به گزارش خبرنگار ایمنا، این روزها موسیقی سنتی ایرانی گوشه گیر شده و آن طور که باید در بافت جامعه رخنه نکرده است؛ جامعهای که به باور بسیاری «موسیقی خوب» را نشنیده است و با آن آشنایی ندارد. این در حالی است که موسیقی سنتی بخشی از هویت هر ملتی محسوب میشود و آشنایی نداشتن با آن به منزله نشناختن هویت خود است.«بلبلهای پارسی» نوایی دل انگیز است که چَه چَه بلبلان ایرانی را روایت میکند.
علی رهبری، آهنگساز این پروژه و رهبر بین المللی ارکستر در پاسخ به این پرسش که «ایده بلبلهای پارسی از کجا نشأت گرفت» به خبرنگار ایمنا میگوید: من از پنج سالگی به همراه استاد محمد نوری یادگیری ردیفهای موسیقی سنتی را آغاز کردم و به همین دلیل زمانی که وارد هنرستان شدم با موسیقی سنتی آشنایی بسیاری داشتم. در دوران نوجوانی نیز استاد رحمت الله بدیعی ردیفهای صبا را با من کار میکرد، در آن زمان بیشترین و قویترین تمرینها را بر تحریرهای ویولن انجام میدادیم.
وی میافزاید: استاد حسین دهلوی مایل بود که من یک ساز ایرانی هم بنوازم به همین دلیل در ۱۳ یا ۱۴ سالگی به کلاسهای نی حسن ناهید رفتم. حتی در آن دوره نیز بیشتر روی تحریرها کار میکردم. خلاصه بگویم، تمام عمر من از دوران کودکی تا سن ۱۷، ۱۸ سالگی که از ایران رفتم، بیشتر با تمرکز بر روی تحریرها گذشت.
این رهبر ارکستر ادامه میدهد: در وین و در سن ۲۰ سالگی قطعه «نوحه خوان» را نوشتم. قطعهای که اغلب موزیسینهای تحصیل کرده دنیا آن را میشناسند و با نام «مادرم ایران» پخش شده است. خوشبختانه این قطعه موفقیتهای زیادی کسب کرد تا حدی که چند تن از ویولون نوازان بزرگ دنیا، از جمله آقای براون اشتاین، قصد دارد آن را در رپرتوارهای خود گذاشته و بنوازند.
رهبری اظهار میکند: یکی از افرادی که باعث شد من «مادرم ایران» را ادامه بدهم باربد بیات بود. او دید که من چند قطعه با عنوان مادرم ایران نوشتم، اما هیچوقت آن را عرضه نکردم. در واقع به اصرار او بود که کار را شروع کردم؛ حتی خود او هم در نت نویسی کمک کرد.
برادران سعیدی «بلبلهای پارسی» را میخوانند
وی با اشاره به اینکه بیشتر قطعههایی که نوشته بر پایه تحریر است، میگوید: تحریر یعنی چَه چَه زدن و چه چه زدن هم یعنی تقلید از صدای بلبل. در واقع کلمه «بلبلهای پارسی» از اینجا نشأت گرفته است. این ایده را از کودکی در سر داشتم و حتی وقتی چند سال پیش برخی از قطعههای «مادرم ایران» را نوشتم، سعی کردم در آنها از تحریر استفاده کنم. گفتنی است که محمد معتمدی هم این قطعات را به خوبی اجرا کرد که به بازارهای بینالمللی راه یافت.
این رهبر ارکستر تصریح میکند: اکنون نیز این همکاری را با برادران سعیدی بر پایه چه چه زدن و تحریر دادن، آغاز کردیم که امیدوارم با موفقیت آن را به اتمام برسانند. برادران سعیدی سعی میکنند که دو تِنور ایرانی را بر پایه این تحریرها بخوانند.
