بی پناه تر از خبرنگار در این مملکت وجود ندارد

در زمانه‌ای که خبرنگاران بدون برخورداری از امنیت شغلی مناسب و با وجود نگرانی از وضعیت معیشتی خود، برای اعتلای فکر و فرهنگ جامعه ایثارگری می‌کنند، اتفاقی غیر منتظره در یک روزنامه اصلاح طلب، جامعه خبرنگاری را به شوک فرو برد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، روزنامه اعتماد با عنوان تعدیل نیرو، سه نفر از خبرنگاران سرویس سیاسی خود با نام‌های میلاد علوی، ثمر فاطمی و مهدی روزبهانی را اخراج کرد و در ادامه مرجان زهرایی نیز در اعتراض به این حرکت از کار در این روزنامه استعفا داد. به گفته این خبرنگاران، آنها روز هفدهم تیرماه در جلسه‌ای که با حضور بهروز بهزادی، مدیرمسئول و سردبیر روزنامه برگزار شد از وضعیت شغلی خود پرس و جو کردند.

بهروز بهزادی در این جلسه گفته است که قرار بر تعدیل یا کاهش نیرو نیست و شاید تغییراتی در صفحات انجام شود، اما به فاصله سه روز بعد، جلسه‌ای با حضور خبرنگاران سرویس سیاسی در دفتر صاحب امتیاز روزنامه برگزار می‌شود که در آن به خبرنگاران اعلام می‌کنند سه نفر از پنج خبرنگار سرویس سیاسی این روزنامه تعدیل خواهند شد و از آنان خواسته می‌شود خودشان انتخاب کنند که چه کسانی از کار در روزنامه کنار گذاشته شوند! حرکتی خطرناک که می‌توانست باعث ایجاد بحث و جدل در بین خبرنگاران شود.

پس از این اتفاقات، خبرنگاران به سردبیر اعلام می‌کنند که روزنامه باید تصمیم بگیرد کدام افراد از روزنامه اخراج شوند و در نهایت مدیر مسئول بدون حضور در دفتر روزنامه به خبرنگاری که قرار بر ماندنش بوده اعلام می‌کند که به میلاد علوی، ثمر فاطمی و مهدی بهزادی اعلام کند که دیگر نیازی به آنها ندارند.

خبرنگاران اخراج شده نیز در واکنش به این اتفاق، بیانیه‌ای با عنوان «روایت اخراج» منتشر می‌کنند که در بخش‌هایی از آن آمده است: "ما معتقدیم که این اخراج که بدون هیچ زمینه، مهلت زمانی و یک‌باره و بدون اطلاع قبلی انجام شده نه تنها بر خلاف اصول حرفه‌ای و اخلاقی است، بلکه در شرایط اقتصادی کنونی، بحران‌ها و تأثیرات اقتصادی و روانی بسیاری برای خبرنگاران به دنبال خواهد داشت.

تلخ‌تر آنکه بر اساس شواهد و اطلاعات موجود، اخراج‌های دیگری نیز در روزهای آینده در روزنامه اعتماد اتفاق خواهد افتاد.

در تمام این مدت بهروز بهزادی به عنوان رئیس انجمن پیشکسوتان مطبوعات و مدیر مسئول و سردبیر روزنامه اعتماد، حتی حاضر به برگزاری یک جلسه با خبرنگاران اخراجی نشد؛ چه پیش و پس از برگزاری جلسه با الیاس حضرتی و چه پس از اعلام اسامی خبرنگاران اخراجی؛ سکوت تنها واکنش سردبیر روزنامه اعتماد در قبال این اتفاقات بود.

در این میان تنها معاون سردبیر که خود را عضوی از تحریریه می‌داند، تلاش‌هایی انجام داد تا خبرنگاران اخراجی در ازای دریافت حق و حقوق‌شان مجموعه را با آرامش ترک کنند ولی ظاهراً این اقدام نیز فرمایشی بود چراکه حتی این رایزنی‌ها هم بی نتیجه باقی ماند."

