به گزارش خبرنگار ایمنا، مدیریت شهر در فرآیند برنامهریزی شهری علاوه بر مشکلات کالبدی با معضلات اجتماعی نیز دست به گریبان است. این معضلات در قالب یک اجتماع شهری یا حتی اجتماعات کوچک در سطح محلات چنان میتواند فراگیر شود که کالبد و زیرساختهای شهری را تحت تأثیر خود قرار دهد. رفتارهای ساکنان شهر در محیط و فضاهای شهری بر سلامت، آسایش و رفاه دیگر شهروندان، همچنین دستیابی شهر به توسعه پایدار تأثیرگذار است.
اگرچه حوزههای آموزش شهروندی و فرهنگ سازی در بازههای زمانی میان مدت و بلند مدت در این زمینه بسیار مؤثر است اما نوع طراحی فضاهای شهر نیز میتواند بالاجبار به رفتارهای محیطی شهروندان جهت بدهد. توجه به چنین مباحثی شاید در نگاه اول بیشتر در حوزه کاری متخصصان علوم اجتماعی باشد اما فکر متخصصان رشتههای مرتبط با طراحی فضا مثل شهرسازی و طراحی شهری را نیز به خود مشغول میکند. شاخصهها و پارامترهای دخیل در طراحی محیط و تأثیر آنها بر الگوهای رفتاری شهروندان مفهومی میان مباحث اجتماعی و طراحی شهری است که در برنامهریزیهای مرتبط با شهری مورد توجه قرار میگیرد و تضمین کننده موفقیت طرحهای شهری است.
طراحی فضا در دو بعد قابل بررسی است
«حسن سجادزاده»، دانشیار شهرسازی در این باره میگوید: رفتارشناسان معتقد هستند که هر الگوی رفتاری که در یک محیط اتفاق میافتد، به دو عامل روانشناسی محیط و جامعهشناسی محیط وابسته است.
وی میافزاید: در طراحی شهری به طور خاص و طراحی محیطی به طور عام، روانشناسی محیط حداکثر به میزان ۵۰ درصد مؤثر است بنابراین با نوع طراحی و الگوی طراحی فضا میتوان الگوها و رفتارهای شهروندان را هدایت کرد.
این دکترای طراحی شهری با اشاره به الگوی امنیت در شهرها، خاطرنشان میکند: به طور مثال بنبست بودن کوچه باغها، خانهها و محلات قدیمی نسبت به کوچههایی که بنبست نیست، نوعی رفتار محیطی را ایجاد میکند و نشان از آن دارد که این فضاها دارای حرمت و امنیت است و از این جهت طراحی دیوار در پایان یک کوچه، میتواند تأثیر زیادی در ارتقای امنیت محیط داشته باشد.
سجادزاده با اشاره به تئوری پنجره شکسته، اظهار میکند: زمانی که یک شهروند وارد یک محیط شهری از جمله کوچه یا خیابان میشود، چنانچه آن محیط سیما و منظر با کیفیتی نداشته باشد، قاعدتاً حس تعلقی نسبت به آن محیط در فرد ایجاد نمیشود و گسترش بزهکاریها را در پی دارد.
وی ادامه میدهد: به طور مثال معتادان در برخی فضاهای شهری تجمع بیشتری دارند یا دزدی و ناهنجاریهای اجتماعی در این فضاها بیشتر اتفاق میافتد؛ اینطور میتوان نتیجه گرفت که نوع طراحی محیط از ابعاد مختلف این بستر را فراهم میکند.
این دکترای طراحی شهری تاکید دارد: باید توجه داشت که پارامترهای مرتبط با کیفیت محیط تا چه اندازه میتواند بر الگوهای رفتاری شهروندان تأثیر بگذارد؛ الگوهای رفتاری البته مرتبط با سن و جنسیت افراد نیز است و الگوهای رفتاری کودکان، سالمندان، زنان و مردان با یکدیگر متفاوت است.
سجادزاده تصریح میکند: نظریههایی که در قالب مباحث مرتبط با روانشناسی محیط مطرح میشود، مقیاس، اندازه، فرم، تناسب و کیفیت محیطی را در طراحی معماری و شهرسازی مدنظر قرار میدهد و نقش به سزایی در ارتقای کیفیت و نوع الگوهای رفتاری شهروندان در محیط خواهد داشت.
وی میگوید: این موضوع در ابعاد مختلف از جمله خوانایی محیط، سرزندگی، امنیت، زیبایی محیط قابل بحث و بررسی است و نظریهپردازان بسیاری در این ارتباط به بررسی رفتارشناسی محیطی پرداختهاند.
