مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «شمارش معکوس برای سقوط کابل» به بررسی احتمال سقوط دولت افغانستان پرداخت و نوشت: گروه طالبان مهمترین شهرهای افغانستان را تصرف کرده و به نظر میرسد در صورتیکه راهی برای عقب راندن این گروه پیدا نشود، آنها به زودی کابل را هم به تصرف در بیاورند.
طالبان به پنجاه کیلومتری جنوب کابل رسیده و دیگر تصرف پایتخت آرزوی محالی برای این گروه به نظر نمیرسد. نقشه وضعیتی افغانستان در کمتر از چهار ماه عوض شد و در شرایطی که دولت مرکزی در اوایل سال شمسی تسلط بالایی بر کشور داشت حالا این طالبان است که بالای نود درصد از کشور را به تصرف در آورده است و قوانین خود را به مردم افغانستان تحمیل میکند.
این گروه در اطلاعیهای که منتشر کرده، مدعی شده که از جان و مال و آبروی همه شهروندان حفاظت میکند و برای کسانی که با دولت افغانستان یا نیروهای غربی در گذشته کار میکردهاند ظاهراً فرمان عفو صادر کرده است در حالی که تعداد زیادی از شهروندان نواحی تصرف شده در حال فرار یا در فکر گریز از مهلکه هستند، این گروه در بیانیهاش از آنها خواسته بر سر کارهایشان بمانند چون طالبان به تخصص آنها نیاز دارد و از بیسرپناهان هم خواسته که به شهر خودشان بازگردند.
با همه اینها اما کمتر کسی به وعدههای آنها اطمینان دارد. هر چند که طالبان میگوید دچار تحول شده و نسبت به دهه نود تغییر زیادی کرده است اما تصاویر منتشر شده از آنها در شهرهای به تصرف در آمده و رفتاری که با اسیران دارند نشان میدهد که آنها هر چند در مجامع بینالمللی چهره متفاوتی از خود نشان میدهند و حالا میگویند همسایگان و دیپلماتها از دستشان در امانند، اما تفاوت زیادی با طالبان دهه ۹۰ میلادی ندارند.
کمتر از یک ماه قبل اشرف غنی گفته بود که اجازه تصرف هرات را نخواهد داد. اما حالا طالبان به نزدیکی کابل رسیدهاند و شهر در ترس و وحشت فرو رفته است. برخی زنان افغان مینویسند که برای خرید چادری یا برقع به بازار رفتهاند و خود را برای پسا طالبان آماده میکنند. اما دولت فعلاً سکوت اختیار کرده است. در اقصی نقاط کشور صداهایی برای مقاومت وجود دارد که مهمترین آنها ژنرال دوستم است.
برخی امید دارند که سازماندهی نیروهای مردمی توسط دوستم بتواند مناطق از دست رفته را برگرداند. اما خروج شتابزده نیروهای غربی و دیپلماتهایشان، نشان میدهد که آنها هم امیدی برای ماندن کابل در دست دولت ندارند.
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «راستی آزمایی مجلس در مواجهه با وزرای پیشنهادی» به بررسی حضور وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم در کمیسیونهای تخصصی مجلس پرداخت و نوشت: دولت سیزدهم پس از تنفیذ و تحلیف رئیسجمهور به مرحله اعلام اسامی کابینه رسید و رئیسی با چند روز تأخیر وزرای پیشنهادی خود را معرفی کرد تا این فرآیند به مجلس برسد. حال توپ دولت سیزدهم و رئیسجمهور در زمین مجلس است.
هر چند نامه رئیسجمهور مبنی بر اعلام اسامی وزرا در مجلس اعلام وصول شد، اما شنیدهها خبر از آن دارد که مجلس بنای همراهی محض و بیچون و چرا با دولت ندارد و نمایندگان اگر نسبت به برنامههای وزرای پیشنهادی قانع نشوند احتمال میرود که به برخی از آنها رأی اعتماد ندهند. هر چند که پیش از این نیز نمایندگان در خصوص کابینه صحبتهایی قریب به همین مضمون را مطرح کردهاند.