پاسخ مدیر مسئول روزنامه

الیاس حضرتی، مدیر مسئول این روزنامه، در نامه‌ای به انجمن صنفی روزنامه نگاران نوشت:

«"هیأت مدیره محترم انجمن صنفی سراسری روزنامه‌نگاران

با سلام و احترام، ممنون از اینکه نکات مورد نظر همکاران عزیز را دوستانه منعکس کردید. بنده نیز به لحاظ علاقه‌ای که به تقویت نهادهای صنفی دارم و خواهان تقویت آنها و گفتگوی فی‌مابین هستم، با احترام تمام موارد را پاسخ می‌دهم. اطمینان دارم که این پاسخ به درک بهتر ماجرا کمک خواهد کرد.

حتماً توجه دارید که اگر چه بنده مدیر مسئول و مالک روزنامه و به تعبیر دقیق‌تر کارفرما هستم، و همکاران عزیز که مثل فرزندان من هستند، روزنامه‌نگار و حقوق‌بگیر هستند، و شاید در نگاه اول این دو در نقطه مقابل یکدیگر تعریف شوند، ولی واقعیت این است که همه ما در یک کشتی نشسته‌ایم که متأسفانه دیگر رمق چندانی برای حرکت ندارد. بنده کسی هستم که بیش از دو دهه در این حرفه فعالیت کرده‌ام و تا کنون رضایت نداشتم که عذر همکاران خود را بخواهم و این سخت‌ترین روزهای حرفه‌ای من است که مجبور شوم عذر همکاران عزیزم را بخواهم.

می‌دانم که وضعیت اشتغال چگونه است و وضعیت اقتصادی روزنامه‌نگاران تا چه حد نامناسب است ولی روزنامه یک بنگاه اقتصادی هم هست و اگر نتواند به نقطه سربه‌سری برسد، نمی‌تواند ادامه حیات دهد. متأسفم بگویم که ما تا رسیدن به این نقطه راه زیادی را در پیش داریم و ادامه تعدیل نیرو نه یک انتخاب، بلکه یک الزام برای باقی ماندن حداقل تعداد ممکن از همکاران عزیز است. اگر به این کار مجبور نبودیم به طور قطع با همین عزیزان نیز همکاری خود را ادامه می‌دادیم. آنان که از بهترین همکاران ما بودند و امیدواریم شرایطی پیش آید که در ادامه نیز بتوانیم در خدمت آنان باشیم. ما دو راه بیش‌تر نداریم.

یا بستن کامل روزنامه یا کاهش نیروها تا حد رسیدن به نقطه سربه‌سری. به همین دلیل تعداد صفحات روزنامه را به ۱۲ رسانده‌ایم و ممکن است به ۸ هم برسانیم. ما بسیار خوشحال می‌شویم که تیراژ و آگهی مطبوعات از جمله روزنامه اعتماد آن قدر شود که بتوانیم نیروها را دو برابر کنیم. ولی چه کنیم که مسیر عکس پیش روی ما است بنابراین بعید است که دوستان و همکاران محترم تعطیلی کامل را به تعدیل نیرو ترجیح دهند.

در خصوص استنباط آنان از بی‌احترامی به عزیزان، حتماً اشتباه برداشت رخ داده است. اینکه گفتم نفرات تعدیل‌شونده را خودتان انتخاب کنید به این علت بود که می‌دانستم برخی از آنان مشکلات کمتری دارند یا امکان کاریابی سریع‌تری را دارند، لذا خواستم خودشان انتخاب کنند و هنگامی هم که چنین نکردند، طبعاً وظیفه بنده بود تعیین کنم ولی این پیشنهاد در جهت احترام به این همکاران عزیز بود. آخر چرا باید با کسانی که سال‌ها در کنار یکدیگر بوده‌ایم و همکاری صمیمانه داشته‌ایم، برخورد بدی داشته باشیم؟ این از عقلانیت به دور است.

