به گزارش خبرنگار ایمنا، نگرش افراد به ازدواج به عنوان یک واقعیت اجتماعی تحت تأثیر فرهنگ، نقش و موقعیتی است که فرد در آن زندگی میکند، از سوی دیگر مشکلات ازدواج، آرزوها، ایدهآلها و تصویری که دختران و پسران از آینده و زندگی مشترک خود دارند موجب شده که جوانان به آسانی تن به ازدواج ندهد و از آن فرار کنند، عوامل بسیاری در این زمینه مؤثر است که برخی از آنها واقعی و برخی ساخته و پرداخته ذهن افراد است.
۱۲ میلیون جوان ایرانی در سن ازدواج قرار گرفتهاند، اما بسیاری از آنها یا تمایلی به ازدواج ندارند یا این که باید هفت خوان مشکلات را پشت سر بگذارند تا بتوانند وارد زندگی مشترک شوند. اگر از این جوانها بپرسید چرا از ازدواج فرار میکنند، شاید دلایل مختلفی از مشکلات اقتصادی و بیکاری گرفته تا نداشتن مسکن و مسئله تجمل گرایی خانوادهها را مطرح کنند.
مشکلاتی که راه را برای ورود جوانان به یک زندگی جدید با دشواریهای بزرگی مواجه میکند تا جایی که حاضرند برای گرفتار نشدن در باتلاق این گرفتاریها به راحتی قید ازدواج را بزنند و تنهایی را بر زندگی مشترک ترجیح دهند. در حقیقت فرار از ازدواج یکی از شایعترین عکسالعملها در برابر مسئله ازدواج است، خیلی از والدین از این موضوع ابراز نگرانی میکنند که جوان ما به سن ازدواج رسیده است اما نه به این کار رغبتی نشان میدهد و نه حتی برنامهای برای آن دارد.
شاید اگر والدین دلایل فرار از ازدواج را بدانند و نسبت به آن آگاهی کسب کنند بتوانند بهتر این مسئله را مدیریت کنند، تغییر معیارهای ازدواج موفق و پیچیده شدن آنها نسبت به گذشته از جمله مواردی است که خانوادهها باید راجع به آن آگاهی داشته باشند و اطلاعات خود را نسبت به نیازهای جوانان به روز کنند.
عدم توانایی تأمین نیازهای مادی و کاهش رغبت ازدواج
مرتضی پدریان، جامعهشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص گرایش نداشتن جوانان به ازدواج، اظهار میکند: با مطرح شدن بحث ازدواج انگیزههای فردی و اجتماعی در کنار همدیگر قرار میگیرند، اصولاً رفتارها و کنشهای اجتماعی نیاز به زیرساخت دارد که این زیر ساختها میتواند انگیزههای فردی و گروهی را دستکاری کرده و آن را کم و زیاد کند و امروزه در جامعه ازدواج جوانان تحت متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و ارزشی فرهنگی قرار میگیرد.
وی اضافه میکند: اگر از منظر اقتصادی نگاه کنیم امروز ازدواج بار مالی بسیار بالایی برای ازدواج جوانان دارد برای مثال در جامعه امروز برای ازدواج یک دختر باید حداقل ۳۵۰ میلیون تومان برای خرید جهیزیه هزینه کنند یا پسری برای رهن یک خانه معمولی باید حداقل صد میلیون تومان پیش هزینه و ماهیانه سه میلیون تومان اجاره پرداخت کند، وقتی که زیرساختهای اقتصادی جامعه به گونهای است که فرد قادر به تأمین نیازهای مادی نیست خود به خود تمایل به ازدواج و زندگی مشترک در فرد کاهش پیدا میکند.
این جامعهشناس، تصریح میکند: متغیرهای اجتماعی نیز در تمایل نیافتن جوانان به ازدواج مؤثر است، متغیرهای اجتماعی همان کنشها و الگوهای جامعه است، وقتی افراد در جامعه شاهد زیاد بودن تعداد طلاق و کاهش آمار ازدواج باشند، ناخواسته با دیدن اطرافیانی که ازدواج آنها منجر به طلاق شده یا از زندگی زوجی خود ناراضی هستند آنها را هم در گرایش به ازدواج بیتوجه میکند.
