به گزارش خبرنگار ایمنا، در نظام شهرسازی و برنامهریزی شهرهای ما، تهیه طرحهای شهری از جمله طرح تفصیلی با چالشها و معضلاتی روبرو است. از آنجا که شهر یک سیستم است نمیتوان مسائل و ابعاد مختلف آن را از یکدیگر جدا کرد و به منظور تهیه یک طرح واقعبینانه و موفق نیاز است برنامهریز تمام جوانب شهر را در کنار یکدیگر بسنجد و مورد توجه قرار دهد. ضعف در ساختارها و سیستمهای حمل و نقل یکی از مهمترین معضلات امروز شهرهای ما است که موجب بروز یا تشدید سایر مسائل شهری میشود. شاید بتوان گفت ریشه اصلی این ضعف ساختاری بی توجهی به مسائل مرتبط با حمل و نقل در روند تهیه طرحهای شهری است زمانی که در بهترین حالت ملاحظات حمل و نقل و ترافیک در اولویتهای آخر روند تهیه طرح است. به موجب اهمیت موضوع با" مجید عموچی"، کارشناس ارشد راه و ترابری گفتوگویی انجام دادهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
نقش مطالعات حمل و نقل در تهیه طرحهای تفصیلی چیست؟
برای تهیه طرحهای تفصیلی یا طرح جامع شهرسازی معمولاً معاونت شهرسازی مشاوری را انتخاب میکند. بخشی از کار مشاور طرح به مسئله ترافیک اختصاص دارد و مشاور طرح یک نفر را مسئول پیگیری میکند با این حال ترافیک در فرآیند تصویب و پیشبرد طرح چندان نقشی ندارد؛ نهایتاً در زمان تصویب یک نفر به نمایندگی از حوزه ترافیک حضور دارد و در این مورد اظهار نظر میکند و از آنجایی که مطالعات طرح تفصیلی و طرح جامع از طریق اجماع به تصویب میرسد، نماینده ترافیک طرح چندان قدرتی برای تغییر روند ندارد.
تبعات ملاحظه نشدن مطالعات حمل و نقل در طرحهای تفصیلی چیست؟
مطالعات شهرسازی و مطالعات ترافیک باید عجین باشد و نمیتوان تصور کرد که در منطقهای از شهر کاربری در نظر گرفته شود ولی ترافیک حاصل از آن منظور نشود یا برعکس در برخی مناطق شهر امکانات حمل و نقلی (خیابان، خطوط حمل و نقل) و ظرفیت بارگذاری ترافیکی وجود دارد که میتوان برای آن کاربری تعریف کرد تا از این ظرفیت موجود استفاده شود اما ناهماهنگی میان حوزه شهرسازی و ترافیک ظرفیتهای ممکن را از بین میبرد و موجب میشود ما در منطقهای بارگذاری جمعیتی داشته باشیم اما نتوانیم ترافیک حاصل از این بارگذاری را مدیریت کنیم. در این مناطق شهر به دلیل پیشبینی کردن مسئله حمل و نقل و ترافیک درخواستهای غیرمنتظره از سوی شهروندان ایجاد میشود. در چنین شرایطی مدیریت شهری به ناچار باید شروع به برنامهریزی برای کنترل وضعیت ترافیک منطقه و فراهم آوردن امکانات حمل و نقل کند. در برخی مناطق شهرهای کشور ما به خصوص شهرهای بزرگ ساختمانهای بلندمرتبه با جمعیت بالا در کنار یک معبر کم عرض ساخته شده است. این میزان جمعیت فشار زیادی بر شبکه حمل و نقل و ساختارهای شهر وارد میکند. برعکس ممکن است ما در کنار یک خط حمل و نقل مسافر (مترو و اتوبوس) زمین رها شده داشته باشیم در حالی که میتوان با در نظر داشتن راهکارها و انجام برنامهریزی متناسب از این ظرفیت به منظور بارگذاری جمعیت استفاده کرد تا همه شهروندان در نقاط مختلف شهر به راحتی به مرکز شهر دسترسی داشته باشند و با مقدار کمی پیادهروی به یک ایستگاه خوب حمل و نقل برسند. ترافیک و شهرسازی در هم تنیده هستند نمیتوان تصور کرد در منطقهای بارگذاری جمعیتی در نظر گرفته شود، بدون این که به مسئله ترافیک توجهی شود یا برای منطقهای امکانات حمل و نقلی در نظر گرفته شود بدون این که بارگذاری جمعیتی مناسبی برای آن در نظر گرفته شود. جدا بودن حوزه شهرسازی و حمل و نقل از یکدیگر و ناهماهنگی میان حوزه تدوین طرح تفصیلی و ترافیک موجب شده ظرفیتها از بین برود و مشکلات ترافیکی ایجاد شود. معمولاً راهکارهایی که بعد از ایجاد این مشکل در نظر گرفته میشود به دلیل این که مسئله از پایه و اساس اشکال دارد، چندان مثمر ثمر نیست. تلاش برای افزایش عرض خیابان، کاهش عرض رفیوژ میانی و تخریب بخشی از فضای سبز از راهکارهای مطرح است و باید هزینه زیادی صرف آزادسازی شود. حتی اگر برنامهریز قصد داشته باشد، حمل و نقل عمومی جدیدی در نظر بگیرد نیاز به تعریف خط جدید است که همه اینها مستلزم صرف هزینه است و در نهایت ممکن است سکنه رضایت صد درصدی نداشته باشند.