در باره پرداخت حقوق خرداد ماه و تیر ماه حتماً همین کار انجام خواهد شد و سعی می‌کنیم که حقوق این دوستان را زودتر از دیگران پرداخت کنیم. حتماً همکاران محترم می‌دانند که در گذشته مشکلی برای پرداخت‌ها نبود و کوشش می‌شد در موعد مقرر پرداخت شود. اگر اکنون دیرتر می‌پردازیم، به دلیل همان مشکلات پیش‌گفته است که حتی مجبور شدم خودروی خود را فروخته و دستمزد همکاران را بپردازم، چون می‌دانم مشکلات آنان چقدر زیاد است. با این حال در پرداخت سریع‌تر حقوق این عزیزان کوشش خواهد شد. اگر پولی در دست باشد پرداخت دیرهنگام آن خلاف اخلاق و عقل است.

در باره بیمه بیکاری قطعاً همه گونه اقدامات لازم و مربوط به وظیفه انجمن در اسرع وقت انجام می‌شود. تسویه‌حساب را هم به سرعت انجام می‌دهیم، و امیدواریم که امکان پرداخت آن را هم زودتر پیدا کنیم. همه اینها حق این عزیزان است، ولی انتظار داریم که همکاران محترم نیز شرایط روزنامه را نیز درک کنند.

بنده همان زمان که درخواست تعدیل را کردم پیشنهاد تولید محتوا به صورت حق‌التحریری را به همه عزیزان دادم و همچنان بر این پیشنهاد خود هستم، امیدوارم که مقبول باشد. در هر حال دوستان هر جا که باشند دعاگوی آنان هستم و از ارادت و دوستی ما نسبت به آنان هیچ چیزی کم نخواهد شد و امیدوارم خاطره خوبی از مدت همکاری خود در اعتماد در ذهن آنان نقش بسته باشد.»

لزوم برخورداری خبرنگاران از امنیت شغلی

این مساله ناخوشایند اگرچه اتفاق جدیدی در حوزه رسانه محسوب نمی‌شود، اما گویا این روزها چنین خبرهایی بیشتر به گوش خواهد رسید؛ خبرهایی که بار دیگر مقوله‌ای به نام لزوم برخورداری خبرنگار از امنیت شغلی را یادآور می‌شود.

نحوه فعالیت کمیته‌های استانی و جایگاه شورای عالی حفاظت فنی از سه گروه شغلی شامل شاغلان در زندان‌ها و ندامتگاه‌ها که مستقیماً با زندانیان در ارتباط هستند، شاغلان در مراکز روان درمانی که مستقیماً با بیماران روانی در ارتباط هستند و خبرنگاران به عنوان مشاغل سخت و زیان‌آور نام برده شده است.

اما علی‌رغم اینکه خبرنگاران در این ردیف قرار گرفته اند، کاری برای آنها انجام نشده و تسهیلاتی برای آنان در نظر گرفته نشده است و بعضاً مشاهده شده که بسیاری از خبرنگاران فعال بیمه نیستند؛ بنابراین در قبال هرگونه حادثه یا اخراج آنان، هیچ مقام یا نهادی پاسخگو نیست و عملاً حمایتی از فعلان رسانه‌ای نمی‌شود.

هیچکس تصور نمی‌کند خبرنگاری که با علاقه تمام و در هر شرایطی قلم میزند و حوادث و اخبار را با ظرافت و حساسیت به اطلاع مردم می‌رساند، ممکن است مدت‌ها دستمزدی دریافت نکند و یا به راحتی کنار گذاشته شود. در این میان، بحث معیشت خبرنگاران پس از کنار گذاشته شدن از رسانه خود، همیشه مورد بحث بوده و باید برای آن تدبیری اندیشیده شود.

