به گزارش ایمنا، روزنامه همدلی نوشت: بسیاری از شهروندان حسرت می‌خورند که چرا از دریافت واکسن‌هایی مثل فایزر، مدرنا یا جانسون‌اندجانسون محروم‌اند. در مقابل افرادی که دست به واکسن‌هراسی می‌زنند تعدادشان کم نیست.
از تجمع علیه وزارت بهداشت گرفته تا شعارهایی در حمایت از طب سنتی و اسلامی از اقدامات این گروه‌ها بوده است. شاید در تهران که عموم مردم در صف انتظار تزریق واکسن قرار می‌گیرند این افراد اصلاً به چشم نیایند، اما در برخی نقاط کشور این چنین نیست.
برای نمونه در شهر قم جریان‌های معتقد به طب سنتی و اسلامی پررنگ‌تر از دیگر نقاط هستند. سن واکسیناسیون به صورت رسمی پایین‌تر از نقاط دیگر اعلام شده است. البته از این‌که در قم سنین پایین‌تر هم می‌توانند واکسن دریافت کنند کم نشنیده‌ایم؛ حتی گفته می‌شود برخی از مردم شهرهای دیگر که نمی‌توانند تا رسیدن نوبت واکسن خود صبر کنند با هدف واکسن زدن راهی قم می‌شوند. جریان‌های ضد واکسن البته در نقاط دیگر کشور نیز تأثیر گذاشته‌اند.
اما مسلماً اثربخشی واکسن‌ها چیزی نیست که بتوان آن را انکار کرد. برخلاف آن‌که برخی از مدعیان طب سنتی خود به واسطه ابتلاء به کرونا چشم از جهان فروبسته‌اند، روایت‌های پزشکان حاکی از ناچیز بودن تلفات بعد از دریافت دومین دوز واکسن است. همین چند روز پیش بود که محمد طالب‌پور، رئیس بیمارستان سینا به روایت آماری از تلفات کووید در بیمارستان تحت مدیریت خود پرداخت و گفت: «طبق بررسی‌های آماری که در بیمارستان انجام می‌شود، بیماران مبتلا به کرونا که در بیمارستان ما فوت شدند هیچ‌کدام‌شان به‌صورت کامل واکسیناسیون نشده بودند؛ یعنی هیچ بیماری که هر دو دوز واکسن دریافت کرده باشد و حداقل دو هفته بعد از واکسیناسیون دوم را پشت سر گذاشته باشد نداشتیم که فوت کرده باشد.
البته بیمارانی داشتیم که بیماری زمینه‌ای مانند دیابت داشتند که البته آن‌ها نیز با NIY بهبودی پیدا کردند.» ما در این گزارش تجربه کرونا از افرادی را روایت می‌کند که پیش از ابتلاء واکسینه شده بودند.
از سرماخوردگی خفیف‌تر
علی ۳۱ ساله است که در یکی از مراکز درمانی کار می‌کند. او دو دوز واکسن آسترازنکا را به فاصله دو ماه دریافت کرد و یک ماه بعد از دوز دوم به کرونا مبتلا شد. او این‌چنین روایت می‌کند: «دوز اول واکسنم را صبح یکی از روزهای اردیبهشت ماه تزریق کردم. ابتدا نگران حرف و حدیث‌هایی مثل احتمال لخته شدن خون بعد از تزریق این واکسن بودم، اما نگران عوارض دیگر آن نبودم؛ چون بنا به تجربه سایر همکاران و پیگیری اخبار می‌دانستم ممکن است تا ۴۸ ساعت تب و لرز داشته باشم که خودش نشان‌دهنده عملکرد واکسن است.
شب تب کردم، اما لرز نداشتم، بازویم هم شروع به گزگز کرد. یکی دیگر از مشکلات همین بود که موقع خواب از درد بازو مرتب از خواب می‌پریدم، حتی وقتی غلت می‌زدم این درد شدیدتر می‌شد. برای مقابله با عوارض واکسن، استامینوفن ساده مصرف کردم، شاید اگر به جای آن استامینوفن کدئین خورده بودم شب راحت‌تر می‌خوابیدم. اما با همین استامینوفن ساده شدت درد و تب کمتر می‌شد. این عوارض نهایتاً ۲۴ ساعت طول کشید.» او ادامه می‌دهد: «تیرماه بود که برایم پیامک آمد که برای دریافت دوز دوم واکسن مراجعه کنم. برخلاف دفعه قبلی این بار اصلاً عوارضی نداشتم، اما همکارانم که همراه با من دوز دوم را زدند دوباره درگیر عوارض شدند.
ماجرا گذشت و یک ماه بعد، یک روز صبح با گلودرد از خواب بیدار شدم. این را هم بگویم که از زمان شروع پاندمی نه مترو سوار شده‌ام و نه اتوبوس؛ واقعاً نمی‌دانم چطور مبتلا شدم. آن موقع گونه دلتا تازه وارد ایران شده بود و می‌دانستم علائم آن درست مثل سرماخوردگی است. به همین خاطر در خانه ماسک زدم و به جای سر کار، برای دادن تست PCR به یکی از بیمارستان‌های اطراف مراجعه کردم. علائم من فقط گلودرد و یک مقدار هم آبریزش بینی بود.
