مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تمام نمیشود، اگر تمام نکنید…» به بررسی تبعات عدم تشکیل دولت فراگیر در افغانستان پرداخت و نوشت: شرایط افغانستان امروز بسیار بحرانیتر از آن چیزی است که در ذهن بگنجد. طالبان با پیشینهای مشخص و پر از ارتجاع و خشونت امروز تا بدین جا و البته به کمک برخی قدرتهای مافوق کشوری به قدرت بلا منازع افغانستان تبدیل شده و نه تنها برای خود دولت و کابینه تشکیل داده بلکه تمام مظاهر پیشرفت و تجدد را هم نابود کرده است. این در حالی است که آنها وعده دولت فراگیر داده بودند اما دولتشان صرفاً فقط خود طالبانیها را فرا میگیرد و همه افغانستان یک پارچه به آنها و دولتشان معترضند.
با این حال جنگ هنوز در افغانستان به پایان نرسیده و پنجشیر نماد مقاومت در برابر طالبانی هاست و ایستادگی میکند. چه اینکه گفته میشود اگر جنگ به همین صورت ادامه پیدا کند اعتراضات به سایر ولایات نیز کشیده شده و شاهد جنگهای داخلی در افغانستان خواهیم بود. جنگ داخلی نیز فضای مساعدی برای مداخله خارجی فراهم خواهد کرد و در این میان تنها مردم افغانستان قربانی میشوند. لذا به نظر میرسد دولت فراگیر طالبانیها با مختصات یک دولت فراگیر واقعی تشکیل شود تا از وقوع جنگ داخلی جلوگیری کند.
تحولات افغانستان همچنان در صدر اخبار مهم و روز رسانههای دنیاست و همه منتظرند که ببینند این تحولات طی روزها و هفتههای آتی به کدام سمت و سو خواهد رفت و آیا مردم رنج کشیده افغانستان روی آرامش را خواهند دید یا باز هم درگیر آتش جنگ خواهند بود.
این درحالی است که وقتی طالبان تسلط امور در ولایات افغانستان بهویژه کابل را به دست گرفت از تشکیل دولتی فراگیر با حضور همه جریانات مختلف در این دولت خبر داد. همین مساله بود که برخی نگاهها را به طالبان تا حدی تعدیل کرد که آنها پس از ۲۰ سال تغییر کردهاند و به مظاهر دموکراسی و حکومتداری روی خوش نشان دادهاند، اما هر چه گذشت نه رویکرد و رفتار طالبان نشانهای از تغییر نسبت به گذشته داشت و نه دولتی که بسیار در باره آن تبلیغ کرده بودند رنگ و بویی از فراگیر بودن داشت.
گویی آینکه آنها اساساً فهمی از واژه فراگیر یا ائتلافی نداشتند و صرفاً مثل خیلی از اصطلاحات و حرفهای زیبا که به گوش میخورد و فراموش میشود طالبان نیز صرفاً لفظ فراگیر را شنیده و ایدهای برای اجرای آن در دولت نداشت.
نگاهی به کابینه اعلامی طالبانیها نشان میدهد که نگاه سیاسی تمام اعضای دولت، همگی عضو گروه طالبان و از شخصیتهای برجسته این گروهند و هیچیک ازجناحها و شخصیتهای سیاسی دیگر افغانستان در این فهرست حضور ندارند؛ هرچند طالبان، اعلام کرده که این دولت، موقت است و در دولت آینده، افراد بیشتری از دیگر اقوام حضور خواهند داشت. از نگاه قومیتی نیز اکثریت مطلق افراد اعلامشده به قوم پشتون تعلق دارند و فقط مولوی عبدالسلام حنفی به عنوان معاون دوم از قوم ازبک و قاری دین محمد حنیف و قاری فصیحالدین، فرمانده ارتش تاجیک هستند.