چرا تا سود کم می‌شود اولین راه حذف روزنامه نگار است؟

ثمر فاطمی، خبرنگار تعدیل شده این روزنامه به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: روزنامه نگاری در مطبوعات ایران مانند جنگیدن در خط مقدم جبهه است. همیشه باید مراقب باشد که از طرفی تیر نخورد، نارنجک به سمتش پرتاب نکنند، روی مین نرود و باید از میان کلمات واژه‌هایی را کنار هم بچیند تا از دل آن گزارشی دربیاید که هم حق باشد و هم عدالت و از سانسور نیز جان سالم به در ببرد. از طرفی باید هر روز در مقابل سیل عظیم ناسزاهایی که می‌شنود، گذر کند.

وی می‌افزاید: از سویی روزنامه نگار باید سعی کند با حقوق حداقلی روزنامه که جزو پایین‌ترین رده‌های حقوقی در کشور است زندگی خود را بچرخاند و با شرافت زندگی کند. چراکه وضعیت معیشتی همه با مشکل مواجه شده است و در این شرایط اینکه بتواند بین شرافت و چرخاندن چرخ زندگی تعادل برقرار کند تبدیل به کاری سخت شده است، که البته روزنامه نگاران شریف ما این کار را انجام می‌دهند.

این روزنامه نگار ادامه می‌دهد: در این میان همان حقوق حداقلی خبرنگاری را نیز در روزنامه‌های ایران به موقع نمی‌گیریم. از همه این موارد که بگذریم پس از ۴ سال کار کردن در روزنامه و با همه این سختی‌ها دست و پنجه نرم کردن، مدیر روزنامه تصمیم می‌گیرد که آن روزنامه نگار از فردا بی کار باشد و به این فکر نمی‌کند که این فرد ۴ سال تلاش کرده است. اگر "اعتماد" روزنامه است به خاطر گزارش‌هایی است که تک تک روزنامه نگاران آن با سخت‌کوشی نوشتند. اگر روزنامه نگاران نباشند، روزنامه از معنا و مفهوم خالی است.

فاطمی اضافه می‌کند: حتی صاحبان روزنامه هم قدر خبرنگار را نمی‌دانند، چراکه گویی روزنامه‌ها تبدیل به بنگاه‌های اقتصادی شده است و ما نیروهای کاری هستیم که تا زمانی که سود و منفعت اقتصادی داریم به درد مدیران می‌خوریم و لحظه‌ای که احساس کنند منافع شخصی آنها به خطر افتاده به راحتی روزنامه نگار را کنار می‌گذارند و به اصطلاح آب هم از آب تکان نمی‌خورد.

وی خاطر نشان می‌کند: انجمن صنفی روزنامه نگاران تهران معتقد است که اگر ما حقوقمان را بگیریم و بیمه بیکاری به ما داده شود، مطالباتمان را دریافت کرده ایم. اما مطالبه من مشخصاً این است که دیگر هیچ وقت چنین اتفاقی برای روزنامه نگاری رخ ندهد، اگر مدیر رسانه فکر می‌کند که نمی‌تواند چرخ روزنامه را بچرخاند باید اعلام ورشکستگی کند و راه حل این کار اخراج و بیکار کردن روزنامه نگار نیست. چرا تا سود کم می‌شود اولین راه حذف روزنامه نگار است؟

این روزنامه نگار تصریح می‌کند: می‌خواهم که همه روزنامه نگاران دست به دست یکدیگر دهند و به این روند که سال‌ها اتفاق می‌افتد پایان دهند. چراکه ما اولین اخراجی‌های روزنامه در ایران نیستیم و آخرین آنها نیز نخواهیم بود. اگر صاحبان رسانه بدانند که حذف خبرنگار تا این حد ساده و بی هزینه نیست، شاید دفعات بعد که خواستند با کسی این برخورد را انجام دهند کمی بیشتر فکر کنند و احساسی تصمیم نگیرند.