فردگرایی یکی از عوامل پرهیز از ازدواج
پدریان، تاکید میکند: عامل دیگر ارزش فرهنگی است، در حقیقت زمانی متأهل شدن و پدر شدن به عنوان یک مرحله گذار اجتماعی و تبدیل شدن فرد به یک شخصیت ارزشمند بود، اما در حال حاضر این پدیده مفهوم گذشته را ندارد و توصیههایی که افراد به همدیگر دارند بیشتر توصیه پرهیز از تشکیل خانواده و ازدواج است.
وی ادامه میدهد: مورد بعدی که در حوزههای ارزشی فردی اجرا میشود، این است که ازدواج کردن در اصل محروم کردن فرد از برخی کنشهای اجتماعی است یعنی درجه آزادی فرد را کمتر میکند، اگر درجه آزادی را به عنوان داشتن حق انتخاب در نظر بگیریم فرد وقتی ازدواج کند خود به خود درجه آزادی و تردد او در بسیاری از مکانها کاهش پیدا میکند و بخشی از اوقات او اختصاص به خانواده و همسر پیدا میکند، یعنی در دوران مجردی فرد تعهدی به کسی ندارد و باید در زندگی متاهلی رفتارهای خود را تغییر دهد.
این استاد دانشگاه، اظهار میکند: آنچه امروز در جامعه شکل گرفته این است که ساختار جامعه به سمت ذرهای شدن پیش میرود، در حقیقت اتمیزه شدن با فردگرایی تفاوتهایی دارد، در اتمیزه شدن فرد خواستههای خود را بدون در نظر گرفتن معیارهای اخلاقی مدنظر قرار میدهد یعنی همانطور که فرد در جامعه میتواند نیازهای خود را برآورده کند، قید و بندها و مسئولیتهای خانوادگی ندارد و با در نظر گرفتن وضعیت امروز جامعه و متغیرهای فردی، اجتماعی و فرهنگی متأسفانه عدم تمایل به ازدواج دختران و پسران یک کنش عقلانی مناسب اوضاع جامعه امروز است.
سطح انتظار جوانان بالا رفته است
حمید نصیری، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص علل فرار جوانان از ازدواج در شرایط فعلی، اظهار میکند: این موضوع تک عاملی نیست و ابعاد مختلفی در این زمینه مؤثر است، معمولاً جنبههای روانشناختی، اجتماعی، مسائل اقتصادی و فرهنگی در بروز این اتفاق تأثیرگذار است و فرار از ازدواج جوانان در همه کشورهای دنیا مطرح است. جنبههای اقتصادی جامعه باعث شده تشکیل زندگی خانوادگی مشکلات خاصی داشته باشد و بسیاری از افراد توانایی لازم از نظر برآوردن نیازهای خانواده را نداشته باشند.
وی اضافه میکند: عدهای به دلیل نداشتن شغل مناسب توان اداره کردن یک زندگی را ندارند، با توجه به بالا بودن سطح انتظارات فعلی، بسیاری از خانوادهها از ازدواج خود و زندگی در یک اتاق از خانه پدری درگذشته سخن میگویند و این که بعد از گذر سالیان بسیار موفق به خرید خانه مستقل شدند.
این روانشناس بالینی، تصریح میکند: اما امروزه شاهد هستیم سطح انتظارات جوانان بالا رفته است، همانطور که همه اعضای خانواده موبایل و خودروی شخصی دارند، طبیعی است که افراد خانواده تمایل به داشتن خانه شخصی هم پیدا میکنند و نمیتوان انتظار داشت که افراد خانواده با مدلهای سالهای گذشته ارتباط برقرار کرده و زندگی کنند.
نصیری در خصوص تأثیر مسائل روانشناختی در تأخیر ازدواج جوانان، اظهار میکند: از نظر مسائل روانشناختی ازدواج یک موضوع مراقبتی است و باید انسان توانایی مراقبت از فرد دیگر را داشته باشد، همانطور که سلامت جسم برای افراد مهم است سلامت روانی و پختگیهای شخصیت هم از مسائلی است که نیاز به رشد و ارتقا دارد.
وی میافزاید: همانطور که در دوران کرونا به مردم آموزش میدهیم چگونه بهداشت جسمی خود را حفظ کنند تا بتوانند زنجیره انتقال این بیماری را قطع کنند، در مورد سلامت روانی هم نیازمند سرمایهگذاری بیشتری برای جامعه بودیم و نتیجه این نبود سرمایهگذاریهای روانشناختی خود را در مقوله ناسازگاریهای خانوادگی و طلاق نشان میدهد.
