به گزارش خبرنگار ایمنا، هنر علاوه بر جلوههای زیبایی شناسانه باید متعهدانه باشد بر همین اساس هنر عکاسی همانگونه که ممکن است راهی برای به تصویر کشیدن زیباییها باشد، میتواند زبانی برای بیان مشکلات اجتماعی نیز شود. نمایشگاه «آبی کمرنگ» با هدف به تصویر کشیدن منطقه حاشیهنشین اصفهان تلاش میکند تجسمی از هنر متعهدانه را به نمایش بگذارد.
خبرنگار ایمنا با حسن غفاری دبیر هنری این نمایشگاه گفت و گویی داشته است که در ادامه میخوانید:
ایده این کار از کجاست؟
چند سال پیش گروهی از اعضای انجمن امداد دانشجویان مردمی ایما از بنده خواستند که گفت وگویی در زمینه پدیده حاشیهنشینی داشته باشیم و از طریق عکاسی برای آگاهی بخشی، برانگیختگی و کمک گرفتن از مسئولان و خیرین به نفع حاشیهنشینها برنامهریزی کنیم. اولین دیدار در تهران صورت گرفت، با توجه به اینکه عکاسان برای بررسی آسیبهای اجتماعی و یافتن راه حلهای اصلاحات اجتماعی در تاریخ همیشه پیشقدم بودهاند و تجربههای زیادی در این مورد در تاریخ عکاسی وجود دارد بعد از گفتوگو، بررسی و زمانبندی کار عکاسی محیطی با رویکرد معرفی پتانسیلها و آسیبها را شروع کردیم.
مراحل اجرای پروژه عکاسی چگونه بود؟
در ابتدا قرار بود با کمک جمعی از جامعه عکاسی ایران در قالب یک مسابقه عکس، نگاهی ملی به موضوع حاشیهنشینی به عنوان یک معضل داشته باشیم که کار سختی بود، در این مورد اطلاعاتی نداشتیم و هزینه زیادی لازم بود به ناچار برای سال اول و کسب تجربه یک نقطه و منطقه را به عنوان الگو، با کمک عکاسان کاربلد باتجربه و فعال هدف مطالعه خود قرار دادیم.
به دعوت هیئت مدیره انجمن امداد دانشجویی ایما برای ادامه گفتوگوها به اصفهان رفتم و منطقه حصه را بازدید کردیم، حصه انتخاب خوبی بود و پاسخگوی بسیاری از اهداف گفتوگوهایمان بود. با توجه به شرایط خاص منطقه و فراوانی پاره فرهنگهای مهاجر در منطقه از عکاسان بومی اصفهان و استانهای مختلف برای حضور چهار شبانه روز پیوسته دعوت شد.
ساسان مویدی، یلدا معیری، اسحاق آقایی، آیتای شکیبافر، صادق سوری، بهنام تاجمیر، علی درمیانی، وحیدمومن زاده، علی میرعمادی، مجید حجتی، محمدحسین دهقانی و محبوبه کریمی عکاسانی هستند که با رویکرد عکاسی مستند اجتماعی با شعار تلاش برای تغییر بدون هیچ چشم داشتی دعوت ما را پذیرفتند و منطقه حاشیهنشین حصه را از منظر دوربینهای عکاسی خود هدف قرار دادند.
چرا منطقه حصه را انتخاب کردید؟
حصه، مردم و فرهنگهای مختلفی را در خود جای داده است و در واقع تبدیل به سرزمینی حاشیهای شده است، به واسطه جنگهایی که در خاورمیانه (افغانستان و سوریه) وجود داشت، افرادی به این منطقه مهاجرت کردند از طرفی نیز در دهههای گذشته که کشور ما دچار کم بارشی و خشکسالی شده تعداد مهاجران این منطقه افزایش یافته، افراد به دنبال تامین رفاه اجتماعی بهتر بودند به همین دلیل به ابر شهری مانند اصفهان کوچ کردند.
مسلماً برای افرادی که نیاز به اقامت در مکانی ارزان قیمت و در عین حال قابل دسترس به شهر دارند منطقه حصه میتواند انتخاب درستی باشد. متأسفانه سکونت در این منطقه حاشیهای میتواند زمینه فرصت طلبی برای برخی از افراد هم بشود، افراد سودجو و منفعت طلب که مشاغل کاذب و نابسامانیهای اجتماعی ایجاد میکنند و کارهایی چون فروش مواد مخدر را انجام میدهند.
