دختر جوان، قربانی حمایت از سگ زخمی!

مرد مباشر که به خاطر دعوا بر سر کمک به یک سگ زخمی دختر جوان را به قتل رسانده بود پس از ۲۰ روز راز این جنایت را فاش کرد.

به گزارش ایمنا، روزنامه ایران نوشت: اوایل شهریور امسال مرد میانسالی از ناپدید شدن دختر ۳۰ ساله‌اش خبر داد و اظهار کرد: دخترم در کار نگهداری سگ و گربه و فروش این حیوانات است. مدتی قبل ویلایی در یکی از شهرهای مازندران خرید و هر چند وقت یک بار برای سرکشی به وضعیت ویلا به آنجا سر می‌زد. چند روز پیش هم راهی مازندران شد تا به ویلایش سر بزند. بعد از رسیدن به آنجا هم با من تماس گرفت، اما از دو روز قبل دخترم به طرز مشکوکی ناپدید شده است. هر چه با تلفن همراه او تماس می‌گیرم خاموش است و خیلی نگران دخترم هستم. با شکایت مرد میانسال، تحقیقات به دستور بازپرس سهرابی برای یافتن دختر جوان آغاز شد. در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد دختر جوان مباشری به‌نام هرمز دارد که در غیاب وی کارهای مربوط به ویلای شمال را انجام می‌داده است.

هرمز برای تحقیقات به اداره آگاهی احضار شد و مرد جوان گفت: من خودم زمین کشاورزی دارم و در کنارش امورات مربوط به ویلای خانم جوان را هم انجام می‌دادم. چند روز قبل خانم با من تماس گرفت و گفت قرار است به شمال بیاید اما دیگر با من تماس نگرفت و از او خبر ندارم.
در حالی که هرمز چنین ادعایی داشت، تیم جنایی راهی ویلای دختر جوان شدند تا رد و سرنخی از او به‌دست بیاورند. اما در بازرسی از ویلا هیچ رد و سرنخی از دختر جوان به‌دست نیامد.

در ادامه تحقیقات تیم‌جنایی به مدارکی رسیدند که نشان می‌داد هرمز واقعیت را بیان نکرده و احتمال دست داشتن او در این پرونده بیشتر شد. در بررسی‌های میدانی مشخص شد که آخرین بار دختر جوان سوار بر خودروی هرمز در شمال دیده شده است. همچنین بررسی تماس‌های تلفنی وی نشان داد که روز حادثه با هم تماس تلفنی داشته‌اند در حالی که مرد ۴۰ ساله در تحقیقات عنوان کرده بود که اصلاً از دختر جوان خبر ندارد. با کنار هم قرار دادن این اطلاعات، پازل ناپدید شدن دختر جوان کم کم کامل شد و بررسی‌ها نشان می‌داد که مباشر جوان در این ماجرا نقش دارد.

اعتراف به قتل

بدین ترتیب به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی پایتخت، هرمز بازداشت و برای تحقیقات به پایتخت منتقل شد. مرد جوان که قصه‌سازی و کتمان حقیقت را بی‌فایده می‌دید در نهایت پس از گذشت ۲۱ روز از جنایت، راز آن را برملا کرد.

وی گفت: از زمانی که بهنوش ویلایش را خرید من کارهای ویلا را انجام می‌دادم و هیچ مشکلی هم نبود. تا اینکه روز حادثه او سوار خودروی من شد تا برای خرید وسایل باغ برویم. ناگهان در کنار جاده سگی زخمی را دیدیم که روی زمین افتاده بود. بهنوش از من خواست ماشین را نگه دارم و سگ زخمی را سوار خودرو کنم تا آن را به ویلا انتقال دهیم. اما من اعتراض کردم، گفتم در این وضعیت کرونا یک سگ زخمی ممکن است بیماری داشته باشد و ما را گرفتار کند چرا باید آن را سوار خودرو کنم. سر همین مسأله باهم بحثمان شد و بهنوش ناگهان شروع به فحاشی کرد. من که خیلی ناراحت شده بودم سعی کردم او را آرام کنم به همین خاطر دستم را روی دهانش گذاشتم. اما متوجه شدم که دیگر نفس نمی‌کشد و مرده است خیلی ترسیده بودم. جسد را به داخل ویلا انتقال دادم و در همان حیاط ویلا دفن کردم. با اعترافات مرد جوان با توجه به اینکه جنایت در مازندران رخ داده بود، به دستور بازپرس جنایی پرونده با قرار عدم صلاحیت برای کشف جسد، رسیدگی قضائی و تحقیقات بیشتر به دادسرای محل قتل فرستاده شد.

کد خبر 521971

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • هموطن IR ۰۶:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۴
    2 0
    اینقدراین خبرآزارم دادکه فقط خدامیدونه چطوراشکهام سرازیرشد.مظلوم ترین حیوانات همین حیوانات خیابانی هستندکه گرسنه وتشنه میگردندوچه بساموردبی مهری هم قرارمیگیرند.حیف ازوجودنازنین ومهربونت بانو.
  • IR ۱۶:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۴
    1 0
    خداحافظ ای انسانیت وخداحافظ ای صداقت