به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، هرتا مولر نویسنده آلمانی رومانیاییتبار از نژاد سوآبی آلمانی است. وی ۱۷ آگوست ۱۹۵۳ در «نیشیدورف» رومانی در خانوادهای کشاورز متولد شد. پدربزرگ او یک ملاک ثروتمند بود که اموالش پس از پایان جنگ جهانی دوم به مصادره دولت کمونیست درآمد. خانواده مولر متعلق به اقلیت آلمانیزبان رومانی بودند و موقعیت آسیبپذیر آنها در دوران رژیم کمونیستی رومانی زندگی و آثار ادبی او را شکل داد.
هرتا مولر به واسطه آثاری که نشان دهنده سختی زندگی در رومانی تحت دیکتاتوری نیکولای چائونسکو بود موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۰۹ شد. این جایزه از آن جهت به مولر تعلق گرفت که دورنمایی از وضعیت محرومان را با تمرکز روی شعر و صراحت نثر به تصویر کشید. در واقع آثار او به بیان آسیبپذیری افراد تحت ستم و آزار و شکنجه میپردازد و همگی در تجربیات وی بهعنوان یکی از اقلیتهای قومی آلمانیزبان رومانی ریشه دارد.
مولر در آثار خود زندگی تحت رژیم چائوشسکو را توصیف میکند و اینکه چگونه دیکتاتوری باعث ایجاد ترس و بیگانگیای میشود که تا آخر عمر در ذهن افراد باقی میماند. او با ابتکار بسیار و با دقت زبانی بالا، تصاویری از گذشته را در آثار ادبی بینظیر خود تداعی میکند و درباره مسائلی مینویسد که ارزش مبارزه دارند.
هرتا مولر در بانات بزرگ شد؛ منطقه توتالیتر (تمامیتخواه) آلمانیزبان رومانی، در دانشگاه تیمیو تحصیل کرد و در دوران دانشجویی شدیداً تحت تأثیر «اکشنگروپ بانات» قرار داشت؛ گروهی از نویسندگان که برای تحقق آزادی بیان مبارزه میکنند. پس از فارغالتحصیلی از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۷۹ بهعنوان مترجم در یک کارخانه ماشینآلات صنعتی مشغول کار شد. با این حال به دلیل امتناع از همکاری با سرویس امنیتی، پلیس مخفی بدنام و بیرحم رومانی، ابتدا از آنجا اخراج شد و پس از آن به معلمی و نویسندگی روی آورد.
هرتا مولر اولین کتاب خود که مجموعهای از داستانهای کوتاه با عنوان نیدرونگن یا نادیرس (مناطق پستی) بود را در ۱۹۸۲ نوشت که این مجموعه توسط دولت رومانی سانسور شد، با این حال نسخه کامل کتاب بهطور قاچاق از کشور خارج شد و میزان عرضه آن در آلمان به موفقیتی چشمگیر دست یافت. دومین کتاب داستانی مولر به نام «تانگوی ستمگر» که مانند اولین مجموعهاش، بدبختی عمومی زندگی در یک روستای کوچک رومانیایی شبیه به زادگاه آلمانیزبان خود را به صراحت نشان میداد در سال ۱۹۸۴ منتشر شد. پس از آن در رومانی ممنوعالکار شد و در سال ۱۹۸۷ به همراه همسر نویسندهاش، ریچارد واگنر، به آلمان مهاجرت کرد.
اولین رمان هرتا مولر «انسان یک قرقاول بزرگ در جهان است» (گذرنامه) در سال ۱۹۸۶ در آلمان منتشر شد. هرچند شرایط زندگی مولر تغییر کرده بود، در نوشتههایش همواره به ارائه و بررسی تجربیات سازنده زندگیاش ادامه داد و موضوعاتی همچون توتالیتاریسم، ممنوعالکاری و تبعید را در آن وارد کرد. امیل هورزیانو، روزنامهنگار رومانیایی، سبک زندگی هرتا مولر را «سرزنده، شاعرانه و ویرانگر» توصیف کرد.
از دیگر رمانهای مولر میتوان از «سفر با یک پا »(۱۹۸۹)، «روباه همیشه شکارچی بود »(۱۹۹۲)، «سرزمین گوجههای سبز »(۱۹۹۴) و «ترجیح میدهم امروز ملاقات نکنم» (یا انتصاب) در ۱۹۹۷ نام برد. وی در سال ۱۹۹۸ به واسطه نوشتن کتاب «سرزمین گوجههای سبز»، برنده جایزه بینالمللی ادبیات ایمپک دوبلین (یکی از گرانترین جوایز ادبی جهان که سالانه فقط به یک نفر تعلق میگیرد) و در سال ۲۰۰۹ به دلیل نوشتن کتاب «فرشته گرسنه» موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. جایزه فرانتس کافکا در ۱۹۹۹ و جایزه بنیاد کنراد آدناوئر در ۲۰۰۴ از جمله دیگر جوایز دریافتی هرتا مولر است.
هرتا مولر، علاوه بر نویسندگی، شاعر و مقالهنویس نیز هست و آثاری همچون «گرسنگی و ابریشم» (۱۹۹۵)، «پادشاه تعظیم میکند و میکشد »(۲۰۰۳) و «همیشه همان برف و همیشه همان عمو» (۲۰۱۱) از آثار او در این زمینهها است.
نظر شما