به گزارش خبرنگار ایمنا، از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ که حکومت پنج ساله طالبان بر افغانستان شکل گرفته بود، جهان شاهد پیمان میان این گروه با القاعده بود. طالبان برای القاعده پایگاهی فراهم کرده بود که توانستند با استفاده از آن به مرکز تجارت جهانی در نیویورک حمله کنند.
القاعده به رهبری بن لادن از سال ۱۹۸۱ سالانه ۲۰ میلیون دلار برای بهرهمندی از پناه و حمایت افغانها پرداخته بود که در نهایت هزینههای زیادی برای افغانستان ایجاد کرد و نهایتاً به با آغاز جنگ ایالات متحده علیه این کشور، در دسامبر ۲۰۰۱ سرنگون شد.
جنگجویان هر دو گروه در این حملات کشته شدند و در قالب گروههای شورشی دوباره گرد هم آمدند، اما پیدایش داعش در سال ۲۰۱۴، تا مدتی از سر خط خبرها دور کرد.
در فوریه ۲۰۲۰، طالبان توافق صلح را با دولت دونالد ترامپ در دوحه قطر امضا کرد که به موجب این توافق، طالبان متعهد شد اجازه ورود سایر گروههای افراطی اسلامگرا، از جمله القاعده و داعش، را به خاک افغانستان ندهد، که کارشناسان بینالمللی معدودی را راضی کرد.
در آخرین گزارش سازمان ملل متحد در مورد طالبان آمده است «القاعده در دستکم ۱۵ ولایت افغانستان حضور دارد و شاخه شبهقاره هند این سازمان تحت حمایت طالبان، از ولایتهای قندهار، هلمند و نیمروز فعالیت میکند. این گروه با جمعآوری اطلاعات در مورد جنگجویان تروریست خارجی و ثبتنام و محدودسازی آنها، حلقه کنترلش بر القاعده را تنگتر کرده است و در عین حال به مسلحسازی و آموزش حدود ۲۰۰ تا ۵۰۰ نفری که در مرز افغانستان و پاکستان جمع شدهاند ادامه میدهد.»
بر اساس گزارش سازمان ملل متحد «ارتباط این دو گروه با یکدیگر به قوت خود باقی است.» اما این دو گروه شباهتی به یکدیگر ندارند و طالبان امروز به دنبال به دست آوردن رسمیت بینالمللی خود در جستوجوی مشروعیتی است که به قطع ارتباط با القاعده و سابقه اقدامهای تروریستیاش نیاز دارد.
عطیهالله الیبی، از استرتژیستهای القاعده، مدتها قبل خطاب به اعضا این گروه نوشت که «البته، سیاست طالبان این است که با ما دیده نشود یا هرگونه همکاری یا توافق میان ما و آنها را آشکار نکند. این کار با هدف رفع فشارهای بینالمللی و منطقهای و با توجه به تحرکات منطقهای صورت میگیرد. در این مورد، از نظر آنها تبعیت میکنیم.»
افغانستان بار دیگر صحنه هرجومرج و نابسامانی است و پس از اینکه اشرف غنی، رئیسجمهور افغانستان، کاخ ریاستجمهوری را ترک کرد، طالبان دوباره این کشور را به دست گرفت. این عملیات به سرعت و پس از آن آغاز شد که نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج شدند؛ همان نیروهایی که ۲۰ سال پیش با کمک به احمدشاه مسعود طالبان را از کشور بیرون کرده بودند.
اما شباهت هر سه گروه القاعده، داعش و طالبان چیست؟
طالبان، القاعده و داعش عنصری مشترک دارند و آن چیزی نیست جز «رد ارزشهای مردن». آنها قاطعانه نظام دموکراتیکی که زن و مرد در آن از حقوق مساوی برخوردار باشند را رد میکنند. وجه اشتراک دیگر آنها رد هر گونه پارلمانی است که نمایندگان آن بر اساس انتخابات آزاد انتخاب شوند.