به نظر میرسد مسافران پاستور آزمون سختی در بهارستان را پیشرو داشته باشند؛ چرا که از هم اکنون زمزمههای انتقاد و مخالفت با آنها بلند شده و باید دید مجلس چگونه تعاملی با رئیسی و دولتش خواهد داشت.
پس از کشوقوسهای فراوان، فشارها و سهمخواهیهای گروهها و جریانات مختلف بالاخره رئیسجمهور لیست نفرات مدنظر خود را برای حضور در کابینه ارائه کرد که با واکنشهای مختلفی همراه بود، اما آنچه که بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت انتقاداتی بود که از سوی برخی جریانات و اشخاص مطرح میشد.
انتقاداتی که از سوی دو دسته مطرح شد؛ دسته نخست اصولگرایان و تندروهایی که انتظار داشتند رئیسی در کابینه خود از افراد مورد نظر آنها بهره ببرد و حداقل برای انتخاب وزرایش با آنها به مشورت بپردازد از این رو با کابینه پیشنهادی و وزرای معرفی شده، مخالفت میکنند. اگر به برخی اظهار نظرها از سوی عدهای از نمایندگان مجلس توجه کنیم شاهد چنین رویکردهایی از سوی آنها خواهیم بود.
اما دسته دوم منتقدانی هستند که منتظر بودند رئیسجمهور بر مبنای شعارهایی که در ابتدای کار مبنی بر کارآمدی و شایستهسالاری داده بود، افرادی را تصدی وزارتخانههای مختلف معرفی کند که در حد و اندازههای آن وزارتخانهها باشند و در انتخاب صرفاً ملاک انقلابیبودن مدنظر قرار نگیرد، بلکه سایر مولفهها از جمله کارآمدی، آشنایی و شناخت از حوزه کاری، سوابق کاری و تحصیلاتی مرتبط نیز لحاظ شود.
از همین رو است که منتقدان به ترکیب کابینه، مطرح میکنند حجتالاسلام رئیسی برای کارآمدی و عملکرد بهتر دولت در کابینه خود تجدیدنظر کند چنانکه حجتالاسلام مسیح مهاجری فعال رسانهای خطاب به رئیسجمهور میگوید: «مطمئن باشید با این افراد نمیتوانید دولتی قوی که شعارش را دادهاید، داشته باشید. در میان افراد پیشنهادی شما کسانی هستند که تناسبی با وزارتخانه مورد نظر ندارند و ابواب جمعی آن وزارتخانه نیز از صدر تا ذیل، اهلیت آنها را قبول ندارند.
بعضی از این افراد سهمیه بعضی احزاب افراطی هستند و طبعاً خواستههای آنها را دنبال خواهند کرد. افرادی نیز از بقایای جریان احمدینژادی در فهرست شما حضور دارند که وجود آنها موجب شده منتقدان بگویند روح این جریان در کابینه پیشنهادی شما دمیده شده است.» این در حالی است که برخی منتقدان دیگر نیز بر همین امر صحه میگذارند که دولت رئیسی بهرغم جوان بودن اما کمتجربه و اغلب بدون سابقه کارکردی در حوزههای مورد نظر هستند.
با این حال بسیاری مطرح میکنند که باوجود شرایط فعلی کشور برای شروع به کار هرچه زودتر دولت مجلس باید بدون فوت وقت به همه وزرا رأی اعتماد بدهد، اما این مساله نیز باعث نشده تا بهارستاننشینان نخواهند طبق فرمول و برنامههای خود عمل کنند. آنچه مسلم است وزرای پیشنهادی رئیسی کار آسانی در مقابل مجلس یازدهم و نمایندگانش نخواهند داشت.
