به گزارش خبرنگار ایمنا، عوامل شکل دهنده هویت افراد در محیطهای مختلف از جمله محیط شهری متفاوت است. شهری که بتواند هویت و اصالت خود را با گذشت زمان و در نظر داشتن برنامههایی متناسب حفظ کند، میتواند شهر پایدارتری باشد. هویت شهری ابعاد متفاوتی دارد و بسته به موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای اجتماعی، کالبدی و فرهنگی شرایط متفاوتی را تجربه میکند. امروزه با تغییرات گسترده در سطوح مختلف نظام شهری حفظ هویت شهری با چالشهایی روبرو است؛ در این خصوص با" مهدی ابراهیمی"، دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
مفهوم هویت چیست؟
هویت شهری با جلوه حضور انسان در محیط جغرافیایی مرتبط است. نحوه حضور و رفتار انسانها در نقاط مختلف جهان متفاوت و تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند عوامل ایدئولوژیکی، عوامل تاریخی، عوامل طبیعی، میزان جمعیت و تراکم آن، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، میزان پیشرفت جوامع، سطح علمی جوامع و عوامل دیگری است. هویت امری کیفی و فراتر از برآوردن نیازهای جسمانی است. هویت با نحوه و سبک زندگی و تجربه شخصی از فضای پیرامون ما مرتبط است. هویت با تعریف موقعیت فرد در دنیای پیرامون خودش مرتبط است و فرد به وسیله هویت خودش را از دیگران متمایز میکند که از آن با نام احراز هویت یاد میشود.
ابعاد مختلف هویت کدام است؟
انسان دارای سه هویت است؛ هویت شخصی، هویت همگانی و هویت جمعی. هویت شخصی معمولاً در خانه و خانواده شکل میگیرد. با توجه به اینکه متأسفانه کارکردهای خانه تحت تأثیر مکتب مدرنیسم نسبت به گذشته تغییر کرده است، هویت دیگر کارکرد قبلی را ندارد و افراد حتی در بسیاری از مواقع هویت شخصی شأن را نیز از دست میدهند. دومین نوع هویت، هویت همگانی است که معمولاً در تعامل با همسایگان و همکاران در یک فضای جمعی که مشترک اعم از میدانچههای شهری، فضاهای عمومی، لابی ساختمانها و حتی حیاطهای بزرگ در گذشته است. امروزه متأسفانه ما در ایجاد این فضاهای جمعی غفلت کردهایم لذا باید به نحوی عمل کنیم که با ایجاد فضاهای جمعی سطح تعاملات همگانی در محلات شهر و حتی در مکانهای کار و اشتغال افزایش پیدا کند. سومین نوع هویت نیز هویت اجتماعی است که در ارتباط با حضور مردم در فضاهای جمعی و مشترک است.
چرا هویت جمعی در شهرهای امروزی به درستی شکل نمیگیرد؟
استفاده از امکانات مختلف شهر مستلزم آن است که شهروندان مختلف به مراکز ارائه دهنده خدمات و امکانات سر بزنند. بسیاری از شهروندان در مراکز خرید و یا پارکهای شهری حضور پیدا میکنند، بدون آنکه هیچ تعاملی با افراد دیگر داشته باشند. یکی از عوامل شکل نگرفتن هویت جمعی، بیش از حد باز بودن فضاهای شهری است. در گذشته در شهرهای ما حتی مکانهای جمعی نیز محصور بود اما امروزه میدانها و پارکهای بزرگ شهری ما باز است و مرکز مشخصی ندارد. به علاوه فضاهای شهری ما بیش از حد متأثر از حرکت سواره است، همه فضاها برای خودرو ساخته شده است، بدون اینکه فرد نیاز داشته باشد از خودرو خارج شود، به خانه، مجتمع مسکونی، مکان تجاری و محل کار خود وارد میشود و همین امر موجب شده تا افراد یکدیگر را کمتر ببینند لذا نیاز است ترافیک سواره تا اندازهای حذف شود و اجازه حضور جمعیت در کنار یکدیگر و ارتباط چهره به چهره را بدهیم. بی کیفیتی هویت شهری موجب بیگانگی فزاینده افراد از یکدیگر میشود و بدین ترتیب حس تعلق به مکان از دست میرود. زمانی که حس تعلق به مکان از دست برود، بی هویتی شهری اتفاق میافتد.
