به گزارش خبرنگار ایمنا، با شروع ماراتن انتخابات ۱۴۰۰، نگاه تمام جریانهای سیاسی کشور به جایگاه ریاست جمهوری معطوف شد و این بار همه اصلاح طلبان با شعار نامزد حداکثری و تشکیل نهادی انتخاباتی کوشیدند تا به عنوان یک مرجع، نامزدهای خود را مطرح و رأی آوری آنها را پایش کنند.
با رد صلاحیت گسترده کاندیداهای جبهه اصلاحات ایران در انتخابات ریاست جمهوری، باز هم اصلاح طلبان اعلام کردند که در انتخابات ریاست جمهوری از هیچکدام کاندیداها حمایت نخواهند کرد، اما خلاف تصور، برخی از طیفهای جریان اصلاح طلبی به حمایت از عبدالناصر همتی پرداختند و در روز و ساعات پایانی انتخابات، حتی شخصیتهای کلیدی جریان اصلاحات هم به نحوی از او حمایت کردند.
سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان اما این بار خلاف انتخاباتهای پیشین حاضر به حمایت از همتی نشدند. از طرف دیگر لیستهای اصلاح طلبان در انتخابات شورای اسلامی شهر در اکثر کلانشهرهای کشور نیز شکست خورد. سرانجام جریان اصلاحات در این انتخابات مغلوب شد و اصلاح طلبان قدرت محور بار دیگر بر پیکره جریان اصلاحات زخمی عمیق زدند.
جریان اصلاحات پس از انتخابات ۹۶ از جامعه فاصله گرفت، اما تصور میکرد که مردم هر زمان پدر خواندهها اراده کردند از کاندیدای این جناح سیاسی حمایت خواهند کرد، اما این انفاق نیفتاد و پس از هشت سال از صحنه سیاست کشور خارج شدند.
اصلاح طلبان امروز در سختترین شرایط خود از سال ۷۶ به امروز قرار دارند و باید دوران جدیدی را آغاز کنند؛ زیرا با توجه نتایج انتخابات ریاست جمهوری به نظر میرسد طی چهار سال آینده خبری از دولت همراه نخواهد بود و نمیتوانند مانند این هشت سال با خیال راحت به فعالیت بپردازد.
فعالان این جریان سیاسی از امروز چهار سال فرصت دارند تا از اصلاح طلبی از دست رفته صندوق محور به ایده باز گشت به جامعه رجوع کنند؛ همانطور که سعید حجاریان، از تئوریسینهای اصلاح طلب چندی پیش در صفحه توئیتر خود نوشت که «اصلاحات صندوقمحور مُرد! اما قبل از تدفین شکوهمند باید به اتاق تشریح برده شود تا علت مرگ روشن شود. آیا مرگ به علت کهولت سن بوده است یا میتوان رد پای قاتل یا قاتلانی را پیدا کرد؟»
امروز وقت پایش و تربیت نیروهای جدید در جریان اصلاحات بوده نیازمند اصلاح طلبی درونی است تا پاسخگوی نسلی باشد که هشت سال به آن اعتماد کرد. اصلاح طلبان نباید فراموش کنند که اگر نیروهای سیاسی خود را تطبیق ندهند، باز هم مانند سال ۱۴۰۰ کنار گذاشته میشوند؛ آنان باید شکاف بهوجود آمده در بدنه اجتماع جریان اصلاحات را مورد توجه قرار داده و سازوکارهایی را برای ارتباط بیشتر با بدنه اجتماعی خود پیدا کنند و عرصه مدنی را بیشتر مورد توجه قرار دهند.
اصلاح طلبی جامعه محور منافاتی با اصلاح طلبی صندوق محور ندارد
محمود صادقی، عضو جبهه اصلاحات ایران دراینباره به خبرنگار ایمنا میگوید: جریان اصلاح طلبی نمیتواند از صندوق انتخابات فاصله بگیرد و برخی از کسانی که با محافل اصلاح طلبان ارتباطی ندارند، برخی موضوعات این چنینی را مطرح میکنند.