همه این گروهها معتقدند که تنها مبنای اقدامات سیاسی، زندگی اجتماعی و فعالیت اقتصادی باید موازین و قوانین شریعت باشد؛ البته شریعتی که ساخته و پرداخته ذهن خودشان است. تفسیر این منابع توسط نظریهپردازان و تئوریسینهای این گروههای افراطی و تروریستی انجام میگیرد که گفته میشود جوامع اسلامی قربانی فتنه و ظلم غربیها هستند و مبارزه با نفوذ غرب در کشورهای اسلامی وظیفهای شرعی محسوب میشود.
تفاوتهای آشکاری بین سه سازمان تروریستی از نظر ترکیب جمعیتی اعضای آن و مناطق جنگی یا حوزه جغرافیایی فعالیتهای آنها وجود دارد. طالبان محدود به افغانستان و مناطق مرزی پاکستان بوده و اولین بار در سال ۱۹۸۴ ظاهر شدند.
در سال ۱۹۹۴ طالبان برای نخستینبار به عنوان گروهی شبه نظامی مطرح شد. آنها با پشتیبانی مالی عربستان سعودی و با حمایت سازمان سیا آمریکا و با مجهز شدن به تانک، خودرو و تسلیحات سنگین پاکستان پیروزیهای بیسابقهای به دست آوردند. در آن زمان شبه نظامیان متعددی از اقوام مختلف افغانستان شکست خورند و به طالبان ملحق شدند. در ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۶ طالبان کابل را تصرف و بر اساس قوانین شرعی خودساختهاش دولتی اسلامی اعلام کرد.
در آن زمان شرکتهای نفتی آمریکایی دید مثبتی به این روند داشتند و بیشتر به فکر این بودند که نفت و گاز آسیای میانه را از طریق افغانستان به پاکستان در اقیانوس هند منتقل کنند و سود زیادی به دست بیاورند، اما روابط طالبان و آمریکا در اواخر دهه ۹۰ تیره شد؛ زیرا واشنگتن بنلادن را مسئول حملات تروریستی علیه اهداف آمریکا میدانست و رهبری طالبان سرسختانه از استرداد وی امتناع کرد.
در اوت ۱۹۹۸، تروریستهای القاعده با خودروی بمبگذاری شده به سفارت آمریکا در نایروبی حمله کردند که در این حمله ۲۱۳ نفر کشته و چهار هزار و ۵۰۰ نفر زخمی شدند. در همان زمان خودرویی بمبگذاری شده در مقابل سفارت آمریکا در دارالسلام نیز منفجر شد که در این حادثه هم ۱۱ نفر کشته شدند.
بن لادن در سال ۱۹۸۸ در پیشاور پاکستان شبکه تروریستی القاعده را به همراه یاران و همفکران خود تأسیس کرد و بر خلاف طالبان، وابسته به قوم یا کشور خاصی نبود. این گروه به عنوان مجموعهای از افراد آموزشدیده، فعالیت خود را در دهه ۸۰ در افغانستان علیه ارتش شوروی آغاز کرد و بعدها به شبکه بزرگ تروریستی تبدیل شد و هدفش را «مبارزه با دشمنان خدا» اعلام کرد و حوزه اصلی فعالیت آن کشورهای عربی، آفریقای غربی و آسیای جنوب شرقی بودند.
داعش نیز دست ساخته همین گروه است؛ این گروه از شاخه القاعده در عراق جدا شد و وحشیانهترین سازمان تروریستی جهان را تشکیل داد. این گروه مسئول قتل عام، بردگی، بریدن سر مردم، سوزاندن و اعدام انسانهای بیشماری است.
از سال ۲۰۱۴ به بعد داعش موفق شد مناطق وسیعی را در عراق و شمال سوریه تحت کنترل خود درآورد و حامیانی از جمله در کشورهای عربی پیدا کرد و موفق شد شماری از جوانان کشورهای اروپایی را نیزبه خود جذب کند، اما ائتلاف جهانی علیه داعش خلافت این گروه را در هم شکست.
شکی نیست که پیروزی طالبان در جنگ افغانستان هر دو گروه القاعده و داعش را تقویت کرده و القاعده نیز در شبه جزیره عربستان پیروزی طالبان و شکست و بیرون راندن متجاوزان را تبریک گفت.
