرده اند، اما به دلیل بیماری یا نداشتن توان اقتصادی به بافت فرش ادامه نداده اند، دیگر بیمه نمیشوند. بیمه نشدن هنرمندان یکی از مشکلاتی است که دامن گیر هنر ما شده است. قرار بوده تمهیداتی از طرف دولت و اتحادیه تولیدکنندگان فرش دستبافت صورت بگیرد، اما متأسفانه هنوز به نتیجهای نرسیده است. این مساله ظلم به قالیبافان قدیمی است.
نظر شما