آمارهای فعلی طلاق انگیزه ازدواج را کاهش میدهد
این استاد دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، تاکید میکند: درست است که در کشور آمار رسمی طلاق بالا نیست، اما همین آمارهای فعلی هم قابل پذیرش نیست و بخش بسیاری از سرمایههای اجتماعی را هدر میدهد، وقتی جوانان به این مسئله نگاه میکنند و این که در خانواده ازدواج برادر بزرگتر آنها منجر به جدایی شده، خواهر یا برادر دیگر آنها در زندگی مشترک اختلاف دارد، این اتفاق در یک خانواده انگیزه ازدواج و زندگی مشترک را در بین جوانان کاهش میدهد.
وی تصریح میکند: اگر بخواهیم از حوزههای فرهنگی به این مسئله نگاه کنیم، وقتی مسائل کنار همدیگر جمع میشوند فرهنگها هم ساخته میشوند، یعنی مدلهایی که انسانها در روال زندگی خود دارند و بسیاری از اوقات این فرهنگ خودخواسته نیست و اینطور نبوده که انسانها برای آن برنامهریزی کرده باشند مثل فرهنگ پوششی، تعاملات اجتماعی یا شرایط کرونا که یک فرهنگ تعاملات جدید را برای افراد ایجاد کرده است.
این روانشناس بالینی، اضافه میکند: تبعات مسائل اقتصادی، روانشناختی، جامعه شناختی و تغییر انتظارات مردم در جامعه فرهنگ جدیدی ایجاد کرده است به این معنا که در گذشته بالا رفتن سن ازدواج جوانان ارزشها و ضد ارزشهای جامعه را تحت تأثیر قرار میداد و آن فرد احساس میکرد شرایط ایدهآل نیست، به طور طبیعی بعضی از این موارد میتواند جنبههای مثبت هم داشته باشد که جوانان با افزایش سن میتوانند پختهتر تصمیم بگیرند.
نداشتن مسئولیتپذیری برخی جوانان عامل فرار از ازدواج
نصیری در خصوص نداشتن مسئولیتپذیری برخی از جوانان و فرار آنها از ازدواج، اظهار میکند: مراقبت از دیگران اوج سلامتی یک فرد است، یعنی این که یک فرد با ازدواج بتواند از دیگری مراقبت کند و این مراقبت از ماسک زدن هنگام در خیابان رفتن در شرایط کرونایی فعلی تا رسیدگی به مسائل زندگی مشترک را دربر میگیرد، مسئولیتپذیری یک مسئله گسترده است و انسان از دوران کودکی تا بزرگسالی با مقوله مسئولیتپذیری در زندگی مواجه است.
وی ادامه میدهد: به نظر میرسد باید روی الگوهای تربیتی جامعه بیشتر سرمایهگذاری کنیم تا نسلهای بعدی بتوانند محصول آن را دریافت کنند، در این مسئله باید سعی کنیم سیاستهای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت اتخاذ کنیم تا بتوانیم موضوع گریز جوانان از ازدواج را حل کنیم.
فرار از ازدواج یک مسئله تک بعدی نیست
این روانشناس بالینی، تاکید میکند: فرار جوانان از ازدواج یک مسئله تک بعدی نیست و این که فکر کنیم اگر افراد دیندار شوند همه چیز حل خواهد شد یا اگر از نظر اقتصادی قوی شوند مشکلی نخواهند داشت یا اگر اشتغال داشته باشند از ازدواج فرار نمیکنند، این موارد باورهای اشتباهی است، باید والدین بتوانند موانع موجود را شناسایی و این موانع را حل کنند.
نصیری، تصریح میکند: باید خانوادهها سعی کنند به برآوردن انتظارات فرزندان خود بیشتر توجه کنند و بتوانند با آنها گفتو گو کنند و تنها نخواهند حرف خودشان را به کرسی بنشانند و یک تعاملی اتفاق بیفتد و همین تعامل باعث میشود که مشارکت اتفاق بیفتد و خانواده ها بتوانند این مسئله را حل کنند و باید مسائل اقتصادی، اجتماعی و روانی را هم در نظر بگیرند تا بتوانند بر این معضل غلبه کنند.
نظر شما