به گزارش خبرنگار ایمنا، امروزه با توجه به رشد سریع شهرنشینی و گسترش و توسعه شهرها همینطور پیچیدهتر شدن مسائل اداری، نیاز است به منظور مدیریت بهتر شهر، برنامهریزی دقیقی نه تنها در حوزه شهری بلکه در حوزههای فرا شهری انجام شود. طراحی صحیح ساختار شهر موجب شده تا بستر برای پیادهسازی برنامهها و طرحها حتی برنامههای اجتماعی و فرهنگی فراهم شود. چنانچه اصول محکمی در طراحی ساختار کالبدی شهر یا ضمانت اجرایی برای پیادهسازی اصول مندرج در طرحهای شهری وجود نداشته باشد تابآوری شهری کاهش پیدا میکند و چنین شهری هر روز با مشکلات جدی دست به گریبان است. در گفتوگو با" فرزاد مومنی"، کارشناس شهرسازی اهمیت توزیع فضایی خدمات، و چالشها و راهکارها در این زمینه را بررسی کردیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
توزیع فضایی خدمات به چه معنا است؟
توزیع فضایی در مباحث مربوط به برنامهریزی شهری و برنامهریزی منطقهای به معنی دسترسی یکسان تمامی شهروندان به منابع و امکاناتی است که در شهر وجود دارد. این منابع و امکانات میتواند خدمات و کاربریهای شهری یا جزئی از فضاهای باز شهری باشد که در این صورت بحث خیابانها و میادین مطرح میشود. نیاز است این توزیع عادلانه و بر اساس عدالت اجتماعی باشد بر همین مبنا تقسیمبندیهای شهر مطرح میشود تا این توزیع عادلانه میسر شود.
اصول حاکم بر این توزیع فضایی چیست؟
طی فرآیند تقسیمبندی، یک منطقه شهری به یک یا چند ناحیه کوچکتر تقسیم میشود. هر ناحیه دارای چند محله و هر محله از چند واحد همسایگی تشکیل شده است. توزیع فضایی بر این مبنا است که واحد همسایگی نیاز به مهدکودک و خدمات بهداشتی در حد مرکز بهداشت دارد. در سطح محله نیاز به مرکز آموزشی دبستان و تجاریهای روزانه مثل نانوایی و قصابی است و زمانی که از مقیاس ناحیه صحت میکنیم وجود کاربریهایی مثل مرکز ورزشی یا سالن ورزشی و کتابخانه مطرح میشود. در سطح فرامنطقهای (برون منطقهای) کاربریها معمولاً پوشش دهنده نیازهای شهروندان چندین منطقه از شهر است.
توزیع متناسب فضاهای شهری چه کمکی به مدیریت بهتر بحران میکند؟
توزیع متناسب فضاهای شهری میان مناطق مختلف شهر، به مدیریت بهتر بحران کمک میکند و این امکان را به شهروندان میدهد تا از فضاهای باز و چند منظوره در منطقه خودشان استفاده کنند و تا حد امکان میان مناطق مختلف شهر در رفت و آمد نباشند. بحران، اتفاق و رویدادی است که در یک بازه زمانی کوتاه میافتد و نیاز است مدیریت بحران در کوتاهترین زمان نسبت به رفع نیازمندیهای ساکنان شهر اقدام کند به عنوان نمونه زمانی که زلزلهای به وقوع میپیوندد چنانچه توزیع فضایی خدمات و امکانات ناعادلانه باشد و مراکز امدادی مثل آتش نشانی به صورت دقیق میان نواحی و مناطق شهری تقسیم نشده باشد سرویس دهی و خدمات رسانی به مردم به درستی انجام نشده و همین امر میزان خسارات مالی و تلفات جانی را افزایش میدهد بنابراین توزیع عادلانه خدمات کمک زیادی به مدیریت بحرانهای شهری میکند.