تعدیل خبرنگاران رویه‌ای خطرناک است

مرجان زهرانی، خبرنگاری که از این روزنامه استعفا داد، در گفتگو به خبرنگار ایمنا، اظهار می‌کند: روند تعدیل‌ها در روزنامه اعتماد از سال ۹۷ آغاز شد، آرزو فرشید، فائزه عباسی و مریم وحیدیان نیز جزو خبرنگاران سرویس سیاسی بودند که هر کدام به دلیل و بهانه‌ای تعدیل و به بیان درست تر اخراج شدند. البته در سرویس‌های دیگر روزنامه نیز تعدیل‌هایی صورت گرفت.

وی می‌افزاید: از فروردین ۹۹ به دلیل شوک کرونا و وضعیت به هم ریخته اقتصادی سرگردان بودیم و نمی‌دانستیم به کار باز می‌گردیم یا خیر. حتی چند شماره پس از عید نوروز را به صورت الکترونیکی منتشر کردند و صحبت از این بود که به همین سبک پیش برود و روزنامه نگاران به تحریریه باز نگردند که این خود شوک بزرگی بود. پس از مدتی شرایط به روال سابق بازگشت و به ما گفته شد که به تحریریه بازگردید.

این روزنامه نگار ادامه می‌دهد: در ادامه تعدیل‌هایی که چند باری در سال‌های گذشته انجام شده بود، قرار بر این شد که سه نفر از سرویس سیاسی تعدیل شوند. آقای حضرتی برخلاف رویه اخلاقی و مرسوم از ما خواستند که خودمان انتخاب کنیم چه کسی تعدیل شود که این اتفاق بسیار بدی بود. ما همکار و دوست بودیم، قطعاً هیچکدام نمی‌خواست که کسی بیکار شود و خود او همچنان در روزنامه بماند. در نهایت تصمیم گرفتیم که بگوییم خودشان نیروهای تعدیلی را انتخاب کنند.

زهرانی با بیان اینکه "در نهایت تصمیم بر این شد که من و یکی دیگر از همکاران دیگر در سرویس بمانیم و میلاد علوی، فاطمه ثمر و میلاد روزبهانی از روزنامه بروند" می‌گوید: من تمایلی به ادامه همکاری نداشتم، زیرا رفتاری که صورت گرفت غیر اخلاقی و غیر حرفه ای بود و مطمئناً اگر من به همکاری خود با این مجموعه ادامه می‌دادم باید منتظر می‌شدم که مدتی بعد همین اتفاق برای من رخ دهد. این تعدیل از نظر اقتصادی و روانی شوک بسیار بدی است.

وی اضافه می‌کند: مسأله‌ای که جا افتاده این است که گمان می‌شود هر مدیری حق دارد به دلیل شرایط اقتصادی نیروهای خود را تعدیل کند. در واقع همه به مدیران اقتصادی بخش خصوصی حق می‌دهند و می‌گویند احتمالاً به دلیل شرایط اقتصادی نمی‌تواند روزنامه را اداره کند، اما به نظر من این یک رویه بسیار خطرناک است که تعدیل را از نیروی اصلی روزنامه که خبرنگار است شروع کنیم.

این روزنامه نگار تصریح می‌کند: با روندی که پیش می‌رود چیزی از این صنف باقی نمی‌ماند، چراکه کسانی در تحریریه می‌نشینند و صرفاً کپی انجام می‌دهند، در نتیجه اصلاً احتیاجی نیست که فرد خبرنگار باشد تا روزنامه نگاری کند؛ فقط تعدادی کارمند در روزنامه‌ها باقی می‌مانند و کار را آنطور که صاحبان رسانه می‌خواهند انجام می‌دهند. باید به فکر راه حل دیگری بود، احتمالاً با تغییر دولت با موج بیکاری دیگری برای روزنامه نگاران و خبرنگارانی که در روزنامه‌های دولتی مشغول به کار بودند، رخ می‌دهد و این روند در نهایت به ضرر یک صنف است. این تعدیل بجز تأثیرات اقتصادی، از نظر روانی نیز تأثیر بسیار زیادی دارد. علاوه بر اینکه نباید تعدیل تا این حد عادی سازی شود، باید برخی آداب و اصول اخلاقی از بین رفته را مجدداً احیا کنیم.