چراکه از اظهارات نمایندگان طی روزهای گذشته اینگونه بر میآید که در بررسی وزرای پیشنهادی اغماض نخواهند داشت و اگر احساس کنند که یک وزیر پیشنهادی صلاحیت حضور در وزارتخانه را ندارد، به وی رأی اعتماد نخواهند داد. این امری است که بارها از سوی نمایندگان و حتی رئیس مجلس نیز بیان شده است لذا باید دید نخستین تقابل مجلس و دولت در جریان بررسی صلاحیتها و رأی اعتماد شکل خواهد گرفت یا هر دو قوه در راستای همافزایی عمل خواهند کرد. شواهد و قرائن نشان میدهد که باید منتظر بروز اختلافات میان دو قوه باشیم.
روزنامه اعتماد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بهشت زاکانی و یک بام و دو هوای پارلمانی» به بررسی موافقت مجلس با استعفای علیرضا زاکانی پرداخت و نوشت: مجلس یازدهم هنوز به میانه راه نرسیده و بیراه نیست اگر بگوییم تا همینجای کار هم بیش از مجلس پیش از خود حاشیهساز و بحثانگیز بوده است؛ حاشیههایی که اگر ناشی از تخطی نمایندگان عمدتاً اصولگرای دوره یازدهم نباشد و از تخلف این نمایندگان از قانون نشأت نگرفته باشد، به اقداماتی مربوط است که این نمایندگان برای پیشبرد اهدافشان تدوین و اجرایی کرده و میکنند و انتقاد منتقدان در واکنش به اقدامات نمایندگان، در صورتی که ایراد به تخلف و تخطی مجلس از قوانین نباشد ناظر است بر آنچه مجلس یازدهمیها مدعیاند و شعارش را میدهند و آنچه در میدان عمل، انجام میدهند و به عنوان اقدامات خود به ثبت میرسانند.
این وضعیتی است که از قضا در آخرین اقدام مهم مجلس نیز به چشم آمد. اقدامی که روز گذشته و در جریان نشست علنی پارلمان رقم خورد و بیش از نیمی از نمایندگان حاضر در صحن علنی مجلس در شرایطی با استعفای یکی از نمایندگان شاخص این دوره موافقت کردند و به او مجوز دادند که «بهارستان» را به مقصد «بهشت» ترک کند که این موافقت و تصمیمی که پارلمان به آن رأی مثبت داد عملاً به معنای نادیده گرفتن یکی از قوانین جاری مملکت در بحث انتصاب شهرداران بود.
آنچه اما این بیتوجهی مجلس یازدهم به مفاد قانونی که شرایط انتصاب شهرداران را تعیین کرده، فراتر از یک تخطی قانونی ساده موردتوجه ناظران قرار داد، رویکرد مبتنی بر یک بام و دو هوای مجلس یازدهم در مواجهه با همین قانون خاص است.
چه آنکه دیروز در شرایطی ۱۴۸ نفر از ۲۶۹ نماینده حاضر در صحن علنی، با اعلام موافقت با استعفای علیرضا زاکانی، نماینده قم موافقت کرده تا او به عنوان یکی از سه نماینده اصولگرای قم و به موجب رأی چندی قبل شورای شهر تماماً اصولگرای پایتخت، گامی دیگر به سوی شهرداری تهران بردارد که نهتنها او بنا بر مصوبه سال ۹۷ وزارت کشور، فاقد شرایط شهردار شدن است بلکه همین نمایندگان در همین مجلس، کمتر از ۲۰ روز پیش، وزیر کشور را به دلیل آنکه توجه کافی به همین قانون نداشت، متخلف تشخیص داده و در حالی که عبدالرضا رحمانیفضلی برای پاسخگویی به سوال یکی از نمایندگان در خصوص اجرا نشدن مفاد قانونی شرایط انتصاب شهرداران در صحن پارلمان حاضر شده بود، با کارت زرد بدرقه کردند.