شاخص جمعیت تا چه اندازه بر توزیع فضایی خدمات شهری مؤثر است؟
تعریف واحد همسایگی، محله، ناحیه، منطقه و شهر بر اساس خانوار و جمعیت است به طور مثال تا حدود ۲۵۰ خانوار به عنوان یک واحد همسایگی در نظر گرفته میشود. مبنای جمعیت در مقیاس محله نیز حدوداً هزار خانوار است و میتواند تا ۵ هزار نفر باشد. در گذشته مباحث مربوط به هویت شناسی در تقسیمبندی فضاهای شهری به خصوص محلات شهر مؤثر بوده و مساحت هرکدام از محلات شهر چندین هکتار بوده است. امروزه با توجه به گسترش شهر و افزایش تراکم سازی، جمعیت محله افزایش پیدا کرده اما ابعاد و مساحت محله تغییری نکرده است بنابراین باید در بحث توزیع متناسب کاربریها به جای در نظر داشتن جمعیت، تراکم جمعیت در هکتار (تراکم جمعیتی) را مورد ارزیابی قرار داد. ارزیابی دقیق تراکم جمعیتی مشخص میکند هر محله از شهر نیازمند چه تعداد مرکز آموزشی است و متراژ این مراکز باید چقدر باشد. برنامهریز بر این اساس و بر مبنای سرانه موجود تقسیمبندی خدمات را انجام میدهد. پس از محاسبه و جمع آوری اطلاعات مربوط به سرانهها و تراکمهای جمعیتی، لکه گذاری و مکان یابی انواع خدمات شهری انجام میشود البته ممکن است سازمانهای شهری بودجه کافی برای ساخت زیربنای خدمات مشخص شده را نداشته باشند و این لکه گذاریها صرفاً بر روی نقشه بماند. در این صورت ممکن است شهرداری تغییر کاربری انجام دهد تا درآمدزایی برای شهر داشته باشد. همه این اتفاقات موجب شده میزان مساحت کاربریهای مختلف و مورد نیاز در سطح یک محله با میزان جمعیت محله متناسب و همگون نباشد که در این صورت عدالت اجتماعی محقق نمیشود.
توزیع فضایی خدمات، امکانات و فضاهای شهری با چه چالشهایی روبرو است؟
تخصیص بودجه مناسب برای متولیان هر نوع کاربری از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا اراضی تعیین شده باید از مالکان خریداری شود. پس از تصویب طرح در وزارت راه و شهرسازی، متولی امر به مدت سه سال موظف است برای لکههای پیش بینی شده بر روی نقشه برنامهریزی کند در غیر این صورت قانون این حق را به مالکان داده است که اعتراض کنند. این اعتراض در کمیسیون ماده ۵ پیگیری میشود. کمیسیون ماده پنج که یک کمیسیون در اداره راه و شهرسازی است به متولی مهلت میدهد برنامهریزی لازم را انجام دهد و در صورتی که متولی هزینه خریداری زمین را نداشته باشد، لکه مورد نظر بنا به درخواست مالک تغییر کاربری پیدا میکند به علاوه شهرداری زمانی که تصمیم میگیرد از طریق مطالعه و انتخاب مشاور، تحلیل، طراحی و برنامهریزی را انجام دهد، طی این روند دست کم دو سال به طول میانجامد. بعد از این که مشاور طرح را ارائه میدهد سه سال زمان میبرد تا طرح تصویب شود و در زمان تصویب اطلاعات مربوط به ۵ سال گذشته است. بعد از تصویب در شهرستان، طرح به وزارت کشور ارسال و فرآیند ابلاغ طرح از وزارت کشور به ادارات و دستگاهها نیز حداقل پنج سال به طول میانجامد. در این دوره ۱۰ ساله که مشاور مطالعات خود را روی اراضی و جمعیت انجام داده است عملاً اطلاعات منسوخ شده و باید بهروزرسانی شود. مدت زمان بالای بروکراسی اداری تصمیم گیریها را زیر سوال میبرد زیرا در ۱۰ سال دو مرتبه سرشماری نفوس و مسکن انجام میشود و طی این مدت اطلاعات تماماً تغییر کرده است.
نظر شما