به گفته وی، اصلاح طلبی جامعه محور منافاتی با اصلاح طلبی صندوق محور ندارد، بلکه این دو موضوع یکدیگر را تکمیل میکنند؛ در حال حال حاضر اصلاح طلبان باید شرایط فعلی را فرصت تلقی کنند نه تهدید و سعی کنند معضلات جامعه را شناسایی و ارتباط خود با مردم را تقویت کنند.
این عضو جبهه اصلاحات ایران میگوید که نقاط ضعف اصلاح طلبان این است که کار تشکیلاتی خود را در طول سال ادامه نمیدهند، بلکه بیشتر فعالیتهای سیاسی خود را به مدت انتخابات محدود میکنند؛ در صورتی که نیاز است اصلاح طلبان به کادر سازی و آموزش نیروهای خود در جامعه بپردازند.
به عقیده صادقی در صورتی که احزاب متعدد اصلاح طلب به چندین حزب فراگیر قوی تبدیل شوند و به تقویت ارتباط با بدنه حزبی خود بپردازند؛ همچنین انتظار میرود اختلاف مشی احزاب اصلاح طلب به رسمیت شناخته شود.
وی خاطرنشان میکند: اصلاح طلبی راهبردی مشخص برای اصلاح جامعه در چهارچوب جمهوری اسلامی بوده و صندوق رأی هم یکی ابزارهای اصلاح طلبی است که نباید از آن غافل شد.
اصلاح طلبان زمینه شروع گفتوگوی ملی با حاکمیت را فراهم کنند
احمد شریف، عضو جبهه اصلاحات ایران نیز ایمنا میگوید: اصلاحات چارهای جز بازگشت به جامعه ندارد؛ زیرا تنها راهی که اصلاح طلبان میتوانند برای حفظ تأثیرگذاری خود انجام دهند، پیگیری مطالبات مردم است.
به گفته وی در حال حاضر با توجه به اینکه اصلاح طلبان از حضور در قدرت منع شدند، این جریان سیاسی میتواند با توانمند سازی خود در دل جامعه مدنی، خود را برای فرصتهای دیگر برای حضور در قدرت آماده کنند.
این عضو جبهه اصلاحات ایران معتقد است که اصلاح طلبان پس از رد صلاحیت در انتخابات مجلس چهارم با رویکرد جامعه محور توانستند در انتخابات مجلس ششم با حداکثر توان حاضر شوند.
شریف در ادامه میگوید که با توجه به اینکه اداره کشور با یک جناح امکانپذیر نیست و به دلیل اینکه بدنه اجتماعی در جامعه رویکرد اصلاح طلبی دارند در آینده برای اداره کشور به اصلاح طلبان نیاز است.
به گفته وی، اصلاح طلبان بزرگترین بدنه اجتماعی را در جامعه دارند؛ زیرا اصلاح طلبی جریانی ریشه دار در جریان سیاسی کشور است. اکنون باید جریان اصلاح طلب به پایگاههای اجتماعی خود در جامعه باز گردد و اعتماد مردم را مجدداً جلب کنند.
به عقیده این عضو جبهه اصلاحات ایران، اصلاح طلبان باید پیش از پرداخت به علت ناکامی خود در انتخابات ۱۴۰۰، گفتوگویی صریح با حاکمیت انجام دهند و در این راستا جایگاه خود را در نظام سیاسی ایران مشخص کنند؛ زیرا اگر رد صلاحیتهای گسترده اصلاح طلبان و حذف این جریان سیاسی از رقابتهای انتخاباتی ادامه داشته باشد، هرگونه فعالیت بدنه این جریان سیاسی بیهوده است.
وی خاطرنشان میکند: اصلاح طلبان باید قبل از هر نوع بازسازی، زمینه شروع گفتوگویی ملی با حاکمیت را فراهم کنند؛ در صورتی که این موضوع فراهم نشود اصلاح طلبان قادر به حضور دوباره در حاکمیت نخواهند بود.
نظر شما