آنهم در شرایطی که نمایندگان در آن جلسه علنی ۵ مرداد ماه ۱۴۰۰ میدانستند که رحمانیفضلی روزهای پایانی کارش را در قامت وزیر کشور دولت دوازدهم پشت سر میگذارد. نمایندگان اصولگرای دوره یازدهم اما اصرار داشتند که اهل این نیستند که در مقابل تخطی یک وزیر از قانون کوتاه بیایند. حال میخواهد در ابتدای کار دولت یا چند روز پایانی عمر آن دولت باشیم.
همین نمایندگان اما کمتر از ۲۰ روز بعد، آنجا که نوبت به رعایت قانون از جانب یکی از نمایندگان دارای نفوذ رسید، ناگهان تغییر موضع داده و بیتوجه به همان قانون با اعلام موافقت خود با استعفای خودخواسته علیرضا زاکانی، عملاً از رضایت و موافقت خود با شهردار شدن او در حالی پرده برداشتند که این نماینده اصولگرا به موجب قانون فاقد شرایط لازم است. یک بام و دو هوایی که مجلس این مدت بارها و بارها نشان داده؛ چنان که بهتازگی در بحث تصویب طرح جنجالی موسوم به صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی که با اصرار بر بررسی آن مبتنی بر اصل ۸۵، برخلاف آنچه درباره «شفافیت» شعار میدادند، عمل کردند.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ناگفتهها از اصلاحطلبان در انتخابات» در مورد روایت محمود میرلوحی از توصیه سید حسن خمینی به مهرعلیزاده و همتی نوشت: محمود میرلوحی اخیراً سخنانی تازه درباره آنچه در فرایند انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ در جبهه اصلاحات گذشت مطرح کرده و در گفتوگو با «خبرآنلاین» گفته است: «در این دوره از انتخابات علاوه بر کرونا که با آن مواجه بودیم، استعفای محمدرضا عارف و سید عبدالواحد موسویلاری و همچنین توقف فعالیتهای شورای عالی شرایط خاصی را برای اصلاحطلبان به همراه داشت. تا زمانی که تشکیلات جدیدی شکل بگیرد، جبهه اصلاحات ایجاد شود، آئیننامه و مواضع روشن شود، نامزدهای انتخاباتی انتخاب شوند و از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند، مسیر فشردهای را طی کردیم و بعد هم با عدم احراز صلاحیتهای شورای نگهبان فراز و فرود بسیاری برایمان در این مسیر اتفاق افتاد».
او همچنین درباره وجود اختلافهایی در میان اصلاحطلبان و خاصه درباره عملکرد نهاد اجماعساز وجود داشت، بیان کرد: «ممکن است عدهای روند عملکرد کارگزاران یا نهاد اجماعساز را قبول نداشته باشند و بعد از انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ به آن نقد داشته باشند؛ البته من مسئله را اینطور عمیق نمیبینم. دو دیدگاه در نهاد اجماعساز وجود داشت. دیدگاه کارگزاران و تعدادی از احزاب که اعلام موضع کردند و از همتی حمایت کردند و دیدگاه دیگری که در اعتراض به عدم احراز صلاحیتها، فعالیت خود را متوقف کردند و گفتند مفهوم انتخابات شکل نگرفته است. این فرضیه که کسانی که از جبهه اصلاحات استعفا دادهاند، به سمت تحریم انتخابات یا براندازی میروند، بههیچعنوان متصور نیست. آنچه در این انتخابات روشن شد این بود که پیشبینی براندازان اشتباه بوده است. من نیرویی از اصلاحات نمیبینم که به سمت اصولگرایان بروند، ازاینرو اسم این استعفاها را استرس و فراز و فرود فراوان این دوره از انتخابات میگذارم. فعالان و نیروهای پرانرژی و علاقهمندی که خود را برای شرایط کشور و بینالملل آماده کرده بودند با توجه به آنچه پیش آمد طبیعی است در پی احساسات، عواطف، دغدغهها، تحلیلها و شناختهای خود چنین واکنشهایی نشان دهند».