جهانیان شاهد قدرت طالبان تحت حمایت پاکستان شدند. آنها در چند روز گذشته به طرز چشمگیری در افغانستان قدرت خود را به رخ کشیدند. فعالیتهای القاعده و داعش نیز برای بسیاری از کارشناسان راز و معما بوده است، اما بسیاری از ناظران معتقدند شبکهها و گروههای شبه نظامی تروریستی داعش همچنان تهدیدی جدی در سوریه و عراق محسوب میشوند.
پیروزی طالبان در افغانستان نگرانی دیگری را نیز برانگیخته و آن این است که افغانستان به مامنی برای تروریستها تبدیل شود و سبب بیثباتی کشورهای دیگر باشد.
افغانستان جولانگاه گروهکهای تروریستی خواهد شد
حسن هانی زاده، کارشناس مسائل خاورمیانه دراینباره به خبرنگار ایمنا میگوید: با توجه به نزدیکی ایدئولوژیکی که بین داعش، القاعده و طالبان وجود دارد، احتمال شکلگیری مثلثی تروریستی در افغانستان افزایش یافته و قطعاً این موضوع خطری بزرگ برای کشورهای همسایه افغانستان خواهد بود.
به گفته وی، اتحاد و نزدیکی سه جریان تروریستی در افغانستان منطقه را به سمت و سوی نا امنیهای بیشتر خواهد کشاند و سرنوشتی مشابه سوریه برای افغانستان که جولانگاه گروهکهای تروریستی بود پدید خواهند آورد.
به گفته این کارشناس مسائل خاورمیانه، آینده افغانستان بسیار مبهم است؛ زیرا حضور گروهکهای تروریستی در این کشور روند نا امنیها را صعودی خواهد کرد و این موضوع موجب دخالت کشورهای منطقه برای مقابله با این گروهکهای تروریستی خواهد شد؛ بر همین اساس لازم است کشورهای همسایه به صورت دقیق تحرکات این گروهکهای تروریستی را زیر نظر بگیرند.
به عقیدهی هانی زاده، تمامی گروهکهای تروریستی در منطقه از جمله داعش، القاعده، جیش السلام و الاهوازیه به لحاظ لجستیکی و مالی وابسته به عربستان هستند و طبق آمار، طی سالهای اخیر بیش از ۸۰ میلیارد دلار کمک مالی و تجهیزاتی از این کشور دریافت کردهاند.
وی خاطرنشان میکند: با توجه به نزدیکی عقیدتی که بین عربستان سعودی با گروهکهای تروریستی طالبان، القاعده و داعش وجود دارد، به نظر میرسد فشارها به شیعیان هزاره در افغانستان در طی ماههای گذشته بیشتر شود و حتی مرزهای جمهوری اسلامی ایران را ناامن کنند.
افغانستان روی آرامش و ثبات را نخواهد دید
جلال خوشچهره، کارشناس مسائل بینالملل نیز به ایمنا میگوید: خواستگاههای فکری و ایدئولوژیک گروهکهای تروریستی طالبان، داعش و القاعده یکی است؛ بر همین اساس تبدیل شدن افغانستان به پایگاه گروهکهای تروریستی بعید نیست.
به گفته وی، در حال حاضر بسیاری از نیروهایی که تحت عنوان طالبان برای مقابله با احمد مسعود راهی پنچجیر شدهاند، از عوامل گروهکهای القاعده و داعش هستند؛ در همین راستا، پیوند این گروهکهای تروریستی در افغانستان نیز علیرغم تکذیب مقامات ارشد طالبان، وجود دارد.
به عقیدهی این کارشناس مسائل بینالملل، به نظر میرسد افغانستان طی ماههای آینده روی آرامش و ثبات را نبیند؛ زیرا برخی اختلافات که در طالبان شکل گرفته و مخالفتهایی که از سوی گروه حقانی نسبت به سازشگری با غرب مطرح میشود، قطعاً فضای افغانستان را برای مانور گروهکهای تروریستی مهیا خواهد کرد.
خوشچهره خاطرنشان میکند: صحنه امروز افغانستان با ۲۰ سال پیش متفاوت بوده و کشورهای همسایه افغانستان نیز از اتحاد گروهکهای تروریستی در این منطقه نگران هستند؛ بر همین اساس بهتر است کشورهای منطقه با اتخاذ ابتکاری منطقهای سعی کنند گروهکهای تروریستی را درون مرزهای افغانستان حفظ کنند.
نظر شما