به گزارش خبرنگار ایمنا، ادبیات را میتوان آئینه ای از وقایع جامعه دانست. این حوزه آنچه در زمانهای مختلف رخ داده است را به شیوهای هنرمندانه در خود حفظ کرده تا به نسلهای آینده انتقال دهد. «ادبیات جنگ» برآمده از همین روحیه ادبیات است. رمانهایی که با محتوای «جنگ» نوشته میشود علاوه بر اینکه نوعی تاریخ نگاری به حساب می آیند، واکنشی هنری به این بلای بشری نیز محسوب میشود.
در ادامه به چند رمان با محتوای جنگ اشاره میشود:
برباد رفته
رمان «بر باد رفته»، اثر مارگارت میچل است و نخستین بار در سال ۱۹۳۶ به چاپ رسید. این کتاب یک سال بعد جایزهی «پولیتزر» را برای نویسنده خود به ارمغان آورد. برباد رفته بیانگر سرگذشت دختر جوانی به نام اسکارلت در گیرودار جنگ داخلی آمریکا است.
داستان کتاب، در آمریکای نیمه دوم قرن ۱۹ میگذرد که کشور درگیر جنگ داخلی است. آتش ناامنی هر دم تهدیدآمیزتر میشود؛ در این میان، با سرگذشت دختر جوانی به نام اسکارلت اوهارا آشنا میشویم که در فضای جنگ و ارعاب، سودای عشق در سر میپروراند. اسکارلت، اهل جنوب آمریکا است و مانند بیشتر قهرمانهای زنِ رمانهای آمریکایی، از سرشتی مغرور و در عین حال روحیهای حساس برخوردار است.
مارگارت میچل در این کتاب با هنرمندی تمام، احساسات عمیق خود در مقام یک زن نویسنده را با وقایع تاریخی سهمگینِ کشور خود ترکیب کرده است.
جنگ و صلح
رمان «جنگ و صلح» نوشتهی لئو تولستوی نویسنده مشهور روسی است، این کتاب یکی از مهمترین رمانهای ادبی جهان به شمار میرود. جنگ و صلح یک رمان نسبتاً طولانی و مشتمل بر چهار جلد است. تولستوی در این رمان به جنگهای روسیه و فرانسه در خلال سالهای ۱۸۰۵ تا ۱۸۲۰ و همچنین زندگی پنج خانواده اشرافی روس در این ۱۵ سال میپردازد.
موضوع این کتاب که بیش از ۵۵۰ شخصیت دارد، شرح زندگی دو خانواده اشرافی مهم به نامهای روستوف و بولکونسکی است.
خانواده تیبو
خانواده تیبو که نگارش و انتشار آن از سال ۱۹۲۰ تا سال ۱۹۴۰ طول کشید اثر برجسته روژه مارتن دوگار، نویسنده فرانسوی است. او توانست در سال ۱۹۳۷ برای قدرت و صداقت هنری و همچنین کشمکشهای انسانی که در رمان خانواده تیبو به خوبی نشان داد، برنده جایزه نوبل ادبیات شود.
خانواده تیبو یک رمان چهار جلدی است که در هفت بخش اصلی شامل: دفترچه خاکستری، ندامتگاه، فصل گرم، طبابت، سورلینا، مرگ پدر، تابستان ۱۹۱۴، سرانجام نوشته شده است.
داستان کتاب شرح زندگی دو خانواده کاملاً متفاوت است که زندگی آنها از طریق پسران خانواده به یکدیگر گره خورده است. از این دو خانواده یکی پیرو مذهب کاتولیک و دیگری پیرو مذهب پروتستان است. تمرکز کتاب نیز بر دو شخصیت از خانواده تیبو به نامهای آنتوان و ژاک است.
وداع با اسلحه
رمان «وداع با اسلحه» سومین رمان ارنست همینگوی نویسنده آمریکایی است. این رمان که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد تصویری از سرخوردگی و یاس نسلی گمشده را روایت میکند. نسلی که در بخشی از زندگی خود با جنگ مواجه شده اند و به استیصال و درماندگی رسیده اند.
همینگوی در رمان وداع با اسلحه تصویر واقع گرایانه ای از جنگ ارائه داده است. او تلاش کرده تا خوانندگان وقایع رمان را به شکلی ملموس و واقعی درک کنند، طوری که گویا شاهد آن بوده اند. بسیاری واقع گرایی رمان وداع با اسلحه را به تجربیات شخصی همینگوی نسبت میدهند.
سبک نوشتاری کتاب وداع با اسلحه همچون دیگر آثار همینگوی ساده و بی تکلف است. استفاده از جملات کوتاه، لحن بی طرف و پرهیز از بهکارگیری آرایه های ادبی پیچیده ویژگیهای بارز سبک همینگوی است که در کتاب وداع با اسلحه نیز دیده میشود.
بادبادکها
«بادبادکها» نوشته رومن گاری، دیپلمات و نویسنده توانمند فرانسوی است؛ وی در سال ۱۹۳۸ به نیروی هوایی فرانسه ملحق شد و پس از اشغال فرانسه توسط آلمان نازی به حکومت فرانسه آزاد به رهبری شارل دوگل پیوست.
بیشتر وقایع رمان بادبادکها در کلری که یکی از روستاهای نورماندی است اتفاق میافتد. بادبادکها رمانی تاریخی است که به حماسهسازی مردمانی عادی و گمنام اشاره میکند. عنصر بادبادک در بخشهای مختلف داستان وجود دارد و میتوان گفت نماد امید به آینده است.
رومن گاری در بادبادکها به وقایع تاریخی فرانسه نظیر ماجرای دریفوس و ژاندارک اشارهای ظریف میکند. قهرمانان گمنام این داستان، در کنار زندگی عادی خود، مبارزهشان برای رهایی را پیش میبرند. این کتاب مملوء از سخنان کنایه آمیز است.
نظر شما