به گزارش خبرنگار ایمنا، نمایش از هنرهایی است که میتواند به صورت مستقیم و در سطحی بالا روی جامعه تأثیر بگذارد، فرهنگسازی کند، ارزشها را تغییر داده و به هنجارها شکل بدهد. در واقع نمایش، هنری است که هسته اولیه آن را نمایشنامهنویس، روی کاغذ میکارد و با خیال پردازی و ناگفتههای ذهنش، آن را پرورش میدهد بنابراین در صورتی که آزاد باشد میتواند با اثری که خلق میکند تأثیر مهمی روی طرز فکر افراد گذاشته و باعث رشد جامعه شود به همین دلیل است که نمایش از قدیمالایام فرهنگساز محسوب میشد. اما این روزها چطور؟ آیا نمایش امروز تأثیر نمایش دیروز را دارد؟ از درد جامعه میگوید؟ حرف دل مردم را بر صحنه میآورد و به گوشها میرساند؟ معضلها و چالشهای امروز نمایشنامهنویسی چیست؟
محمدرضا آریانفر، پیشکسوت حوزه نویسندگی و نمایشنامهنویسی در این باره به خبرنگار ایمنا، میگوید: بخش عمدهای از نمایشنامهنویسی مربوط به این است که چطور و از چه چیزی بنویسیم؟ نمایشنامهنویسی روز به روز در حال رشد است و ما در این حوزه بزرگان زیادی داشتیم. امروزه تنها ردی که از این بزرگان باقی مانده، کتابهای آنها است.
وی میافزاید: مسئله این است که قوانین و چارچوبهایی که امروزه برای نمایشنامهها تعریف شده، آیا این اجازه را میدهد که نمایشنامهنویسی رشد خوبی داشته باشد یا خیر. نمیشود نمایشنامهنویس بر اساس قواعد و قوانینی مشخص و از قبل تعریف شده به دنیا نگاه کند. یک هنرمند دنیا را آن طور که هست میبیند و بر همین اساس نیز تعریف میکند.
چرا اصفهان تالار شهر ندارد؟
این نمایشنامهنویس اظهار میکند: طرف دیگر قضیه بحث امکانات نمایشی مثل سالنها است. چنین امکاناتی در تهران بیش از هر کجای دیگر به چشم میخورد و در شهرستانها شرایط امکانات نمایشی به شکلی "غم انگیز" در آمده است. این نوع نگاه بسیاری از گروههای نمایشی را به انزوا کشانده است، چراکه عدهای خاصی از امکانات بهره میبرند و این موضوع نه تنها به حوزه کارگردانی لطمه میزند، بلکه جریان نمایشنامهنویسی را نیز تحت تأثیر خود قرار میدهد.
آریانفر در خصوص شرایط سالنهای تئاتر در اصفهان، میگوید: در اصفهان سالنهای تالار هنر، تالار فرشچیان و حوزه هنری وجود دارد. یعنی مرکز استانی فرهنگی سه تالار نمایشی دارد! علاوه بر این، هر شهری حق دارد یک تئاتر شهر داشته باشد. کاشان تئاتر شهر دارد اما اصفهان ندارد! به نظر من این یک فاجعه است.
وی با بیان اینکه هر سازمان و نهادی میتواند خود را به هنر درام و تئاتر نزدیک کند، اضافه میکند: تجربه نشان داده که این هنر یکی از اصیلترین هنرها است و ارتباط مستقیمی با مخاطب دارد. من به عنوان یک انسان، سعی کردم از جوانان نیز حمایت کنم. حتی به رئیس حوزه هنری اصفهان، پیشنهادی در این باره دادم و او نیز استقبال کرد.