هیچ مشکل دیگری نداشتم در حدی که اعضای خانواده به من می‌گفتند وسواس بیش از حد نشان می‌دهی. حتی خودم احتمال می‌دادم که نتیجه منفی شود. تا زمانی که نتیجه تست را بگیرم خودم را در خانه قرنطینه کردم و حتی در خانه ماسک می‌زدم. نتیجه تست مثبت شد. تاکید می‌کنم که هیچ مشکل دیگری نداشتم، در حدی که وقتی پزشکان تب و سطح اکسیژن خونم را اندازه می‌گرفتند همه چیز کاملاً عادی بود.»
کرونا در کسی که از طریق من مبتلا شد خفیف بود
علی در ادامه می‌گوید: «به خاطر مسن بودن پدرم و مشکلات زمینه‌ای او به منزل یکی از دوستانم رفتم و خودم را آنجا قرنطینه کردم. متأسفانه به خاطر ناپرهیزی هایی، او هم بعد از چند روز از خود علائم نشان داد. دوستم واکسن نزده بود و علائمش بسیار خفیف بود. همان روز اول به اصرار من تست داد که نتیجه تستش منفی شد، اما کماکان علائم بروز می‌داد؛ اصلاً دچار تب نشد، دو سه روز سرفه می‌کرد، اما روز چهارم دیدیم که سرفه‌اش قطع شده. وقتی دوباره تست PCR داد نتیجه تست او منفی شد. شاید علت خفیف بودن ابتلای او هم این باشد که از طریق من که واکسن زده بودم مبتلا شده بود. با این حال می‌توانم بگویم واکسنی که زدم بسیار خوب بود. فقط من نبودم که بعد از این واکسن مبتلا شدم. برخی دیگر از همکارانم هم، حتی آن‌هایی هم که بعد از یک دوز آسترازنکا بیمار شدند، نه به اندازه من، اما بسیار خفیف با این بیماری مواجه شده بودند.»
فاطمه هم در یکی از مراکز درمانی کار می‌کند. او هم بعد از دومین دوز واکسن خود، به کرونا مبتلا شد. او از دوران بیماری خود این‌گونه روایت می‌کند: «هم من و هم پدر و مادرم دو دوز واکسن را زده‌ایم؛ من آسترازنکا و آن‌ها سینوفارم دریافت کردند. در یکی از پیک‌های بیماری آن‌ها از خود علائم نشان دادند.
همگی ما تست PCR دادیم که نتیجه تست همه ما مثبت شد. البته علائم من بسیار کمتر بود و شاید بهتر باشد بگویم ناچیز بود؛ فقط یک روز تب داشتم که وقتی تبم را اندازه می‌گرفتم نشان نمی‌داد، اما وقتی روی سرامیک‌های خانه راه می‌رفتم، احساس سرما می‌کردم و متوجه موضوع می‌شدم؛ بیشتر شبیه یک گرگرفتگی بود که البته آن هم بیشتر از یک روز طول نکشید. اما پدر و مادرم بیشتر درگیر شدند. پدرم ۳۰ درصد ریه‌اش درگیر شده بود. یکی از اقوام‌مان پرستار یکی از بیمارستان‌های تهران است و، چون فکر می‌کردیم بهتر می‌تواند از آن‌ها مراقبت کند آن‌ها را بستری کردیم خدا را شکر بعد از شش هفت روز هر دو حال‌شان خوب شد و مرخص شدند.»
اثر واکسن روسی چگونه است؟
فاطمه در ادامه از ما می‌خواهد که «این را از طرف من بنویسید که مردم هر واکسنی را که مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی باشد، تزریق کنند. ما از نزدیک تفاوت شدت ابتلاء در افرادی را که واکسن زده‌اند با کسانی که واکسن نمی‌زنند، می‌بینیم. ممکن است اثربخشی‌ها با هم کمی فرق داشته باشد، اما در نهایت سیستم ایمنی بدن تقویت می‌شود. بسیاری از همکاران ما هم بودند که اسپوتنیک روسی زدند. آن‌ها هم بسیار خفیف گرفته بودند. البته یکی دو نفر از آن‌ها در بیمارستان هم بستری شدند، اما در بخش بستری بودند و نه «آی‌سی‌یو» البته زود هم مرخص شدند.»
سعید هم یکی از افرادی است که بعد از تزریق یک دوز سینوفارم به کرونا مبتلا شد. او ۴۹ ساله است و می‌گوید: «خودم و مادر همسرم که ۶۰ سال سن دارد، یک هفته تا ۱۰ روز بعد از دریافت واکسن به کرونا مبتلا شدیم. زمانی که واکسن زدیم هیچ کداممان عوارض واکسن را تجربه نکردیم. خودم که مبتلا شدم، روند درمان را در خانه سپری کردم. من مشکل زمینه‌ای ندارم و کارم به رمدسیویر نکشید، اما مادر خانمم که مشکلات زمینه‌ای مثل فشار خون و رماتیسم دارد؛ ریه‌اش ۶۵ درصد درگیر شد و در بیمارستان بستری شد. فکر می‌کنم پنج دوز رمدسیویر در کنار داروهای دیگر مصرف کرد و بعد از یک هفته از بیمارستان مرخص شد. البته فکر می‌کنم ایشان اگر هر دو دوز واکسن را دریافت کرده بود روند درمانش زودتر انجام می‌شد.»
نظر شما