به گزارش خبرنگار ایمنا، سیمین بهبهانی، نخستین اشعار خود را در سن ۱۴ سالگی سرود که در روزنامه «نوبهار» منتشر میشد. اولین کتاب سیمین «سه تار شکسته»، مجموعهای آمیخته از نظم و نثر است که در سال ۱۳۳۰ به چاپ رسید. سیمین با دو کتاب بعدی خود «جای پا» و «چهل چراغ» تا پیش از سی سالگی به چهرهای شناخته شده در میان شاعران زمان خود تبدیل شد. وی که به دلیل قلم شیوای خود، به ویژه برای سرودن اشعار عاشقانه، نامی تثبیت شده در غزل معاصر دارد در دهههای ۴۰ و ۵۰ با شورای موسیقی رادیو و تلویزیون همکاری کرد و نزدیک به سیصد ترانه سرود. بهبهانی پس از یک دهه سکوت در آغاز دهه ۶۰ دو مجموعه غزل جدید و متفاوت با نام «خطی از سرعت و از آتش» و «دشت ارژن» منتشر کرد. اشعار وی در آن برهه زمانی، تأثیر پذیرفته از رویدادهای دوران بود.
اندیشه بلند، توأم با شیوایی کلام و اشعاری مستحکم
شعر سیمین از لحاظ وزن، قالب و شکل ظاهری، چنان مستحکم و باشکوه است که میتوان ادعا کرد به بزرگترین شاعران سخن فارسی پهلو میزند و لغزش یا خطایی در ظاهر سخن او دیده نمیشود. اما به باور نگارنده فضل و برتری سیمین، بیشتر به سبب اندیشه بلند اوست که در جای جای شعر وی هویداست. خوشبختانه سیمین ظاهر مستحکم و شیوایی کلام را با اندیشه بلند توأمان دارد.
شاید به جرأت بتوان ادعا کرد که پس از پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی، هنوز بانوی شاعر با تسلط شعری قوی که به جوانب شعری از لحاظ ساختاری و فنی، آشنایی کامل داشته باشد و به مضمون شعری نیز بسیار بها دهد پیدا نشده است.
سیمین بهبهانی و شعر نیمایی
نیما یوشیج گفته بود که شعر ابتدا با یک نظام ریتمیک و موسیقایی به وجود آمده و بعدها عروضی شده است. سیمین با آن که شاعری سنتینویس بود و از قالبهای کلاسیک به خصوص غزل به بهترین شکل ممکن استفاده میکرد به شعر معاصر نیز توجه نشان میداد و ظرفیتی فوقالعاده برای ارائه بهروزترین ایدهها داشت و حساب وی از یک شاعر کلاسیکنویس صرف جدا بود همانطور که غزلهای او این موضوع را گواهی میدهد. بهبهانی تمایل آشکاری به ابداع و نوآوری داشت و به همین دلیل توانست ابداعات وزنی بسیاری از خود به جا بگذارد. ابداعاتی در همان قالب کلاسیک.
شاعری با دغدغههای اجتماعی
سیمین در عرصه جامعه نیز بسیار فعال بود؛ به طوری که چه در کانون نویسندگان چه در جمع فعالان حقوق زنان و چه به صورت منفرد به دفاع از ارزشهایی مانند حقوق بشر، آزادی بیان و حقوق برابر زنان پرداخت. در بین شاعران معاصر ایرانی، سیمین جزء سخنپردازانی است که رویدادهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، عاطفی و حتی اقتصادی، نمودی بارز در اشعارش دارد.
درست است که قالب غزل، معمولاً جایگاه طرح مباحث عاشقانه است اما سیمین نیز همچون شاعران دغدغهمند زیادی، مسائل اجتماعی را هم در این قالب شعری بررسی کرده است البته از دوره مشروطیت به بعد، بازتاب مسائل اجتماعی در غزل شدت یافته بود و سیمین به شکل اثرگذاری، مفاهیمی مانند آزادی، ستمستیزی، عدالت، مبارزه با نداری و فقر، جهل و بدبختی طبقات محروم و فرودست جامعه و نابسامانیها آنها را در اشعار خود نمایان میکند.
