آسمان تبریز گمشده در حصار آجر و آهن

شهر پدیده‌ای زنده و پویاست، حیات و فعالیت هر پدیده زنده‌ای به واسطه داشتن کالبدی سالم و استاندارد دوام می‌یابد. شهر به عنوان یک ساختار کالبدی، سیما و پیکره‌ای رشد یافته دارد و نگرش حساب شده به رشد و روند توسعه آن مستقیماً با حیات شهر و چگونگی فعالیت‌های آن مرتبط است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، در تاریخ معماری ایران، شیوه‌ها و سبک‌های مختلفی دیده می‌شود که در طول تاریخ کهن این کشور پیوسته به دنبال هم پدیدار شده است. سبک‌های معماری ایرانی در قالب شش شیوه بررسی می‌شود که بر پایه خاستگاهشان نامگذاری شده‌اند و عبارتند از شیوه‌های پارسی و پارتی (سبک‌های پیش از اسلام) و خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی (شیوه‌های پس از اسلام).

شیوه آذری الگوی شاخص‌ترین سبک‌های معماری ایران

به گواه تاریخ‌نویسان و متخصصان معماری، آذربایجان در معماری ایران در رده نخست اهمیت جای دارد چرا که سه شیوه معماری ایران یعنی پارسی، آذری و اصفهانی از آنجا سرچشمه گرفته و به سراسر کشور رسیده است.

مرحوم پیرنیا می‌نویسد: «شیوه آذری دارای دو دوره است: دوره نخست از زمان هولاکو و پایتخت شدن مراغه و دوره دوم آن از زمان تیمور و پایتختی سمرقند آغاز می‌شود. در این شیوه معماری بیشتر از هندسه در طراحی استفاده می‌کردند و به این سبب گوناگونی طرح‌ها در این شیوه بیشتر از همه است. ساختمان‌هایی که در این شیوه ساخته می‌شد همچون گنبد سلطانیه و مسجد علیشاه تبریز از اندازه‌های شاهانه برخوردار بود».

در تزئینات ساختمانی این دوره مقرنس‌کاری که از خصوصیات معماری سلجوقی بود کامل‌تر و مفصل‌تر و متنوع‌تر شد. پیرنیا ویژگی‌های معماری شیوه آذری را چنین برمی‌شمارد: «استفاده بیشتر از هندسه در طراحی، استفاده از قوس و پوشش معروف به کلیل آذری، ریزه‌کاری بنا با آجر و سنگ و خشت رژچین، تزئین داخل و خارج بنا با آجرکاری تزئینی پیش‌ساخته و گره‌سازی و گچ‌بری پرکار و استفاده از قطعات کاشی با نقش برجسته، به کار بردن کاشی معرق، هفت رنگ و خشتی».

در ساخت و سازها از مصالح بومی استفاده نمی‌شود

آرزو مبصر، کارشناس مسائل حوزه شهری در گفت و گو با خبرنگار ایمنا در این زمینه اظهار می‌کند: از آنجایی که تبریز دارای آب و هوای کوهستانی بوده و منطقه‌ای سردسیر به شمار می‌رود در گذشته برای ساخت و ساز از مصالح گرم استفاده می‌شده است اما امروزه در معماری شهری این مورد دیده نمی‌شود و شاید برعکس بیشتر مصالح سرد مورد استفاده قرار می‌گیرد.

وی ادامه می‌دهد: سردی که امروزه در کوچه پس کوچه‌های تبریز می‌بینیم همگی نتیجه استفاده نکردن از مصالح بومی است، اگر در بافت‌های تاریخی شهر گذری داشته باشید حتماً در مقایسه مصالحشان با محلات نوساز متوجه این سردی می‌شوید.

این کارشناس مسائل حوزه شهری تاکید می‌کند: حس مکان باعث می‌شود ما در زندگی شهری دچار گم‌شدگی هویت فرهنگی شویم و این موضوع قطعاً در وضعیت فرهنگ ما تأثیر بسزایی خواهد داشت.

به عمل کار برآید

امروزه سخن گفتن از معایب، نواقص و ضعف‌ها همواره و در هر محفلی به سهولت جاری است اما آن سخنگوی نکته‌سنجی که راه چاره و درمانی برای بیماری‌های این شهر بیابد کمیاب است.

مبصر تصریح می‌کند: نابسامانی که اکنون در بافت شهری تبریز کاملاً مشهود است همگی به بی‌توجهی مسئولان بازمی‌گردد که باید در این راستا اقدامات درخور شانی صورت گیرد و زیبایی‌های بصری را همچون گذشته به چهره شهر برگردانیم. در این راستا مسئولان مربوطه باید به این موضوع ورود پیدا کرده همچنین اصول و قوانین را در احداث یک ساختمان تعریف کنند تا از مصالح سرد کمتر استفاده شود.

آسمان گمشده تبریز در حصار آجر و آهن

طبق آنچه در طول تاریخ زندگی شهرنشینی دیده می‌شود، توسعه لجام گسیخته شهرها و تولید انبوه مسکن بدون در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و زیستی از نتایج مخرب انقلاب صنعتی و هجوم گسترده جمعیت به شهرهای صنعتی بود که منجر به نابودی محیط‌زیست طبیعی شد و آثار زیانباری را به‌روح و جسم ساکنان این شهرها وارد آورد.