همین مساله نیز باعث شده تا احمدمسعود رئیس جبهه مقاومت ملی در پنجشیر دولت اعلامی طالبان را غیرقانونی بخواند و بسیاری از کشورها نیز از شناسایی آنها استنکاف بورزند. این در حالی است که ناآرامیها در افغانستان همچنان ادامه دارد و پس از دعوت به قیام ملی از سوی احمد مسعود مردم افغانستان هر روزه در خیابانها علیه طالبان تظاهرات میکنند. در جبهه میدانی هم جنگ میان جبهه مقاومت و طالبان در پنجشیر ادامه دارد.
برخی تحلیلگران معتقدند که اگر شرایط به همین نحو پیش برود شاهد جنگ داخلی در افغانستان خواهیم بود. جنگی که نه تنها پیروزی نخواهد داشت بلکه صرفاً مردم قربانی این جنگها خواهند شد. البته نگاهی به سابقه جنگ در این کشور نیز به روشنی نشان میدهد که در چنین شرایطی فضا مستعد برای مداخله خارجی خواهد بود و شرایط افغانستان از آنچه هست بدتر خواهد شد. لذا دولت فراگیر به معنای واقعی (نه کابینه اعلامی طالبان) میتواند هم به استقرار صلح در کشور کمک کند و هم از جنگهای داخلی جلوگیری کند.
روزنامه همدلی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خیز نظامیان برای استانداری ها» به بررسی گمانهزنی درباره انتصابات احمد وحیدی پرداخت و نوشت: تاکنون وضعیت تصدی استانداری خوزستان در دولت مشخص شده است و این استانداری به صادق خلیلیان رسید. حالا کمکم دیگر استانها هم تعیین تکلیف میشوند. گفته میشود فرمانده اسبق سپاه محمد رسولالله تهران به استانداری تهران و فرمانده سپاه علیبنابیطالب قم هم به استانداری آنجا میروند. در فهرست گزینههای احتمالی استانداریها اسامی مشابه زیادی دیده میشود. اسامی که به نظر میآید بیشتر آنان سابقه نظامی داشته باشند. آیا سردار وحیدی سابق و وزیر کشور این روزها برای اداره کشور جز به نظامیان اعتماد ندارد!؟ سوالی که برای یافتن پاسخ آن باید مدتی منتظر ماند.
صبح دیروز نیز خبرگزاری تسنیم فهرستی از گزینههای مطرح برای سکانداری ۲۹ استانداری را منتشر کرد. فهرستی که البته قدرت الله حمزه، نماینده مجلس صحت آن را رد کرد و گفت: «این لیستها معتبر و رسمی نیستند، برخی از استانها حدود ۷۰ الی ۸۰ گزینه برای انتخاب استاندار پیشنهاد دادهاند، قطعاً اگر پس از بررسی به این نتیجه برسند که این گزینهها برای تصدی پست استانداری شایسته نیستند، گزینههای دیگر مطرح میشود.» با این حال یک تن از کسانی که نام آنها در این فهرست بود، به عنوان استاندار انتخاب شده و دو تن دیگر در آستانه معرفی به هیئت وزیراناند.
پنج شنبه گذشته، وزیر کشور بعد از منصوب کردن استانداری جدید خوزستان با حضور در گلزار شهدای اهواز، درباره روند معرفی استانداران جدید به خبرنگاران گفت: «در حال بررسی و مطالعه بر روی استانداران جدید هستیم و بنا به ضرورت و به تدریج آنها را انتخاب خواهیم کرد.» حضور وحیدی در این وزارتخانه سبب شد، گمانهزنیها برای حضور افراد و چهرههای نظامی برای اداره استانها بیش از پیش قوت بگیرد؛ موضوعی که با معرفی استانداران احتمالی قم و تهران بیش از پیش از تقویت شد.
محسن کاظمینی معاون اجرایی مجمع تشخیص مصلحت نظام برای سکانداری استانداری تهران معرفی شده است. وی از نخستین سالهای انقلاب به سپاه پاسداران پیوست، گفته میشود از هم رزمان احمد متوسلیان بوده و تجربه جنگ در لبنان را نیز در کارنامه نظامیاش دارد؛ البته مهمترین سمتهای نظامی وی به سالهای بعد از جنگ باز میگردد. فرماندهی سپاه ولیعصر خوزستان و سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ و معاونت عملیات کل سپاه از این جمله است.