جدا کردن مطالعات حمل و نقل و مطالعات شهرسازی تا چه اندازه مورد تأیید است؟
از نظر من مطالعات طرح تفصیلی و مطالعات حمل و نقل باید در یک راستا و به موازات هم پیش برود. نمیتوان در نظر داشت که مطالعات ترافیکی به صورت جداگانه انجام شود سپس به منظور طراحی در اختیار گروه شهرسازی قرار بگیرد چرا که شهرسازان نیز برای خود ملاحظاتی دارند و باید مسائلی از جمله جهت باد، جهت توسعه شهر، مسائل زیست محیطی، محدودیتهای زمین از جمله زمینهای کشاورزی و زمینهای موقوفی را در نظر بگیرند بنابراین زمانی که معاونت شهرسازی برای تهیه طرح تفصیلی مشاوری انتخاب میکند باید الزام کند تا یک گروه ترافیکی قوی همکار این مشاور در تهیه طرح باشد. در واقع نیاز است یک مشاور ترافیکی با یک مشاور شهرسازی در کنار یکدیگر مسائل را به پیش ببرند تا ملاحظات را به یکدیگر منتقل کنند.
چالشهای پیشرو برای اصلاح این ساختار چیست؟
به لحاظ قانونی مانعی وجود ندارد. در فرآیند تدوین طرح تفصیلی نیز مسئله ترافیک خیلی کمرنگ در نظر گرفته شده است اما همین که در نظر گرفته شده، خوب است با این حال نیاز است برنامهریزان شهری که وظیفه تهیه طرح را بر عهده دارند به مطالعات ترافیک اهمیت بدهند و مطالعات حمل و نقل به اندازه کافی در فرآیند تهیه این طرحها مورد توجه قرار بگیرد. البته ماهیت بعضی از مسائل ترافیکی به نحوی است که ممکن است شهرسازان چندان به آن علاقه نداشته باشند به طور مثال چنانچه قصد داشته باشیم در نقطهای از شهر پایانه اتوبوس راهاندازی کنیم، به لحاظ شهرسازی شاید چندان تمایلی وجود نداشته باشد زیرا منطقهای آلوده را موجب میشود همچنین برخی مسائل از جمله خطوط انبوه و در نظر گرفتن عرض زیاد خیابانها ممکن است محل اختلاف شهرسازان و متخصصان ترافیک و حمل و نقل باشد. بعضاً همکاران شهرسازی به ایجاد شهری زیبا فکر میکنند و تفکرات فانتزی از شهر دارند که ممکن است مقداری با واقعیت فاصله داشته باشد. از این جهت اختلاف سلیقههایی وجود دارد اما از نظر من قابل حل است. زمانی که در قالب گروهی با یکدیگر تعامل دارند میتوانند با ارائه دلایل یکدیگر را اقناع کنند و با یک تصمیم واحد طرح را به جلو ببرند. قطعاً برخی اوقات ممکن است متخصصان ترافیک نظراتی دارند که متخصصان شهرساز نمیپسندند و بر عکس ممکن است دوستان شهرساز علاقهمند به ایجاد پیادهراه و تسهیلات پیادهروی و توسعه مسکونی و تجاری سنگین باشند که در تناقض با ملاحظاتی است که متخصصان ترافیک مدنظر دارند به هر حال این مسائل با تعامل قابل حل است.
نظر شما