به گزارش خبرنگار ایمنا، در تعریف پرخاشگری باید گفت که این ویژگی رفتاری با هدف صدمه زدن به خود یا دیگران نشان داده میشود. رفتاری که نسبت به دیگران از روی نیت قبلی به منظور صدمه رساندن به خود و یا دیگران انجام میشود پرخاشگری نام دارد. خشم و پرخاشگری ممکن است بدنی (کتک زدن)، لفظی (فریاد زدن یا رنجاندن کلامی) یا تجاوز به حقوق دیگران (چیزی را به زور گرفتن) باشد.
علت پرخاشگری چیست؟
وقتی در شرایط مجبور به پرخاشگری قرار میگیرید احساس آزردگی و بیقراری به شما دست میدهد و فشاری را روی خود احساس میکنید. کنترل رفتار در چنین موقعیتهایی دشوار میشود و امکان دارد که ندانید چه رفتار اجتماعی در آن موقعیت مناسب است. گاهی ممکن است شخصی با هدف انتقام گرفتن یا آزار و تحریک فرد دیگر دست به رفتارهای پرخاشگرانه بزند. پرخاشگری نسبت به خود شخص نیز وجود دارد. فرد باید تلاش کند تا علت و ریشه رفتارهای اینچنینی را در خود کشف کند.
خشم یک احساس طبیعی و سالم است؟
اگر کنترل خشم از حد خود خارج شود، آن وقت خشم به یک احساس ناخوشایند تبدیل میشود. خشم مزمن یا انفجاری عواقب جدی برای روابط، سلامتی و وضعیت روانی دارد. کنترل خشم سادهتر از آن چیزی است که شما بدان فکر میکنید. نگاهی به دلایل اصلی بروز خشم ممکن است بر رفتار فرد تأثیرگذار باشد که با ابزار مدیریت خشم، میتوان آن را کنترل کرد.
انواع پرخاشگری چیست؟
پرخاشگری به صورتهای تهاجمی، بیان کننده، آشکار، منفعل و منفعل تهاجمی بروز میکند.
پرخاشگری و خشونت چه تفاوتی دارند؟
پرخاشگری و خشونت اصطلاحاتی است که عموماً به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند؛ ولی پرخاشگری و خشونت دو مقوله جدا از هم است.
خشونت را میتوان به عنوان استفاده از نیروی بدنی با هدف آسیب رساندن به شخص دیگر یا تخریب اموال تعریف کرد در حالی که پرخاشگری به طور کل به عنوان احساسات یا رفتار عصبی یا خشن تعریف میشود، اما شخص پرخاشگر لزوماً رفتار خشنی ندارد. مسائل مربوط به پرخاشگری، خشونت و یا اثرات ناشی از آنها میتواند در درمان این اختلال با کمک یک روانپزشک یا روانشناس مورد توجه قرار گیرد.
شخصی که مرتکب یک اقدام خشونتآمیز میشود ممکن است با پرخاشگری رفتار کند، اما فرد با ماهیت تهاجمی لزوماً درگیر اقدامات خشونتآمیز نمیشود. با اینکه پرخاشگری میتواند منجر به درگیری فیزیکی یا کلامی شود، اما گاهی اوقات حمله ممکن است دفاعی باشد و نیت آسیب زدن در این عمل وجود نداشته باشد.
خشونت که اغلب به عنوان بیان فیزیکی پرخاشگری در نظر گرفته میشود، ممکن است به لحاظ ماهیت غارتگرانه، واکنشی یا دفاعی باشد. خشونت میتواند از عوامل موقعیتی یا محیطی ناشی شود و ممکن است در نتیجه وضعیت روحی یا اعتقادات شخصی یا فرهنگی باشد.
خشونت و پرخاشگری میتواند در هر دو سطح اجتماعی و فردی با تأثیرات منفی همراه باشد. اعمال خشونت ممکن است شخص خاص یا گروهی از مردم را هدف قرار دهد یا در پی استفاده از الکل یا مصرف مواد مخدر روی دهد.
شناسایی همه عواملی که میتواند توسعه گرایشهای تهاجمی یا رفتار خشونتآمیز را ایجاد کند، دشوار است، اما وضعیت اجتماعی، مسائل شخصی و فشار عصبی همه این عوامل را در برمیگیرند.
عاملان خشونت ممکن است مکرراً شغل، ارتباطات و اعضای خانواده را از دست دهند؛ این افراد مرتباً مرتکب خشونت میشوند و ممکن است چندین سال یا حتی دهها سال از عمر خود را در زندان بگذرانند.
درمان پرخاشگری
از راههای درمان این اختلال میتوان به ایجاد صمیمیت، سکوت، صبر و تأمل، افزایش ظرفیت تحمل و بردباری، تغییر وضعیت در هنگام خشم، دوش گرفتن، دراز کشیدن و بستن چشم، تلقین به خود و آمادگی شنیدن و دیدن رفتارهای نابجا اشاره کرد.
کنترل یا حذف پرخاشگری؟
اداره و کنترل خشم لزوماً به معنی ابراز کمتر خشم نیست، بلکه به معنی فراگیری شیوهای از ابراز خشم است که برای انسان و افرادی که پیرامون ما وی هستند، مفید باشد. ممکن است تصور ابراز خشم به شیوهای سازنده، تازه و غریب به نظر برسد، ولی باید گفت که چنین امری ممکن است. برخی افراد وقتی درباره خشم خود مینویسند یا آن را نقاشی میکنند با دوستان و یا اعضای خانواده صحبت میکنند، قدم میزنند، ورزش میکنند و سایر فعالیتها را انجام میدهند، به آرامش دست پیدا میکنند.
پرخاشگری نیاز انسان است
پرخاشگری همیشه اوقات نیز زیانآور و مضر نیست بلکه تا جایی که پرخاشگری از حد اعتدال خارج نشود و هدف آن تسلط بر مشکلات زندگی انسان باشد نه تنها سودمند است بلکه ضروری است. قرار دادن حد برای پرخاشگری مضر و سودمند قدری مشکل به نظر میرسد. کودکی که علیه بزرگترهایش سرکشی میکند پرخاشگر است ولی در عین حال نشان میدهد که انگیزهای او را به سوی استقلال که جز ضروری و با ارزش رشد اوست هدایت میکند.
نظر شما