رهبری توضیح میدهد: از قطعهای که پیش تر نوشته بودم روی شعر سعدی استفاده کردم: به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست / عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست. این شعر را در کودکی یاد گرفتیم و یکی از زیباترین اشعار است. چرا که به خوبی با موسیقی هماهنگ میشود و ریتم بسیار خوبی دارد. بنابراین هم برای موسیقی جالب است و هم سوژه مناسبی دارد. به طور کلی این شعر از هر نظر برای این پروژه مناسب بود.
وی در باره روند ساخت «بلبلهای پارسی» میگوید: همه کارهای این پروژه انجام شده است. ارکستر آن ضبط، ادیت و به ایران فرستاده شده است. برادران سعیدی نیز روی این پروژه زحمت بسیاری کشیدند و به زودی روی ارکستری که ما در اکراین تهیه کردیم، ضبط خواهند کرد و در نهایت پروژه به مرحله آخر میرسد.
وجود من سرشار از موسیقی سنتی است
این رهبر ارکستر در باره علت انتخاب برادران اصفهانی برای این پروژه، اظهار میکند: علت انتخاب بردران سعیدی زیبایی صدای آنها بود. این دو برادر چندین بار قطعات خود را برایم فرستادند. از صدای آنها خیلی خوشم آمد. همیشه آرزویم بود که برای دو تِنور از خو انندگان ایرانی بنویسم، اما متأسفانه هیچکدام از خوانندههای موسیقی سنتی ما رابطه نزدیکی با یکدیگر ندارند.
رهبری در این باره توضیح میدهد: هربار که فکر میکردم دو خواننده صدای خوبی دارند و با هم هماهنگ هستند، میشنیدم که این دو نفر با یکدیگر خوب نیستند! بزرگترین حسن برادر سعیدی این است که باهم ارتباط خوبی دارند و صدایشان به یکدیگر نزدیک است. چرا که نه!
وی در ادامه درباره سبک موسیقی خود میگوید: موسیقیای که من مینویسم، از «نوحه خوان» گرفته تا «مادرم ایران» ها، همه در اصل بر پایه موسیقی سنتی است، چراکه وجود من سرشار از موسیقی سنتی است. قطعات من ممکن است از ماهور شروع شود، اما در آن شور و چهارگاه و حالتهای مختلف موسیقی سنتی نیز شنیده میشود. شاید یکی از محاسن موسیقی من این باشد که هیچ گاه به صورت دقیق فکر نکردم که در شور بنویسم یا ماهور.
این رهبر ارکستر یادآور میشود: البته پروژه «بلبلهای پارسی» بیشتر در دستگاه ماهور است و دلیلش این است که تمام کسانی که آهنگی را برای «به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست» نوشتند، آن را با غم نوشتند. اما من از ماهور استفاده کردم، چراکه بسیار شادتر و مثبتتر است. اگر کسی موسیقی نوحه خوان مرا که از زمان نوشتن آن حدود ۴۰ سال گذشته، گوش کند می بیند که تمام دستگاههای ایرانی در آن وجود دارد و از نظر من موسیقی ایرانی باید اینطور باشد.
رهبری معتقد است آدمهایی که همچون او در موسیقی سنتی بزرگ شدهاند، به طور طبیعی این کار را انجام میدهند و معمولاً نیاز ندارند با خود فکر کنند که در چه دستگاهی بنویسند. خسته کننده است اگر کسی از ابوعطا شروع کند و نیم ساعت فقط آن را بخواند.
در ایران از کارهای من صحبتی نمیشود
وی تصریح میکند: از موسیقیای که مینویسم حمایت صد در صد میشود، البته نه از طرف ایران. متأسفانه هیچوقت در ایران از کار من نه صحبتی شده نه حمایتی صورت گرفته و درواقع اهمیتی نداشته است. اما در نقاط دیگر دنیا از موسیقی من حمایت زیادی شده و منتقدان لندن، نیویورک، برلین، توکیو و… درباره سه آلبوم اولی که از مادرم ایران منتشر شد، مطالب بسیار خوبی نوشتند. مجموعه «مادرم ایران» ها بسیار گسترده شده است. یعنی از سه آلبوم به زودی به هشت آلبوم میرسد که حتی یکی از آنها اپرا است. در حال حاضر مشغول اشعار دیوان شرق و غرب گوته هستم و برای آن قطعهای مینویسم. این قطعه دو ماه دیگر برای کمپانی ناکسوس ضبط میشود.