توسعه پایدار که هم‌اکنون به محور اصلی مباحث بسیاری از رشته‌های علمی مبدل شده، در حقیقت بیانگر تعادل میان توسعه و محیط بوده که هدف اصلی آن رفع نیازهای نسل جاری بدون تضییع توانایی‌های نسل آینده برای رفع نیازهایشان است، در این بین توسعه پایدار شهری و معماری پایدار به عنوان زیرشاخه‌هایی از توسعه پایدار مطرح بوده که مستقیماً با زندگی انسان و نحوه نگرش آنها به محیط در ارتباط است.

مبصر در رابطه با طرح جامع شهر تبریز می‌گوید: در دوره قبل طرحی با عنوان "طرح جامع شهر تبریز " توسط شورای عالی شهرسازی مصوب و به شهرداری تبریز ارسال شده تا روی طرح جامع احیای بافت‌های تاریخی تبریز کار شود که متأسفانه پس از گذشت پنج سال تاکنون هیچ اقدام عملی نشده است.

این کارشناس معماری ادامه می‌دهد: وقتی مسئولان مربوطه تاکنون نتوانسته‌اند در حیطه معماری و منظر شهری و شهرسازی آنچنان که باید نقش آفرینی کنند نتیجه‌اش این می‌شود که خط آسمان‌های ساختمان‌ها هم در شأن تبریز نخواهد بود بدون اینکه منع قانونی باشد با روابط تمامی معضلات حل می‌شود در حالی که باید به این موضوع توجه ویژه‌ای داشته باشند.

مبصر تاکید می‌کند: در این دوره که روی طرح تفصیلی شهرداری کار می‌شود نقش کمیسیون شهرسازی بسیار پررنگ خواهد بود و لازم است در این راستا مدیران اقداماتی جدی ترتیب دهند.

امروزه معماری یک کالای اقتصادی است تا یک محصول فرهنگی

هانیه عباس‌زاده، کارشناس شهرسازی و عضو کمیته نمای معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تبریز در این رابطه به خبرنگار ایمنا می‌گوید: نما و بدنه‌های شهری یکی از اجزای تشکیل دهنده فضاهای شهری است که به هیچ عنوان نمی‌توان نادیده گرفت. اگرچه تصور عامه این است که نما پدیده‌ای سلیقه‌ای‌ست، اما در واقع نما از یکسری اصول و قواعد جامع تبعیت می‌کند. متأسفانه امروزه به معماری بیشتر مثل یک کالای اقتصادی نگاه می‌شود، نه یک محصول فرهنگی. این روزها نمای ساختمان به عنوان جز اصلی و تأثیرگذار معماری شهری در تبریز بیشتر آسیب دیده است.

وی یادآور می‌شود: از سال ۹۱ که ضوابط طرح تفصیلی تبریز تصویب و ابلاغ شد، قوانین و ضوابطی بر لزوم رعایت نماسازی وجود داشته است؛ در سال ۹۳ ضوابط نمای محدوده تاریخی فرهنگی تصویب شد که در دوره‌ی خودش پیشرو بود و در سال ۹۶ برای اولین بار دستورالعمل مختص نما برای کل شهر به‌جز بافت تاریخی و شهرک خاوران تدوین و تصویب شد. این ضوابط در عین حال که دست معمار را در طراحی باز گذاشته، ضوابط سلبی را دیکته نمی‌کند.

این کارشناس کمیته نمای معاونت شهرسازی و معماری شهرداری تبریز اظهار می‌کند: در معاونت شهرسازی و معماری با تدوین و تصویب ضوابط مورد نیاز و بازنگری‌ای که در فرآیند بررسی طرح نماها داشتیم، سعی کردیم تا طراحی، کنترل و اجرای نماها را از طریق بدنه متخصص جامعه به پیش ببریم؛ چون متأسفانه مثل اکثر شهرهای ایران، این معضل ایجاد شده بود که طراحان و معماران عملاً از گردونه طراحی نماها خارج شده و طراحی نماها با نظر استادکاران و صنف سنگ تراشان انجام می‌شد. ما در کمیته نما به این مهم توجه داشتیم تا معماران را وارد عرصه کنیم.

عباس‌زاده تصریح می‌کند: متأسفانه موضوع نمای رومی روی سلیقه جمعی اثر منفی گذاشته است ما مردم آنچه را که زیاد می‌بینیم، به آن عادت کرده و آن را آشنا خطاب می‌کنیم و به عنوان آنچه که دوست داریم، سلیقه خود معرفی می‌کنیم. آشفتگی‌ای که در شهرها می‌بینیم در حقیقت ناشی از همین آشفتگی ذهنی ماست. جامعه‌ای که مصرف‌کننده نهایی این نوع محصول معماری است، نباید به این ساخت و سازهای کلیشه‌ای و بی‌هویت راضی شود. باید این فاصله سلیقه‌ای که بین افراد آموزش دیده، نظیر طراحان و معماران با مردم به وجود آمده، با استفاده از آموزش و آگاهی‌رسانی پر شود.

کد خبر 513761

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.