سید محمد تقی شاهچراغی دومین نظامی است که گفته میشود امروز نامش برای سکانداری استانداری قم به رأی گذاشته میشود؛ او فرمانده سپاه علیبن ابیطالب قم است و فرماندهی سپاه سیدالشهدا (ع) استان تهران، سپاه قائم آل محمد (عج) سمنان و سپاه کربلای مازندران را نیز در کارنامه دارد.
پیش از این نیز گفته میشد، استاندار خوزستان هم از میان نظامیان انتخاب خواهد شد اما نهایتاً صادق خلیلیان با سابقه وزارت جهاد کشاورزی در دولت دهم، عضویت در شورای بیمه مرکزی و شورای پول و اعتبار و تحصیلات در حوزه کشاورزی و اقتصاد کشاورزی برای تکیه بر کرسی استانداری خوزستان انتخاب شد؛ البته با تغییر اختیارات از استانداری به استانداری ویژه.
با این حال در فهرست گزینههای احتمالی برای استانداریها همچنان نام چهرههای سیاسی به چشم میخورد؛ محمد یوسف شاکری، فرمانده سپاه آذربایجان؛ سردار حبیب شهسواری، حسینعلی حاجی دلیگانی، فرمانده اسبق سپاه اصفهان، محمدعلی احمدی، معاون فرهنگی سپاه استان اصفهان، مرتضی کشکولی، فرمانده سپاه لرستان، سردار صادق حسینی، فرمانده سپاه بیتالمقدس کردستان، سردار حسن رستگار پناه از فرماندهان سپاه و بسیج کردستان ازجمله نظامیان سرشناسی هستند که به عنوان گزینههای تصدی استانداری در دولت سیزدهم مطرح میشوند.
چنانچه این چهرهها به عنوان استاندار معرفی و انتخاب شوند؛ میتوان مدعی شد دولت سیزدهم، رویه کاهش تدریجی و حذف انتصاب استانداران نظامی را که از دولت احمدی نژاد آغاز شده و در دولت روحانی به کمال خود رسیده بود، متوقف خواهد کرد. از سوی دیگر به نظر میرسد، سردار وحیدی به دوستان خود در دولت محمود احمدی نژاد نیز نظر دارد و گویا قرار است، برخی از آن مدیران پس از هشت سال استراحت مجدد به سازوکار اداره کشور بازگرداند.
روزنامه اعتماد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «طرح عجیب برای پرداخت وام مسکن» به بررسی وام یک میلیارد تومانی تسهیلات خرید مسکن پرداخت و نوشت: چندی پیش بانک مسکن خبر پرداخت وام یک میلیارد تومانی تسهیلات خرید مسکن از محل حساب پسانداز مسکن جوانان و موافقت شورای پول و اعتبار با این طرح را اعلام کرد. اگرچه از همان ابتدا کارشناسان بر این باور بودند که قیمت مسکن نه تنها در تهران که در هیچ شهر یا کلانشهری ثابت نمیماند که افراد تا سال ۱۴۱۵ منتظر بمانند تا یک میلیارد بگیرند و اسم این میزان پول را نیز «وام خرید مسکن» بگذارند. بر اساس آخرین دادههای بانک مرکزی از معاملات مسکن در پایتخت، متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی تنها ۱۰۰ هزار تومان تا ۳۱ میلیون تومان فاصله دارد؛ قیمتی که بیشترین طی دو، سه سال اخیر پس از جهشهای ارزی است. مطابق دستورالعمل موجود در صورت افتتاح حساب، ۱۵ سال بعد این وام به افراد واجد شرایط تعلق خواهد گرفت. بر اساس این طرح میزان وامی که از محل حساب مذکور به افرادی که در سال جاری اقدام به افتتاح حساب کردهاند، داده میشود، در پایان سال پانزدهم (سال ۱۴۱۵) در تهران یک میلیارد تومان، در کلانشهرها ۸۵۰ میلیون تومان و در سایر شهرها ۷۰۰ میلیون تومان است و دارندگان حساب پسانداز مسکن جوانان که از سال ۱۴۰۰ اقدام به افتتاح این حساب کنند، در یک دوره انتظار ۵ تا ۱۵ سال میتوانند از تسهیلات مرتبط با این حساب بهرهمند شوند. گفته شده ارقام واریزی