به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، بدیهی است که واکنش مردم نسبت به دریافت خدمات شهری، بسته به نقش آنها به عنوان مصرف کننده، شهروند یا ذینفع متفاوت است چرا که هر یک از این گروهها برای بهرهوری حداکثری خود تلاش میکنند. مصرف کنندهها، کاربران مستقیم یا غیرمستقیم خدمات عمومی شهرها به شمار میروند که به سهم خود میتوانند اثراتی کوتاه یا درازمدت بر این خدمات بر جای بگذارند در واقع بین مصرف کنندگان و ارائه خدمات شهری ارتباط مستقیمی وجود دارد چرا که کیفیت این خدمات به میزان اعتماد بین ارائه دهنده و کاربران آن بستگی دارد زیرا شهروندان کاربرانی مجهول به حساب نمیآیند که تنها خدمات را مورد استفاده قرار میدهند بلکه با ابراز نارضایتی یا مشارکت فعال خود در ارائه خدمات، میتوانند در بهبود کیفیت آنها از سوی ارائه دهندگان سهیم شوند که در این راستا به عنوان شرکایی در تولید خدمات مورد توجه قرار میگیرند.
به طور کلی، نقش مصرف کنندگان و شهروندان در مدیریت شهری بسیار متفاوت با یکدیگر است به این صورت که مصرفکنندگان بدون هیچ چون و چرایی از خدمات عمومی بهره میگیرند حال آن که، شهروندان خود را در ارائه و بهبود خدمات سهیم میدانند و این گونه از آنها بهره میگیرند. نهادهای عمومی نیز این تفاوت را با دقت مورد توجه قرار میدهند و تلاش میکنند شهروندان را در طراحیهای شهری سهیم کنند تا از این طریق به بهبود ارائه خدمات برای تمام ساکنان یک شهر بپردازند در نتیجه حس تعلق شهروندان به محل سکونتشان افزایش پیدا میکند که این امر به سهم خود، مزایای بیشماری را برای شهر و شهروندان به ارمغان میآورد.
مشارکت فعال شهروندان در ارائه و بهبود خدمات عمومی
هر چه ارتباط بین شهروندان و محیط اطراف آنها بیشتر باشد، گرایش آنها به مشارکت فعال برای افزایش رفاه جامعه بیشتر میشود به عنوان مثال ممکن است مردم به طور داوطلبانه در کمپینهای مختلف حضور یابند تا از این طریق ارتباط بین حقوق شهروندی و مسئولیتهای خود را بهبود بخشند. در بحث حقوق، مردم میآموزند که حضور آنها در طراحی شهری و بهبود خدمات عمومی حق مسلم آنها است و تنها یک امتیاز به حساب نمیآید.
نقش مشارکت شهروندان در ایجاد جوامع توانمند
مشارکت شهروندان در امور شهری تنها به بهرهوری بیشتر آنها از خدمات عمومی منجر نمیشود بلکه در توسعه و بازطراحی جوامعی به مراتب قدرتمندتر و کارآمدتر از گذشته سهیم است. در واقع زمانی که مقامات مردم را در تصمیمگیریهای شهری سهیم میکنند نظرات و انتقادات آنها را نیز در طراحی شهری مورد توجه قرار میدهند و از این طریق به بهبود خدمات کمک میکنند در نتیجه این مشارکت، پیوند بین شهروندان و مدیران تقویت میشود و در نهایت جوامعی توانمند شکل میگیرد.
شکلگیری نهادها و ساختارهای جدید و تأثیر آن بر تغییر رفتار انسانی
مشارکت بین مردم و برنامهریزان شهری میتواند به ایجاد گروههای جدید، سازمانها، همکاریهای رسمی و دیگر مکانیسمهایی منجر شود که پیوند دائمی بین شهروندان و مدیران را در پی دارد در نتیجه این امر، رفتار انسانها ممکن است تحت تأثیر یکدیگر قرار گیرد و نگرشهای آنها را به طور قابل توجهی تغییر دهد در واقع زمانی که مشارکت بین شهروندان و مدیران افزایش پیدا میکند آنگاه برنامهریزان تنها به عنوان ارائه دهندگان خدمات عمل نمیکنند بلکه به سهیمسازی مردم نیز میپردازند که این کار حس تعلق مردم به محیطهای شهری را افزایش میدهد و بر اثربخشی خدمات نیز تأثیر میگذارد. در این راستا، مردم نگرش خود را نسبت به حقوقشان بر شهر و مسئولیتهایشان در قبال محیط زندگی خود تغییر میدهند که همین امر ممکن است سبک زندگی آنها را نیز به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهد.
افزایش اعتماد و سرمایه اجتماعی
شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد در جوامعی با بیشترین حس اعتماد و سرمایه اجتماعی بین دولت و مردم، مدیریت شهری با موفقیت بیشتری صورت میگیرد و در آنها، رضایتمندی ساکنان در حد قابل قبولی قرار دارد. مشارکت منجر به افزایش سرمایه اجتماعی میشود در واقع، نوعی ارتباط مستقیم بین این دو مؤلفه وجود دارد.
سرمایه اجتماعی شامل شبکهها، هنجارها، روابط، ارزشها و حتی توافقنامههایی غیررسمی است که در نهایت، کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی را شکل میدهد. این خصیصه را میتوان به وسیله شاخصهای مختلفی ارزیابی کرد با این حال اعتماد مهمترین نقش را در قابلیت سرمایه اجتماعی یک شهر ایفا میکند. تقویت سرمایه اجتماعی مانند مانعی عمل میکند که میتواند از طریق کاهش اثرات نبود منابع اقتصادی، لطمههای اجتماعی-اقتصادی را به حداقل برساند، پیامدهای سلامت را افزایش دهد، نابرابریهای میان مردم را به خصوص در بخش مراقبت سلامت کاهش دهد و به رشد چشمگیر تولید ناخالص داخلی کمک کند.
نظر شما