او یک نکته مهم دیگر را هم ذکر کرد که بهنوعی تازگی دارد. میرلوحی مدعی شد سیدحسن خمینی باور داشته است که بعد از رد صلاحیت نامزدهای اصلی اصلاحطلبان، باید آن دو نامزد باقیمانده هم کنار میکشیدند. او در تشریح این ادعا گفته است: «بعد از احراز نشدن صلاحیت ۹ نفر از اصلاحطلبان در نهایت دو نفر در صحنه باقی ماندند در چنین شرایطی سیدحسن خمینی به این افراد پیشنهاد کرد که کنارهگیری کنید و این دامی است که شورای نگهبان برای اصلاحات ایجاد کرده است بنابراین دیدید که شرایط و فضای انتخاباتی پیچیده، عجیب و پرچالش بود و در نهایت این مسیر، محسن مهرعلیزاده به نفع عبدالناصر همتی از ادامه رقابت منصرف شد». سیدحسن خمینی یکی از اصلیترین گزینههای جبهه اصلاحات در انتخابات ریاستجمهوری امسال بود تا حدی که پیش از انتخابات جواد امام، بهعنوان یکی از نیروهای نزدیک به سیدمحمد خاتمی گفته بود: «سیدحسن خمینی یکی از کاندیداهای حداکثری اصلاحات است که در جبهه در مورد او صحبتهای زیادی میشود و احزاب و شخصیتها به دنبال این بودند که او را متقاعد کنند، ولی تا امروز نپذیرفته است. اگر بپذیرند یکی از کاندیداهای مورد اجماع جبهه خواهند بود. جمعبندی مجمع ایثارگران هم این بوده که ما باید در انتخابات کاندیدای حداکثری داشته باشیم».
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «طالبان، ناامنی و فساد ۳ سوغات آمریکا برای افغانستان» به بررسی دستاوردهای حضور آمریکا در افغانستان پرداخت و نوشت: افغانستان ۲۰ سال پس از اشغال توسط آمریکا، اکنون در آستانه فروپاشی است و شهرها یکی پس از دیگر به دست شبه نظامیان طالبان سقوط میکنند. طالبان، ناامنی و فساد سوغات این ۲۰ سال اشغالگری است.
رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای ۱۳ آبان ۹۹ و همزمان با سالروز میلاد پیامبر خاتم (ص) و ولادت حضرت امام جعفر صادق (ع) طی اظهاراتی با یادآوری سوءاستفاده مستکبران از علم و فناوری برای مقاصد شومی نظیر بیعدالتی، جنگافروزی، شرارت و غارت منابع ملتها فرموده بودند: «فرعون فقط در محدوده مصر بیداد میکرد اما فرعون امروز جهان یعنی آمریکا با استفاده از پیشرفتهای علمی، به کشورهای دیگر لشکرکشی میکند و جنگ، ناامنی و تاراج به راه میاندازد».
وضعیت اسفباری که امروز افغانستان در آن گرفتار شده، دقیقاً همان چیزی است که رهبر معظم انقلاب به آن اشاره فرمودند؛ «جنگ، ناامنی و تارج». افغانستان ۲۰ سال پیش به اشغال آمریکا درآمد و قرار بود امنیت، ثبات، توسعه و دموکراسی نصیب مردم این کشور شود. اما در ۲۰ سالگی این اشغال سوغاتی که آمریکا از خود به جای گذاشته، طالبان، فساد و ناامنی است. دولت ناکارآمد و فاسدی که از درون اشغال افغانستان در این کشور بر سر کار آمد زمینه را بعد از ۲ دهه برای تسلط مجدد شبه نظامیان طالبان در این کشور فراهم کرد.