دارنده این حساب در ۵ سال اول ماهانه ۲۰۰ هزار تومان، در سالهای ششم تا دهم هر ماه ۳۰۰ هزار تومان و در سالهای یازدهم تا پانزدهم نیز ماهانه ۴۰۰ هزار تومان خواهد بود تا بتواند وام یک میلیارد تومانی را در پایان سال پانزدهم دریافت کند. بر اساس اعلام بانک مذکور، بازپرداخت تسهیلات یک میلیارد تومانی مسکن، ۲۰ ساله است و با این حساب رقم اقساط آن ماهانه ۸ میلیون و ۹۹۷ هزار و ۲۵۹ تومان خواهد بود و وامگیرنده در پایان سال بیستم، ۲ میلیارد و ۱۵۹ میلیون و ۳۴۲ هزار تومان به بانک برمیگرداند که با کسر یک میلیارد تومان اصل وام، یک میلیارد و ۱۵۹ میلیون و ۳۴۲ هزار تومان آن سود این تسهیلات خواهد بود.
روزنامه آفتاب یزد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «مهمان سرزده» به بررسی حضور رافائل گروسی، دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران پرداخت و نوشت: سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در رأس هیئتی بمنظور دیدار و گفتگو در خصوص موضوعات همکاریهای ایران و آژانس، برای سفری یک روزه وارد تهران شد.
این دیدار پیش از ظهر روز یکشنبه صورت میگیرد و هیئت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بعد از ظهر همانروز به وین مراجعت خواهند کرد.
رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در مسکو با سرگئی ریابکوف معاون وزیر امور خارجه روسیه در مسکو گفتگو کرد تا پس از آن با همکاران خود در پاریس رایزنی کند. ریابکوف اما در پاسخ به خبرنگار والاستریت ژورنال که در توئیتر خود نوشته بود: «کشورهای آلمان، فرانسه، انگلیس و آمریکا میخواهند روسیه را مجاب کنند که در صورت مطرحشدن قطعنامهای علیه ایران در جلسه پیش روی شورای حکام، رأی ممتنع به آن بدهد.» خاطرنشان میسازد: ««هیچ توهمی نداشته باشید. اگر پیشنویس قطعنامهای علیه ایران در شورای حکام آژانس اتمی علیه ایران مطرح شود، روسیه به آن رأی منفی میدهد. همانطور که در گذشته توئیت کردم، هیچ نیازی به یک قطعنامه [علیه ایران] نیست، چون نهتنها بیمعنی خواهد بود بلکه شدیداً زیانبار است. باید حساب بهتری روی دیپلماسی باز کرد.»
بر اساس آنچه «اسپوتنیک» مینویسد؛ آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا در نشست خبری مشترک با هایکو ماس همتای آلمانی خود میگوید: «فرصت احیای برجام با شرایطی که منافع مورد نظر در هنگام حصول این توافق (در سال ۲۰۱۵) را تأمین کند، کمتر شده است.» وی میافزاید: «ما در حال نزدیک شدن به نقطهای هستیم که در آن بازگشت به اجرای دقیق برجام منافعی که در هنگام دستیابی به این توافق مد نظر بوده است را محقق نخواهد کرد.» وزیر امور خارجه آمریکا خاطرنشان میکند: «با گذشت زمان و با توجه به اینکه ایران در حال توسعه برنامه هستهای خود از جمله بهکارگیری سانتریفیوژهای پیشرفتهتر و غنیسازی مواد بیشتر است، نقطهای وجود خواهد داشت که در آن دستیابی دوباره به منافع برجام از طریق بازگشت به اجرای کامل این توافق بسیار دشوار خواهد بود. ما هنوز در آن نقطه نیستیم، اما این نقطه به ما نزدیکتر از قبل شده است.» وی ادامه میدهد: «به همین دلیل است که ما صراحتاً گفتهایم که فرصت بازگشت به اجرای برجام، نامحدود نیست. راب مالی در حال رایزنی با روسیه و متحدان اروپایی ماست و بهشدت روی این موضوع تمرکز کرده است.»
