به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، چنین استدلال شده است هر شهری که از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای افزایش کارآمدی و قابلیت دسترسی بهره گیرد، در لیست شهرهای هوشمند جهان قرار میگیرد. بسیاری از متخصصان و مهندسان فناوری در تلاشند به رویکردهای مؤثری برای ایجاد شهرهای هوشمند دست یابند و آنها را از قابلیتهای بسیاری برخوردار کنند با این حال توجه به این مسئله که ساکنان شهرهای هوشمند چه کسانی هستند و خدمات فناوری قرار است در دسترس چه افرادی قرار گیرد نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این راستا، مدیران در ایجاد شهرهای هوشمند با چالشهای زیادی مواجه هستند که در ادامه به معرفی مهمترین آنها پرداخته میشود.
شهرهای هوشمند مناطقی با دو گروه برنده و بازنده به وجود میآورد
مدیران در شهرهای هوشمند اغلب تلاش میکنند از علم، فناوری و مهندسی برای طراحی شهرها بهره گیرند این در حالی است که منتقدان علوم اجتماعی بسیاری از اقدامات مربوط به ایجاد شهر هوشمند را برای زندگی بشری مشکلساز فرض میکنند. این مشکلات در شهرهایی نظیر دهلرا، واقع در منطقه احمدآباد از ایالت گجرات هند که برای هوشمندسازی آن اهداف ویژهای در نظر گرفته میشود بسیار مشهود است چرا که مقامات برای ایجاد شهر هوشمند، زمینهای زراعی را به بهایی اندک از تمام مالکان پس میگیرند یا مثلاً مدیران شهر مصدر امارات متحده عربی پس از بحران مالی جهانی که بین سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ به وقوع پیوست، منطقه کربن صفر را قربانی ایجاد شهر هوشمند کردند و Songdo واقع در ۳۰ کیلومتری جنوب غربی سئول پایتخت کره جنوبی پس از هوشمندسازی اغلب ساکنان خود را از دست داد و به شهر ارواح تبدیل شد.
بدون شک، مدیران این شهرها از عمل به تعهدات خود سر باز زده و در حین هوشمندسازی، مسائلی نظیر مهاجرت، رشد جمعیت و تغییرات آب و هوایی را مورد توجه قرار ندادهاند.
از سوی دیگر شهرهای هوشمند دیگری نیز در سراسر جهان وجود دارد که برنامهریزان آنها توجه خود را بر جذب سرمایه در مناطق تجاری و محلههای شهری معطوف کرده و بر ایجاد بازیافت الکترونیکی مواد زائد یا وسایل حمل و نقل الکتریکی در شهرها متمرکز شدهاند که این کار ایجاد برندهها و بازندههایی را به همراه داشته است در واقع کسانی که در شهرهای هوشمند به خدمات جدید دسترسی کامل دارند برندههای آن به شمار میروند حال آن که برخی مردم نه تنها هیچ بهرهای از این خدمات نمیبرند بلکه در اکثر موارد منافعی را نیز از دست میدهند و همین امر آنها را در لیست بازندگان شهرهای هوشمند قرار میدهد.
شکاف دیجیتالی در اغلب شهرهای هوشمند حاکم است
مشکلی که اغلب مدیران شهرهای هوشمند با آن مواجه هستند اینکه تا کنون نتوانستهاند مانع از ایجاد شکاف دیجیتالی بین مردم شوند و به عبارت دیگر، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی در نتیجه میزان دسترسی متفاوت ساکنان به تکنولوژی ارتباطات و نحوه بهرهوری از آنها در چنین جوامعی حاکم است. جالب این که شکاف دیجیتالی به شکاف جنسیتی نیز تبدیل شده است و حتی اعضا یک خانواده نیز ممکن است از خدمات دیجیتالی شهرهای هوشمند به طور نابرابر بهره برند که این امر ممکن است در نتیجه نابرابری دسترسی به آموزش، منابع و فناوری بین پسرها و دخترهای یک خانواده به ویژه در کشورهای در حال توسعه اتفاق بیفتد.
حریم خصوصی مردم در شهرهای هوشمند مورد توجه قرار نمیگیرد
بسیاری از نهادهای بخش خصوصی که به جمعآوری و ذخیره اطلاعات شهروندان میپردازند از نظر قانونی محدود به حفظ حقوق مردم نیستند و ممکن است به حریم شخصی افراد تجاوز کنند به عنوان مثال بسیاری از این بخشها که رویکردی زنستیز یا نژادپرستانه دارند اتفاقاتی را که برای مردم میافتد بدون هیچ محدودیتی در صفحات مجازی خود به اشتراک میگذارند و از این طریق حقوق مردم را پایمال میکنند به عنوان مثال در بعضی از شهرهای هوشمند دنیا گاهی دیده میشود که کلیپهایی از افراد در حین ارتکاب اعمال ناشایست در حریم خصوصی خود توسط بسیاری از اقشار جامعه در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود بدون این که مقامات رسمی هیچ گونه واکنشی نسبت به آن از خود نشان دهند.
فعالان هندی به طور مرتب در رسانههای اجتماعی برای انتقادهای خود از سیاستهای دولت مورد تهدید قرار میگیرند و در این شرایط، مدیران شهرهای هوشمند اغلب اقدام خاصی انجام نمیدهند به همین دلیل شهروندان با خشونتهایی مواجه میشوند که آنها را از به زبان آوردن انتقادات بیشتر باز میدارد.
نظر شما