این رهبر ارکستر علت استقبال بین المللی از موسیقی خود را در یک جمله خلاصه میکند: «این موسیقی مدرن است ولی مدرنی که به گوش عموم مردم هم خوش میآید.». به گفته وی این جملهای است که معلم آهنگسازیاش در وین راجع به «نوحه خوان» گفته و تأثیر بسیاری بر او گذاشته است.
رهبری خاطرنشان میکند: برخی به من میگویند در ایران شما را به عنوان آهنگساز نمیشناختیم. دلیل این موضوع این است که من همیشه یا مدیر هنری بودم و یا رهبر ارکستر و هیچوقت علاقه نداشتم که به عنوان آهنگساز، قطعات خودم را اجرا کنم.
وی میافزاید: با وجود اینکه ۱۰ سال مدیر هنری کمپانی انتشار موسیقی کوخ آلمان بودم و میتوانستم هر ارکستر و رهبری را هماهنگ کنم که قطعات من را اجرا کند، اما هیچوقت این کار را نکردم. حالا که این کار را انجام میدهم نیز به این دلیل است که مسئولیت ارکستر خصوصی را ندارم و مدیر هنری نیستم.
افراد ناشناخته را کشف میکنم
این رهبر ارکستر اظهار میکند: در موسیقی فقط به کیفیت توجه میکنم و شاید به همین دلیل کارم در ایران کمتر مشهور است. آهنگسازان بزرگی مانند هوشنگ استوار، مرتضی حنانه، حسین دهلوی یا احمد پژمان بین عموم مردم آنقدر که باید شناخته شده نیستند. دلیل آن هم این است که گروهی به صورت مافیایی فقط به رفقای خود رسیدگی میکنند و موسیقی کشور را چه عمد و چه غیرعمد در سطح خود نگه داشته اند.
رهبری ادامه میدهد: من در حال کشف افرادی در ایران هستم که هیچکس آنها را نمیشناسد. آهنگسازان بسیار خوب و فراوانی در ایران هست که همه به دلیل مافیایی که وجود دارد زیرپا گذاشته شدهاند. من همیشه سعی کردم در پروژههای خود تا جایی که ممکن است از هنرمندان ایرانی استفاده کنم و خوشبختانه تا الان موفق بودم. «بلبلهای پارسی» که رنگ و بوی ایران را دارد در کنار کنسرت تار، ساز اصیل ایرانی، به زودی منتشر خواهد شد که احتمالاً در دنیا برای اولین بار است که این دو به این شکل در می آیند.
وی درباره پروژه جدید خود، میافزاید: طی چند ماه گذشته شبانه روز وقتم را صرف دیوان شرق و غرب گوته کردم، چراکه واقعاً شیفته این اثر شده بودم و سالها بود که میخواستم روی آن کار کنم. هم اکنون این پروژه در دست دو گروه کر است که ببینند میتوانند بخوانند یا نه.
این هنرمند اظهار میکند: این آخرین کاری بود که در دست داشتم. کنسرتهایمان هم کم کم از یک یا دو ماه دیگر شروع میشود. در یک سال و نیمی که به دلیل پاندمی کرونا بسیاری از کنسرتهایم کنسل شد، توانستم برای اولین بار در عمرم خانه بمانم و موسیقی بنویسم. این باعث شد مردم دنیا که مرا به عنوان رهبر ارکستر میشناختند، متوجه شوند که استعداد اصلی من در آهنگسازی است.
نظر شما