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر « بهانههای FATF و تحریم با انبوه واردات واکسن رنگ باخت» نوشت: بامداد روز گذشته حدود سه میلیون و دویست هزار دز واکسن کرونا از نوع سینوفارم چینی و از سبد کوواکس وارد کشور شد تا با ورود این محموله، مجموع واردات واکسن کرونا از ۵۰ میلیون دز عبور کند.
معاون فنی گمرک در حاشیه تخلیه این محموله در فرودگاه امام خمینی (ره) با بیان اینکه این پنجاهمین محموله واکسنهای وارداتی کروناست، گفت: در ۴۹ محموله قبلی، حدود ۴۷ میلیون دز واکسن وارد شد.
درخصوص واردات واکسن در زمان دولت قبل هم البته تلاشهای قابل توجهی صورت گرفت و طی ۷ ماه ۲۶ میلیون و ۶۰۰ دز واکسن وارد شد و البته قراردادهایی هم منعقد شد از جمله با برخی کشورها و سازمان جهانی بهداشت که به طور کامل محقق نشد، اما سوال این است که آیا از تمام ظرفیتها و تلاشها برای تأمین واکسن استفاده شد؟ در دو هفته اخیر واردات بیش از ۲۱ میلیون دُز واکسن عملی شد که تقریباً با بخش عمدهای از واردات دولت قبل برابری میکند.
قبل از پرداختن به این سوالات، نگاهی به برخی ادعاها و اظهارنظرها در خصوص موانع واردات عمده واکسن در گذشته که بیش از آنکه رنگ و بوی فنی و کارشناسی داشته باشند حال و هوای سیاسی داشتند لازم بهنظر میآید.
از زمانی که موضوع واردات واکسن بهعنوان راه مهم غلبه بر اپیدمیکرونا و پیشگیری از مرگ و میرها و بستریهای خطرناک مطرح شد، تلاشهایی برای تحقق این موضوع از سوی دولت قبل صورت گرفت، اما همزمان شاهد تحرک افراد رسانهای و برخی فعالان فضای مجازی و چهرههای سیاسی و حتی به ظاهر علمیمرتبط با طیف غرب گرا در کشور برای تخطئه اقدامات انجام شده برای واردات واکسن بودیم.
در حالی که رهبر انقلاب در همان ابتدا بر اهمیت واکسن تأکید داشتند و علیرغم مخالفت منطقی با واردات واکسن از آمریکا، انگلیس و فرانسه با استناد به تجربه گذشته بدقولیها و خباثتهای این کشورهای غربی از جمله جنایت ارسال خونهای آلوده به ایران، بر بلامانع بودن واردات واکسنهای مطمئن از سایر کشورها تأکید کردند، اما همان طیف تحریفکننده، به دروغ فضا را طوری ترسیم کردند که گویا میلیونها دز از واکسنهای آمریکایی هم اکنون پشت مرزها آماده ورود به ایران است اما مسئولان کشور با آن مخالفند (در صورتی که تا کنون آمریکا کمترین میزان صادرات واکسن را در بین تولیدکنندگان عمده در جهان داشته است)، یا حتی مسئولان نظام را به مخالفت با واردات واکسن متهم کردند در حالی که همان موقع تلاشها برای واردات واکسن مطمئن در حال انجام بود و در ادامه ایران از کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی اقدام به خرید واکسن کرد. از سویی در مقطعی که امکان ورود واکسنهای روسی و چینی به کشور مهیا شد، همین طیف غرب گرا با همراهی برخی فعالان سیاسی حوزه پزشکی شروع به بدگویی از این واکسنها که اتفاقاً گذر زمان مرغوبیت و استقبال کشورهای مختلف از آنها را نشان داد کردند که البته همین مخالفتها در مسیر ورود انبوه و سریع واکسنهای مورد توافق با روسیه و چین مانع ایجاد کرد.
نظر شما