نگاه سیمین بهبهانی به مقوله عشق
به باور بسیاری، سیمین مضمون عشق را در شعرهای خود مستتر و پنهان ساخته است شاید همین موضوع، منجر به اثرگذاری بیشتر شعرهای وی روی مخاطب بوده باشد. نگارنده کتاب «عشق به سه روایت» که مفهوم عشق را در اشعار امیلی دیکنسون، سعادالصباح و سیمین بهبهانی بررسی کرده است، میگوید: «شاید خیلیها بگویند که اگر میخواستم نمایندهای از میان جامعه زنان شاعر برای شعر عاشقانه انتخاب کنم، بهتر نبود به سراغ فروغ میرفتم زیرا جامعه سیمین را بیشتر به شعر اجتماعی میشناسد. در پاسخ باید بگویم واقعیت این است که پژوهشگران زیادی روی شعر فروغ کار کردهاند و حتی مقایسههای بسیاری درباره شعر فروغ با شاعران عربزبان و انگلیسی انجام شده، اما این اتفاق برای سیمین کمتر رخ داده است.»
این پژوهشگر ادامه میدهد: «عشق در شعر سیمین به صورتهای مختلفی خود را نشان داده است و همیشه به معنای داشتن احساسات نسبت به جنس مخالف نیست. عشق به وطن، فرزند، خداوند و عشق مجازی در شعرهای وی به وضوح دیده میشود اما با همه این تفاسیر نمیتوانیم بگوییم که عشق، مرکز فعالیتهای سیمین است به دیگر سخن، عشق در پشت کلمات شعری وی پنهان شده است.»
اشعاری با گرایشهای فمنیستی
سیمین مانند بسیاری از زنان شاعر، گرایشهای فمنیستی خاص خود را داشت و مدافع حقوق زنان بود اما این نگرش وی سبب نشد که با بیانصافی به جامعه مردان بنگرد. در نگاهی کلی میتوان گفت که تمایل او به «فمنیسم لیبرال» نزدیکتر بود. دفاع از حقوق زنان و مسائل مربوط به این مقوله، یکی از دستاوردهای انقلاب مشروطه است که در قرن اخیر جلوهای خاص در ادبیات منظوم و منثور ایران زمین یافت.
سیمین نیز مانند فروغ فرخزاد، شاعری است که بیشتر فکر خود را بر مسائل مربوط به زنان معطوف کرد. وی به همان میزان که به احساسات عاطفی و زنانه میپردازد در شعر خود برای زنهای بدنام و طرد شده نیز جایی باز کرده و سعی میکرد درونیات زنان و مشکلات آنها را به نمایش بگذارد.
وی در تلاش بود تا معضلات و نوع رفتار مردان با زنان را به روشنی بیان کند اما در مجموع زن و مرد را بیرون از تعاریف زنانه و مردانه میشناسد. به دیگر سخن، زنانه بودن ذهنیت سیمین موجب نشد که او تنها به محکوم کردن مردان توجه کند و زنان را مبرا از هر ضعفی بداند از همین روست که نیک و بد، داد و بیداد و وفا و بیوفایی زن و مرد را در کنار یکدیگر گنجانده و یکطرفه به قاضی نرفته است.
مفهوم «کولی» در اشعار سیمین بهبهانی
در دفتر «دشت ارژن» سیمین، ۲۰ شعر سنتی وجود دارد که قهرمان همه اشعار، شخصیت نمادینی به نام «کولی» است. در افکار عمومی، هالهای از معانی ضد و نقیض و آشکار و نهان، درباره مفهوم «کولی» وجود دارد اما دلبستگی سیمین به این شخصیت طرد شده و برگزیدن کولی، به عنوان فردی رها شده، در واقع زیر سوال بردنِ برخی از ارزشهای سنتی جامعه درباره زن است.
شاعر در اشعار کولی واره خود سعی کرد در خطاب با این قهرمان شعری، پارهای از مشکلات زنان را در تاریخ به زبان هنری بازگو کند.
نمونهای از غزلهای سیمین
یک متر و هفتاد صَدُم، افراشت قامت سخنم
یک متر و هفتاد صدم، از شعر این خانه منم
یک متر و هفتاد صدم، پاکیزگی ساده دلی
جان دلآرای غزل، جسم شکیبایی زنم
زشت است اگر سیرت من، خود را در آن مینگری
هیها که سنگم نزنی، آینهام میشکنم
یک مغز و صد بیم عصص، فکر است در چارقدم
یک قلب و صد شور هوس، شعر است در پیرهنم
بر ریشهام تیشه مزن! حیف است افتادن من
در خشک ساران شما سَروم، بلوطم، چمنم
ای جملگی دشمن من! جز حق چه گفتم به سخن؟
پاداش دشنام شما، آهی به نفرین نزنم
انگار من زادمتان کژتاب بدخوی و رَمان
دست از شما گر بکشم، مهر از شما برنکنم
انگار من زادمتان، ماری که نیشم بزند
من جز مدارا چه کنم با پاره جان تنم!
نظر شما