جوانان از دستهبندی و تمایز در عذاب هستند
این نمایشنامهنویس خاطر نشان میکند: هم اکنون مجموعهای از نمایشنامههای هنرمندان جوان حاضر کردم و به تهران فرستادم تا اگر جواب گرفت و تأیید شد، به انتشار برسانیم. این روزها از سخنان هر جوانی میتوان فهمید که از دسته بندی و تمایزی که حاکم شده، در عذاب هستند. جوانانی که امور و زندگی خود را از راههایی مثل تئاتر میگذرانند، با شرایط فعلی چگونه سر کنند؟! این یکی از مسائلی است که جوانان را از نمایش دور میکند.
آریانفر تصریح میکند: برای یک نمایشنامهنویس بهترین اتفاق این است که نمایش او روی صحنه برود. او با این اتفاق متوجه کم و کاستیهای اثر خود میشود. متأسفانه این اتفاق اخیراً خیلی کم رخ میدهد. گروه "ممیزی" مانع نمایش بسیاری از نمایشنامهها شده و قصد تغییر هم ندارد. از طرفی بودجه کمی به اهالی نمایش اختصاص داده میشود و سالنهای ساخته شده هم به اجاره میروند!
سانسور، بزرگترین معضل نمایشنامهنویس
سمیه مهری، نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر درباره بزرگترین معضل نمایشنامهنویسی به خبرنگار ایمنا، میگوید: بیشترین معضلی که وجود دارد، این است که ما هر ایدهای را نمیتوانیم نمایشنامه کنیم. سانسورها بسیار زیاد است و هر بحثی را نمیتوان به فیلمنامه یا نمایشنامه تبدیل کرد. اگر هم نوشته شود توسط مراجع بالاتر رد میشود.
وی در پاسخ به اینکه " این چالشها برای بانوان در چه سطحی است و آنها در این حوزه چه جایگاهی دارند"، اظهار میکند: فکر میکنم معضلاتی که در نمایشنامهنویسی وجود دارد به جنسیت ربطی نداشته باشد. یکی از چالشهایی که همه فعالان این حوزه، چه زن و چه مرد با آن مواجه میشوند، این است که وقتی به ایده بکری دست پیدا میکنند تا زمانی که ایده ناب است و نمایشنامهنویس علاقه دارد روی آن کار کند اجازه داده نمیشود. بعدها هم که آن مسئله عادی شده یا درباره آن فرهنگسازی شده است دیگر برای مخاطب جذابیتی ندارد.
با نمایش مسائل جامعه میتوان فرهنگسازی کرد
این نمایشنامهنویس معتقد است این موضوع بسیاری از فعالان این حوزه از جمله کسانی که وقت و سرمایه خود را صرف پروژهای کردند و بعد اثر آنها "ممیزی" خورده است را دلسرد میکند.
مهری ادامه میدهد: چیزی که نویسنده را به نوشتن ترغیب میکند این است که بتواند آنچه در ذهن دارد و دغدغه مردم است را به رشته تحریر دربیاورد. با تمام سختیها و سر خوردگیهایی که به وجود میآید این کار نشدنی است. کار نویسنده این است که درد اجتماع را به قلم دربیاورد و اگر نتواند چنین کند چطور بنویسد؟!
وی با بیان اینکه از طریق نمایش دادن دادن مسائل یک جامعه میتوان فرهنگسازی کرد اظهار میکند: باید مسئله را در ذهن آدمها حل کرد. ما میگذاریم کار از کار بگذرد و بعد میپرسیم چرا چنین شد؟
این نمایشنامهنویس با بیان اینکه "گاهی اعمال سلیقهها باعث اذیت و آزار میشود"، توضیح میدهد: ممکن است در آینده در مراکز نمایشی وزارت ارشاد و کانون نمایشنامهنویسی تغییراتی رخ دهد و از آن جایی که "عنوان کردن مسائل مختلف" گاهی به سلیقه افراد برمیگردد، شاید برای آیندگان مطرح کردن برخی مسائل سخت نباشد.
گزارش از: آفرین عدیلی، خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا
نظر شما