زهرانی توضیح می‌دهد: مثلاً اگر شرایط همکاری با روزنامه نگار وجود ندارد باید شرایط و اصولی برای آن رعایت شود. همانطور که از خبرنگاران انتظار می‌رود پیش از ترک مجموعه اطلاع دهند و تا زمان آمدن نیروی جایگزین کار خود را انجام دهند، متعاقباً این انتظار می‌رود که برای کنار گذاشتن خبرنگاران از پیش به آنها اعلام شود و شرایطی فراهم گردد که با شرایط مالی مناسبی از مجموعه خارج شوند، در واقع حقوق و سنوات آنها پرداخت شود تا بتوانند فرجه ای یک ماهه برای پیدا کردن کار داشته باشند.

مردم این تعدیل‌ها را به خاطر می‌سپارند

میلاد علوی دیگر خبرنگار تعدیل شده از این روزنامه به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: اتفاقی که در روزنامه اعتماد افتاد آئینه ای از اتفاقاتی است که هر روز در مطبوعات ایران رخ می‌دهد، خبرنگارانی که تلاش می‌کنند با هزار واژه از سد سانسور عبور کنند و بخش کوچکی از درد مردم را بگویند بدون هیچ اعلام قبلی و احترامی از کار برکنار می‌شوند و کسی نیست که صدای آنها را به جایی برساند.

وی می‌افزاید: قرار بر این بود که خبرنگاران رکن چهارم دموکراسی باشند، اما از ساده‌ترین حقوق خود نیز محروم اند. پس از اینکه این اتفاق در روزنامه اعتماد افتاد با انجمن صنفی که جایی برای دفاع از حق و حقوق خبرنگاران است، تماس گرفتیم و گفته شد که ما قدرت نداریم. اوج رایزنی این انجمن این است که تلاش کنند حقوق خرداد و تیرماه پرداخت شود. یعنی کاری که انجمن می‌تواند انجام دهد این است که رایزنی کند تا من حق قانونی ام را بگیرم و اگر انجمن نباشد قرار است حق قانونی من داده نشود؟

این روزنامه نگار تاکید می‌کند: کم نداریم خبرنگارانی که از درد دروغ، فشار و مشکلات دیگر خانه نشین شده اند. اما حداقل انتظار ما این است که در این شرایط کسی باشد که به داد ما برسد، اما نیست. بزرگترین تلخی اتفاقی که در روزنامه اعتماد افتاد این است که در آینده نه چندان دور در سایر رسانه نیز چنین اتفاقی می‌افتد. به نظر می‌رسد در روزنامه ایران، همشهری، شرق، سازندگی، خبرگزاری ایلنا و ایمنا نیز تعدیلاتی صورت گیرد. گویا قرار است در یک ماه آینده شاهد موجی از تعدیل باشیم.

علوی اضافه می‌کند: آدم به این نتیجه می‌رسد که بی پناه تر از خبرنگاران در این مملکت وجود ندارد. چاره‌ای نیست و گویی باید بسوزیم و بسازیم. ای کاش در این سوختن و ساختن‌ها حداقل بتوانیم با هم یک کار صنفی را پیش ببریم. انجمن صنفی روزنامه نگاران هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد و گاهی حتی از دادن یک بیانیه حمایتی کوچک نیز خودداری می‌کند؛ این دقیقاً زوال روزنامه نگاری است.

وی ادامه می‌دهد: به نظر من شاید مرجعیت رسانه‌ای به کیلومترها خارج از مرزهای رسانه‌ای ایران رفته باشد، چراکه حرمت روزنامه و روزنامه نگاری از بین رفته است. دیگر کسی به روزنامه‌ها اعتماد نمی‌کند به این دلیل که چیزی برای ارائه ندارند. مردم این تعدیل‌ها را به خاطرمی سپارند و همه اینها می‌تواند تکه‌های پازل خروج مرجعیت رسانه از داخل مرزهای ایران باشد.

کد خبر 507371

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.