ارتش افغانستان با میلیاردها دلار تجهیزات نظامی اهدایی آمریکا تجهیز و توسط مستشاران آمریکایی طی ۲۰ سالی که از اشغال این کشور میگذرد آموزش داده شده بود اما توسط یک گروه شبه نظامی و با کوچکترین تلنگر در آستانه فروپاشی کامل قرار گرفته است. به نوشته پایگاه خبری آمریکایی آکسیوس «ارتش افغانستان به لحاظ روانی جنگ با طالبان را باخته است» و به همین دلیل بسیار بعید به نظر میرسد که بتوان این ارتش را دوباره بازسازی کرد. طالبان طی روزهای گذشته با پیشروی سریع خود دست کم ۲۰ ولایت از ۳۴ ولایت این کشور را اشغال کرده و با تصرف لوگر زادگاه اشرف غنی رئیسجمهور به ۷۰ کیلومتری کابل رسیدهاند. در حالی که تشدید حملات طالبان به مراکز ولایتها ادامه دارد، برخی منابع خبری از سقوط ولایتهای پکتیا و پکتیکا در شرق افغانستان خبر میدهند.
گروه طالبان در شبانهروز گذشته مدعی شده شهرستان «برکنر» در ولایت «کنر» و دو شهرستان «یوسف خیل» و «زرغون شهر» در ولایت پکتیکا در شرق این کشور را تصرف کرده است. گفته میشود حملات طالبان به پاسگاههای نیروهای دولتی در حوزه اول شهر «گردیز» مرکز ولایت «پکتیا» در شرق افغانستان نیز تشدید شده است.
از سوی دیگر برخی کاربران در فضای مجازی میگویند خطوط دفاعی نیروهای دولتی در شهرستان «شرنه» مرکز ولایت پکتیکا نیز تشدید شده است. همچنین خبرها حاکی است حملات طالبان در ولایت وردک در شرق این کشور نیز شدت گرفته است. این در حالی است که درگیریهای شدیدی در «مزار شریف» مرکز ولایت بلخ در شمال افغانستان نیز ادامه دارد و طالبان برای ورود به این شهر تلاش میکند. برخی منابع نیز میگویند فرماندهی دفاع از مزارشریف به «عطامحمد نور» والی سابق بلخ واگذار شده است و «مارشال دوستم» رئیسحزب جنبش ملی اسلامی افغانستان نیز وی را همراهی میکند. این دو چهره شناخته شده و رقیب دیرینه روز جمعه تعهد کردند در ایستادگی در برابر طالبان اختلافاتشان را کنار میگذارند و هماهنگ میشوند تا تاریخ آنها را سرزنش نکند و اگر اتحاد شکستند خائنان ملی معرفی شوند. هزاران نفر از ساکنان شهرهای تصرف شده افغانستان خانههای خود را ترک کرده و دست به فرار زدهاند.
نزدیک کابل با تجهیزات آمریکا!
بهدنبال افزایش پیشرویهای طالبان، شبکه خبری سیانان به نقل از یک منبع دیپلماتیک گزارش داد ارزیابی اطلاعاتی جدید نشان میدهد کابل، پایتخت افغانستان طی یک هفته و به احتمال زیاد ۷۲ ساعت آینده توسط طالبان محاصره شود و البته این به معنای ورود طالبان به کابل نیست. شبکه خبری «سیبیاس» آمریکا نیز اعلام کرده که پس از دو دهه حضور نظامیان آمریکایی و هزینه کردن دست کم ۸۳۰ میلیارد دلار برای تشکیل دولت در افغانستان، طالبان با غنیمت گرفتن خودروهای زرهی و دیگر تجهیزات آمریکایی در حال پیشروی به سوی کابل است. بر اساس این گزارش در جریان پیشرویهای طالبان در شهرهای کلیدی افغانستان، نیروهای این گروه میلیاردها دلار تجهیزات نظامی آمریکایی مانند خودروهای زرهی ضد مین، پهپاد و نفربر را در فرودگاه قندوز برای خود ضبط کردند. ایسنا دراین باره به نقل از ایندیپندنت نوشته است، «یولیان پوپکه»، خبرنگار روزنامه بیلد آلمان، تصاویری از تجهیزاتی که به دست طالبان افتاده را در حساب کاربری خود در توئیتر منتشر کرد.
نظر شما