جالب است بدانید که در منطقه حصه استعدادهای عجیبی در زمینه پرورش اسب، کارگاههای تولیدی مربوط به سفال، صنایع دستی، انبارهای جمعآوری زباله، بازیافت و زمینهای کشاورزی هم وجود دارد اما این ویژگیها با مسئله مهاجرت در هم تنیده شده و شرایط خاصی را برای برخی به وجود آورده است. پیشنهاد ما به جمعیت ایما این بود که با توجه به شناختی که از محل داشتند و کارهای قبلی که انجام داده بودند، خانهای را در همان محل برای عکاسان مدعو اجاره کنند که آزادانه و در ساعات مختلف از شبانه روز اقدام به عکاسی کنند.
حاشیهنشینی میتواند نقطه شروع شکلگیری رفتار مهاجران باشد. مهاجران میتوانند کشاورز، دامدار، آسیب دیده اجتماعی، جنگ زده، غارت شده، آسیب دیده از بحرانهای طبیعی، نیروی کار معادن و جویندگان زندگی بهتر باشند، مهاجرت فضا و فرهنگ زندگی را میتواند تغییر دهد، افراد وقتی برای مدت زمان طولانی وارد فضای دیگری میشوند سعی میکنند خودشان را با آن فضا وفق بدهند، میتوانند مسائل جدید یاد بگیرند و به گونهای دیگر تربیت شوند، معیشت آنها تغییر میکند و سطح درآمد شان نیز متفاوت میشود در این تغییرات زمینه ایجاد انحرافهای اجتماعی و قانون گریزی برای ایجاد آسیب اجتماعی نیز وجود دارد.
حاشیهها در ابتدا برای حضور موقت انتخاب میشوند در آنجا افراد یکدیگر را پیدا میکنند و رفته رفته دائمی میشوند، این مکانهای پرحاشیه میتوانند کانون ایجاد نگرانیهای عمومی در جامعه باشد چنانچه در این مناطق با برآورده سازی نیازهای اولیه و هدایت صحیح افراد با توجه به استعدادها و توانمندی آنها میتوان شاهد آسیبهای کمتری در درازمدت بود. متأسفانه دانش علوم اجتماعی برای به خدمت گرفته شدن و بررسی حاشیه شهرها به حاشیه جریانات سیاسی و اقتصادی رفته و کمتر دیده میشود.
دلیل برگزاری نمایشگاه به صورت مجازی چه بود؟
تصمیم گیری اجرای پروژه پیش از کرونا بود. قرار بود نمایشگاه عکس در چند گالری اصفهان و تهران داشته باشیم و عکسها را با دستهبندی مناسب برای خیرین بفرستیم چرا که برای بعضی از عکسها امکان نمایش در فضای عمومی جامعه نیست همچنین قرار بود بعضی از عکسها در اختیار منتقدان و اساتید علوم اجتماعی دانشگاهی برای بررسی بیشتر قرار گیرد و بعضی را هم برای منتقدان هنری بفرستیم. در نظر داشتیم پکیجهایی از عکسها را در اختیار خیران و کمک کنندگان بشر دوست قرار دهیم که شرایط جذب کمکهای مردمی به نفع ساکنان حاشیهنشین فراهم شود.
ریشه بسیاری از آسیبهای اجتماعی ابر شهرهای امروزی جهان در حاشیهنشینی نهفته است بهخاطر این که در این مناطق افراد با فرهنگها و طرز فکر مختلف و توان مالی متفاوت سکونت میکنند و همه آنها میخواهند جایگاه مالی و اجتماعی بهتری را در کمترین زمان به دست بیاورند.
گسترش بیماری کرونا و تغییرات درونی این ویروس تغییراتی را در تصمیمگیری برای نمایشگاه ایجاد کرد، در ابتدا تصمیم گرفته شد نمایشگاه عکس بعد از کرونا و با رعایت دستورالعملهای بهداشتی برگزار شود، منتظر بودیم که کرونا تمام شود که هیچ نشانهای از کم شدن سایه این بیماری ندیدیم. از طرفی به فضای مجازی عادت کرد. مدارس، فعالیتهای اداری، تجارت، دیدوبازدیدها همه در فضای مجازی شکل گرفت بنابراین فرصتی بود تا عکسهای این نمایشگاه در فضای مجازی در اختیار عموم قرار بگیرد. هدف ما این بود که در کنار آگاهی بخشی، برانگیختگی و جذب کمکهای مردمی و خیرین و حمایت و پرداختن مسئولان به موضوع حاشیهنشینی تلاشی هم برای آموزش کرده باشیم.
امیدواریم بعد از بازتاب مقاله و مطالب اساتید علوم اجتماعی که در این پروژه همکاری دارند، بتوانیم با کمک عکاسان به معضل و یا فرصتهای حاشیهنشینی در سطح ملی بپردازیم.
نظر شما