چرا هویت در شهرهای قدیمی مستحکمتر بود؟
تجربه شهرهای قدیمی اینگونه نبودند. هر کدام از شهرهای قدیمی چه برای خانه، چه برای واحدهای همسایگی و محلات به خوبی برنامهریزی میکردند تا تعامل مطلوب شکل بگیرد. البته بخشی از اتفاقات گریزناپذیر است زیرا پیشرفتهای علمی امکاناتی را در اختیار بشر قرار داده است که در گذشته وجود نداشت. همه اینها شرایطی را موجب شده است که ارتباطات چهره به چهره کاهش پیدا میکند. مهم این است که ما از این امکانات هوشمندانه استفاده کنیم به نحوی که مزایای ارتباطات چهره به چهره نیز همچنان در شهرهای ما حفظ شود. با این حال این گونه پیشرفتهای بشر موجب یک نوع بی هویتی و خنثی سازی ساختمانها و شهرها شده است. همه شهرها و محلات ما به خصوص شهرها و شهرکها و محلات جدید، فارغ از موقعیت جغرافیایی و قرارگیری در مرکز، جنوب، شمال و یا غرب کشور، همگی یک شکل شده است در حالی که در گذشته اینگونه نبود و شهرهای ما متأثر از طبیعت، جغرافیا، افکار مردم، آداب و رسوم و شیوه کار و زندگی بود و دورنمای شهری مثل اصفهان با دورنمای یک شهر شمالی یا یک شهر در سواحل جنوبی متفاوت بود. در ارتباط با عناصر شهری نیز به همین ترتیب است. به عنوان مثال در شهری مثل اصفهان پل سی و سه پل و پل خواجو شهرت جهانی دارد در حالی که پلهای جدید و امروزی ما نه تنها در شهر اصفهان بلکه در شهرهای دیگر نیز تقریباً مشابه است در حالی که متفاوت سازی یکی از لوازم اصلی بازگرداندن هویت به شهرها است تا شهرها از حالت خنثی خارج شود.
عوامل تأثیرگذار و شکل دهنده هویت شهری کدام است؟
هویت شهری ناشی از رفتار انسان در یک نظام بزرگتر است و هر فرد در درون آن نظام بزرگتر شناخته میشود. یک فرد در تلاش است با تمسک به ابزارها و روشهایی خودش را از گمنامی و ناشناسی جدا کند و شناخته شود. چنین فردی در تلاش است در یک نظام بزرگتر از جمله در یک محله، یک شهر، کشور و یا در سطح جهانی شناخته شود. شهروندان در تلاش هستند با تمسک به نمادها و نمودها، رفتارهای مشارکت جویانه و حتی بروز هیجانات خود را در نظام شهری بشناسانند که همه اینها شکل دهنده هویت فرد در جامعه است. این رفتارها موجب ایجاد تغییراتی در محیط پیرامون اعم از محیط طبیعی و انسانی میشود و مجدداً بر روی رفتار انسان مؤثر است. عوامل تأثیرگذار بر هویت شهری بافت و کالبد متمایز کننده است، آنچه که معماران و طراحان شهری تحت عنوان فرم، منظر و سیما از آن یاد میکنند که موجب ایجاد تصویر ذهنی یا همان هویت میشود. علاوه بر عوامل کالبدی، آداب و رسوم و سنتها نیز بسیار مؤثر است. در گذشته شهرها شاهد برگزاری مراسمهای مختلف با آداب و رسوم متفاوت بود که به نحوی هویت ساز است. امروزه نیاز است مسئولان شهری تحت عنوان نهادهای همگانی این اتفاق را رقم بزنند. برنامه برگزار کنند و سنتهایی که در حال فراموش شدن است را احیا کنند و حضور پذیری مردم را به این بهانه در عرصه عمومی شهر بیشتر کنند تا آنان به تعامل و ارتباط تشویق و ترغیب شوند.
راهکارهای تقویت هویت شهری چیست؟
برای تقویت و افزایش حس تعلق و هویت شهری حداقل باید در ۵ زمینه کار کرد. در گام اول هویت شخصی و همگانی است. نیاز است سبک زندگی شخصی، سبک خانه سازی و نحوه ساخت خانهها به شکلی باشد که هویت افراد در آن تقویت شده، شکل بگیرد و از بین نرود. دوم سکونت همگانی است. سکونت همگانی در محلات، واحدهای همسایگی، مجتمعها و محلهای کار نیز باید به نحوی باشد که افراد بیشتر با یکدیگر در ارتباط باشند. سومین گام در حوزه سکونت شهری است و در این راستا برنامهریزی برای مکانها، کاربریها، مراکز شهری و میادین و فضاهای باز باید به نحوی انجام شود که تعامل و رفتار مشارکتی اتفاق بیفتد. چنانچه بخواهیم بافت شهری را تعریف کنیم، از این منظر شهرها شامل توده و فضاهای باز هستند. راهها، پلها، کاربریهای مختلف شهری ورزشگاهها و فضاهای فرهنگی، درمانی و آموزشی باید ساخته شود تا این توده تقویت کننده هویت شهری و تعلق و تعاملات افراد باشد. در خصوص فضاهای باز نیز میادین، پارکها و بوستانها نیز باید به نحوی ساخته شود که به نحوی شکل دهنده تعاملات و مشارکتهای شهروندان باشند. رفتارهای اجتماعی نیز باید در جهت افزایش مشارکت افراد و افزایش حضور افراد در محیطهای مختلف شهری باشد. در این ارتباط ایجاد و تقویت نهادهای همگانی تنظیمگر و تسهیلگر بسیار مهم است و بهتر است شهرداریها در این راستا معاونتی تحت عنوان معاونت فرهنگی داشته باشند به نحوی که هدف آنها تنظیمگری و تسهیلگری به منظور مشارکت مردم در برگزاری برنامههای جمعی، اجتماعی و فرهنگی مطابق با سنتها و آداب و رسوم باشد تا هویت جمعی و شهری شکل بگیرد. در این صورت شهر به مکانی برای دیدار و تعامل اجتماعی تبدیل میشود و صحنه بارز سکونت جمعی خواهد بود تا سکونتی پایدار و شهری مانا ایجاد شود.
نظر شما