به گزارش خبرنگار ایمنا، دانشگاه آزاد اسلامی از مراکز مهم علمی کشور است که در طول قریب سه دهه فعالیت خود، منشأ خدمات بسیاری بوده است. این دانشگاه توانست با عمومی کردن علم، امکان طی مدارج دانشگاهی و دستیابی به تحصیلات عالیه را برای شمار بیشتری از افراد جامعه فراهم آورد؛ ولی فعالیت این مرجع علمی نیز همانند هر دستگاه و نهاد دیگری همواره با اما اگرهایی همراه بوده که میزان شهریه دریافتی از دانشجویان و حقوق اساتید و اعضای هیئت علمی از مهمترین آنها است.
اخیراً اعضای هیأت علمی این دانشگاه با با انتشار پیامهایی در توئیتر، هشتگهایی مثل #به_داد_اساتید_دانشگاه_آزاد_برسید و #در_دانشگاه_آزاد_چه_خبر_است را به یکی از ترندهای اصلی این پیامرسان تبدیل و به این شکل نگرانی خود نسبت به مسائل جاری در این دانشگاه را ابراز کردهاند.
به نظر میرسد مشکل اصلی اساتید دانشگاه آزاد اسلامی مسائل اقتصادی باشد، اما ابلاغ بخش نامهای تحت عنوان "الف و ب" این مشکل را حادتر کرده است؛ برای بررسی بیشتر این مسئله با سعید قناعتی، عضو هیئت علمی گروه ریاضی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رامهرمز گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
"بخشنامه الف و ب" چیست؟
"بخشنامه الف و ب" در واقع پاسخ هیئت رئیسه دانشگاه آزاد اسلامی به درخواست اساتید و کارکنان دانشگاه بود که در قالب یک نامه با ۱۱ هزار امضا برای مسئولان کشور و رئیس جمهور ارسال شد. در این بخشنامه اعلام شد تحت شرایطی برای اساتید هیئت علمی نوع الف ۵۰ درصد افزایش حقوق اعمال میشود. بر طبق این بخشنامه، اساتید نوع الف باید در انجام اموری که اکثراً مشابهتی با هیچ دانشگاهی در جهان نداشت، اهتمام میورزیدند؛ یکی از شروطی که برای اساتید گروه الف در این بخشنامه لحاظ شد، درآمدزایی برون دانشگاهی بود. در صورتی که قراردادهای استخدامی آنان مشخص است.
۵۰ درصد افزایش حقوق گروه الف در واقع قرار بود از حقوق اساتید گروه ب تأمین شود، در دانشگاه آزاد در واقع یکی از راههای تأمین بودجه همین روش است. این دانشگاه همچنین اعلام میکند که مشکل اقتصادی دارد و نمیتواند حقوق اساتید را افزایش دهد؛ پس خود به خود این شائبه در بین اساتید پیش میآید که افزایش حقوقی در برخی اساتید با کاهش حقوق برخی دیگر جبران خواهد شد.
صدور و ابلاغ این بخشنامه در واقع نوعی لجبازی بود؛ در سال ۹۹ هیئت امنای دانشگاه آزاد، طهرانچی را مکلف کرد تا حقوق اساتید ۵۰ درصد افزایش پیدا کند ولی نه تنها مصوبه هیئت امنا اجرا نشد، بلکه برخوردهای شدیدی با معترضین موضوع شد.
پس از کش و قوسهای فراوان و بعد از اینکه هیئت امنا، طهرانچی را مکلف به اجرای مصوبه افزایش حقوق کرد؛ "بخشنامه الف و ب" ابلاغ شد تا در قبال کاهش حقوق برخی اساتید، حقوق دیگران افزایش یابد.
با ابلاغ "بخشنامه الف و ب" دردسرهای اساتید دو چندان شد و حتی به برخی گفته شد: باید بازخرید شوید. شرایط اصلاً خوب نیست و تا کسی صحبت میکند بلافاصله توبیخ میشود. درخواست اساتید لغو این بخشنامه بوده است، اما همچنان این موضوع محقق نشده است. اساتید چون به مشکلات معیشتی شدیدی گرفتار شدند درخواست لغو آن را دارند که فعلاً نتوانستیم کاری انجام دهیم.
