به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، جزایر بریتانیا از تاریخچهای بسیار قدیمی و ارزشمند برخوردار است و به ادعای بسیاری از مورخان پیدایش آنها به قرنهای پیش از ثبت رسمیشان در تاریخ باز میگردد. آنچه بسیاری از ما در مورد تاریخ میدانیم از افسانهها و اسطورههایی نظیر دروئید (قومی تحصیلکرده از نژاد سلت سرزمینهای گلها در دوران عصر آهن بریتانیا) ، Cædmon (پدر شعر انگلیسی که در مکان یادبود واقعه تاریخی در ویتبای سکونت داشت) و شاه آرتور نشأت گرفته و درک ما را از تاریخ شکل داده است. بدون شک برای دستیابی به منشأ ظهور افسانهها، اسطورهها و داستانهای ملی ابتدا باید مفهوم هر یک از آنها را درک کنیم و بدانیم چه تفاوتی بین هر یک وجود دارد.
اسطورهها
اسطورهها اغلب به حکایاتی در مورد خدایان و موجودات مقدس غیرانسانی اشاره دارد و به پرسشهایی از این قبیل پاسخ میدهد؛ منشأ پیدایش هستی کجاست؟ بشر کجا و چگونه خلق شده است؟ انسان چگونه توانست آتشبازی یا فلزکاری را بیاموزد؟ منشأ ظهور خدایان از کجاست؟ در واقع، اسطورهها با کمترین حضور انسان، اما پیرامون بشر و اتفاقات انسانی تعریف میشود و حکایتهایی با مضمون الهههای ایرلندی و چهار شاخه Mabinogi(کتابی نوشته سیوند دیویس شامل اولین داستانهای منثور در ادبیات انگلیس) را در بر میگیرد.
افسانهها
افسانهها همگی شامل قهرمانهایی انسانی یا فرا انسانی نظیر جورج قدیس و اژدها، رابین هود و Hereward the Wake ( یک نجیب زاده آنگلوساکسونی و رهبر مقاومت محلی در برابر فتح نورمن انگلیس) است و مفاهیمی فرهنگی، اجتماعی، دینی و سیاسی را در بر میگیرد. گاهی برای افسانهها یک پایه نیمهتاریخی وجود دارد و در اغلب آنها یک مکان خاص نظیر جنگل شروود به عنوان زادگاه رابین هود خودنمایی میکند.
داستانهای ملی
داستانهای ملی یا فولکلور به مجموعهای از افسانهها و حکایات اشاره دارد که در اغلب موارد باورهایی از حضور پریان گرفته تا اعتقاداتی از هیولای لخنس (موجودی عظیمالجثه و ماقبل تاریخی که به باور بسیاری از مردم در آبهای عمیق دریاچه نس واقع در اسکاتلند زندگی میکند) را شامل میشود. این نوع حکایات اغلب از درونمایههایی برخوردار است که در سایر داستانهای سراسر اروپا نقل میشود و باورهایی را در بر دارد که در میان مردم سراسر جزایر بریتانیا مرسوم است.
اغلب اسطورهها و افسانهها یک مکان خاصی را در درونمایه خود جای داده است که شاید با مطالعه تاریخ پیدایش این مکانها بتوان به یک داستان خاص نیز دست یافت. این در حالی است که گاهی بعضی از این حکایات دست به دست و نسل به نسل از یک نقطه از جهان به نقطه دیگر منتقل شده است و همچنان نیز در یک چرخه به سر میبرد و نشانی از منشأ ظهور خود به جای نمیگذارد.
چرا داستانها از یک نسل به بعدی و از یک نقطه جهان به دیگری منتقل میشود؟
شاید بهترین استدلال برای پاسخ به پرسش بالا این باشد که داستانها همگی ریشه در تجربیات عمومی انسانها دارد؛ اینکه از زمان پیدایش بشر تا به امروز چرخههای زندگی ما انسانها نظیر ظاهر فیزیکی، تولد، ازدواج، زاد و ولد و مرگها شبیه به هم بوده است و انسانها وقایعی مشابه مانند عشق را در طول زندگی خود تجربه کردهاند. منتقدان مختلف دارای عقاید متفاوتی در مورد این موضوع هستند که افسانهها و اسطورهها چگونه و از کجا سرچشمه گرفته است؛ با این حال، همگی به این توافق نظر رسیدهاند که حکایات نقش مهمی در شکلگیری فرهنگهای مختلف ایفا کرده است. از سوی دیگر، قصههای افسانهای و اسطورهای اغلب حول محور مسائل اخلاقی و قومی شکل گرفته و به همین دلیل نگرش سایر نسلها را نیز تحت تأثیر قرار داده و از یک برهه زمانی به دیگری منتقل شده است. همه آنها بشر را به پیروی از عمل به تعهدات و حفظ رفتارهای مثبت دعوت میکند و تبعات اعمال شیطانی را به تصویر میکشد.
دانش امروز بشر از داستانهای افسانهای، اسطورهای و ملی چگونه شکل گرفته است؟
داستانهای بریتانیایی به گونههای متفاوت و در متون مختلف به دست انسانهای امروزی رسیده است و بعضی از آنها نظیر داستان بروتوس در تواریخ قرون وسطایی که یک برهه زمانی واقعی به شمار میرود، ثبت شده است. بعضی از داستانها نیز به صورت دستنوشتههایی نسل به نسل چرخیده تا بعد از مدتی به شکل کتاب در آمده است. حتی افسانهها و اسطورههایی تاریخی وجود دارد که هیچ اثری از دستنوشتههای آن به جای نمانده است و همچنان به صورت شفاهی در میان مردم نقل میشود.
حکایتها از زمانی به کتابت رسیده که بشر از تکنولوژی نوشتن بهرهمند شده است. اولین متون مکتوب اغلب در وصف خدایان یا مجموعهای از داستانهای افسانهای بوده که چگونگی پیدایش جهان هستی، بشر و لزوم مرگ را به تصویر کشیده است. این داستانها نظیر طوفان نوح در کتابهای مقدسی مانند انجیل و تورات و همچنین به شکل اسطورههای یونان باستان قابل دسترسی است.
نظر شما