بخشی از طراحی محیط مرتبط با جامعهشناسی محیطی است
این دکترای طراحی شهری اضافه میکند: بعد روانشناسی در طراحی محیط شهری یکسان است بدین معنا که تفاوتی نمیکند یک فرد شهروند کدام کشور باشد و در چه شهری متولد شده باشد، مسائل مرتبط با روانشناسی افراد در همه دنیا و در همه فرهنگها مشترک است به طور مثال در همه دنیا معمولاً از رنگ آبی برای گشایش فضایی استفاده میشود.
سجادزاده میگوید: بخش دیگری از طراحی محیط مرتبط با جامعهشناسی محیطی است؛ این مهم بسته به هر شهر، هر محله، هر فرهنگ و حتی هر خانواده متفاوت است به طور مثال طراحی کوچههای بنبست در الگوی طراحی فضاهای شهری در ایران انجام میشود اما در برخی محلههای شهری در کشورهای دیگر مثل اروپا این نوع طراحی وجود ندارد و قضیه کاملاً برعکس است.
وی تاکید دارد: برای شهروند ایرانی نوع طراحی شهر و محلات آن به منظور تأمین امنیت نسبت به یک شهروند اروپایی متفاوت معنا میشود. برای یک ایرانی امنیت اجتماعی مهمتر از امنیت محیطی است در حالی که در کشورهای دیگر از جمله کشورهای اروپایی، عمده توجه بر امنیت محیطی معطوف شده است.
این دکترای طراحی شهری خاطرنشان میکند: کیفیت محیطی در سه دسته قابل بررسی است. اولین دسته کیفیت محیط فیزیکی است که جز نیازهای اولیه شهروندان محسوب میشود، دسته دوم با نیازهای روانشناسانه محیط مثل زیبایی، چشمانداز و رنگ مرتبط است و ساحت سوم مرتبط با مسائل اجتماعی است.
سجادزاده میافزاید: توجه به پارامترهای محیطی به منظور ارتقا کیفیت فضاهای شهری اهمیت زیادی دارد. این شاخصهها باید از جنس کیفیتهای محیطی و کیفیتهای اجتماعی باشد و مرتبط با زمینه و متنی است که یک طراح و برنامهریز شهر با آن سروکار دارد.
مشارکت شهروندان در فرآیند طراحی محیط بر رفتارهای بعدی آنها اثرگذار است
«فریناز مقتدری»، دکترای مطالعات شهری در این باره به خبرنگار ایمنا میگوید: طراحی محیطی بسیار بر رفتار شهروندان مؤثر است و هر برنامهریز باید در زمان طراحی فضاهای شهری به پارامترها و شاخصههای مختلفی از جمله بافت فرهنگی، بافت شهری، نوع کالبد در هر بخش از شهر و نیازهای متفاوت شهروندان توجه داشته باشد.
وی اضافه میکند: مشارکت شهروندان در تهیه و تدوین طرحهای شهری موجب شده تا رفتارهای متناسبتری در محیط داشته باشند و از این جهت بسیار مهم است که یک برنامه ریز، طراح و یا مدیر شهر مردم را در مراحل مختلف طراحی شهری دخیل کند.
این دکترای مطالعات شهری تصریح میکند: نوع طراحی فضاهای شهری و بهکارگیری مصالح با کیفیت موجب شده تا شهروندان برای حضور در فضاهای شهری رغبت داشته باشند؛ مدیریت شهری از این طریق میتواند زیرساخت مناسبی فراهم و سیاستهای خود را در بستر چنین فضاهایی پیادهسازی کند.
مقتدری خاطرنشان میکند: نوع طراحی فضاهای شهری در شهرهای کشورهای مختلف، همچنین محلات مختلف یک شهر متفاوت است و بنا بر زمینههای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی درباره نحوه چیدمان فضاها تصمیم گیری میشود.
وی ادامه میدهد: هرچقدر مشارکت شهروندان در زمان طراحی محیط شهری بیشتر باشد و پارامترهای کیفیت ارتقا و کیفیت محیطی در طراحی فضاهای شهری به کار گرفته شود، آن فضا پاسخ دهی بهتری به نیازهای شهروندان خواهد داشت.
این دکترای مطالعات شهری با بیان اینکه نحوه طراحی فضاهای شهری تعیین میکند که یک شهروند چگونه رفتاری در آن محیط داشته باشد، تاکید دارد: در نظر داشتن سیاستهای تشویقی نیز میتواند به رفتارهای شهروندان جهت میدهد اما آنچه در وهله اول به عنوان یک زمینه تعیین کننده رفتار شهروندان است نوع طراحی محیط شهری است.
نظر شما