کاهش محسوس دانشجویان دانشگاه آزاد در سالیان اخیر چقدر در ایجاد مشکلات این دانشگاه مؤثر بوده است؟
دانشگاه آزاد اسلامی خود را یک مرکز علمی شهریه محور معرفی میکند در صورتی که سرمایههای بسیار زیاد این دانشگاه در قالب زمین و ملک وجود دارد. سوال اینجاست که دانشگاه آزاد چه نیازی به این حجم عظیم از املاک بلااستفاده دارد؟ میتوان با برنامه آنها را در جهت رونق اقتصادی تبدیل و در اقتصاد و صنعت کشور مشارکت کرد. این حجم املاک بلااستفاده، از موانع تولید اقتصادی است.
نظرتان در مورد تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد چیست؟
تحقیق و تفحص در همه زمینهها باعث میشود تا تخلفات به حداقل برسد. سالیان زیادی است که هر واحد دانشگاه آزاد موظف است ۲۵ درصد از درآمد هر ترم را به سازمان مرکزی منتقل کند؛ حالا این سوال مطرح است که این پولها کجا هزینه میشود؟
ساخت و سازهای بی حد و حساب در دانشگاهها، استخدامهای بی رویه (در حالی که همیشه گفته میشود دانشگاه آزاد اساتید مازاد دارد) و وجود رانتهایی برای افراد خاص مسائلی است که میتواند موضوع تحقیق و تفحص از این مرکز علمی قرار گیرد.
"تغییر اساسنامه دانشگاه آزاد" یکی دیگر از موضوعاتی است که این روزها مطرح میشود؛ این راه حل چقدر میتواند راهگشا باشد؟
طبق اساسنامه، دانشگاه آزاد به عنوان یک نهاد غیردولتی و غیرخصوصی معرفی شده است؛ پس زمانی که اساتید با مشکلی مواجه میشوند و مثلاً به دیوان عدالت اداری مراجعه میکنند با جملات "شما غیردولتی هستید یا اساسنامه به ما اجازه نمیدهد" روبهرو میشوند.
اساسنامه دانشگاه آزاد منافع طیف خاصی را تأمین میکند و این اساسنامه در زمانی تصویب شده که این دانشگاه ثروت زیادی داشت.
در صورت اصلاح اساسنامه، دانشگاه آزاد متولی مشخص خواهد داشت؛ در حال حاضر اساتید برای رفع مشکلات خود با عباراتی همچون "در صلاحیت دادگاه نیست" و "دست دیوان عدالت اداری نیست" و "اساسنامه اجازه نمیدهد" مواجهند؛ لذا این رویه باید اصلاح شود.
دانشگاه آزاد نیاز به اصلاح اساسنامه دارد و کارکنان این مرکز علمی حق دارند، بدانند جزو یک مجموعه دولتی هستند یا خصوصی؟
یکی از هشتگ های داغ این روزها در توئیتر "#عزل_طهرانچی_معاونین" است. آیا تمام مشکلات دانشگاه آزاد به خاطر حضور طهرانچی است؟
خانه دانشگاه آزاد از پای بست ویران است؛ به دور از انصاف است که همه تقصیرات را به گردن طهرانچی بیندازیم. ولی وی در دورهای که در دانشگاه آزاد حضور دارد، نشان داد مدیریت ضعفی دارد. جلسات، نشستهای صمیمانه و سفرهای استانی او تنها با حضور موافقان وی برگزار میشود. صدور انواع بخشنامههای ظالمانه علیه اساتید توسط معاونان انجام میشود.
آیا اساتید دانشگاه آزاد با مشکلات بیمهای هم مواجه هستند؟
بله، میزان کسر بیمه از حقوق اساتید و واریزی به حساب شرکت بیمهگذار متفاوت است که همین موضوع باعث ایجاد مشکلات عدیده برای اساتید در زمان بازنشستگی و یا حتی مراجعه در مراکز درمانی میشود. در این شرایط سخت، بارها برایم اتفاق افتاده که در مرکز درمانی به من گفتهاند: حق بیمهام پرداخت نشده است.
سخن آخر...
در حالیکه ما را به اسم استاد و دکتر میشناسند و انتظار حقوقهای بالا از ما دارند، چیزی جز شرمندگی در مقابل خانواده برایمان نمانده است. امثال من با پنج میلیون تومان باید به جنگ خوراک، درمان، اجاره خانه و غیره بروند در حالی که چندین سال سابقه کار در دانشگاه آزاد دارند. نمیدانیم چه باید بگوییم و گاهی به اصطلاح "در مسائل اقتصادی خانواده میمانیم". اساتیدی را میشناسم که به خاطر مسائل مالی و حقوق از همسرشان جدا شدهاند.
نظر شما