مریم گلشنی منش در گفت و گو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: رشد صنعت و افزایش جمعیت در شهرها به ساخت و سازهای سودگرایانهای منجر شده است که به مسائل بهداشتی و تأمین حداقل نور و هوا در مناطق متراکم شهری توجهی نداشته است از سوی دیگر ضرورت ایجاد کاربریهای جدید شهری برای پاسخگویی به نیازهای روزافزون اسکان جمعیت به تدریج باعث کاهش سهم فضاهای سبز و باغهای شهری و در نتیجه موجب آلودگی محیط زیست شده است.
این کارشناس ارشد معماری با بیان این که با افزایش روند انهدام طبیعت توجه انسان به منابع طبیعی نیز فزونی یافته و بهرهوری از آن جایگزین احترام به طبیعت شده است، تصریح کرد: تعریف طبیعت تا آنجا گسترش یافته که حجم فضای ساخته شده در مقایسه با فضای آزاد در شهرهای این دوره افزایش چشمگیری داشته و آنچه که در این ارتباط میتواند مطرح شود مفهوم فضای سبز یعنی رعایت تراکمهای ساختمانی در قطعات مختلف زمینهای شهری است.
وی تاکید کرد: تشویق مردم به درختکاری در محوطههای کوچک فضای خانهها، کاشتن نهال در کناره خیابانها، استفاده از فضاهای آزاد برای توسعه پارکهای کوچک از جمله اقدامات مؤثر در توسعه فضای سبز است.
گلشنی منش گفت: اهمیت فضای سبز شهری به این صورت مشخص میشود که در حال حاضر اقلیم شهری تحت تأثیر فرایندهای تراکم و تمرکز فعالیتها در شهرها دگرگون شده است و در مطالعات ناحیهای، شهرها به صورت مشخص و جدای از اقلیم ناحیهای بررسی میشود.
وی اظهار کرد: آثاری که کاهش فضای سبز شهری بر اکولوژی شهری به ویژه در زمینههای اقلیم، هوا، خاک، آبهای زیرزمینی و جامعه حیوانی دارد آنچنان شدید است که عناصر سازنده آن را در محیط شهری به کلی دگرگون میکند.
این کارشناس ارشد معماری با بیان این که مهمترین اثر فضای سبز در شهرها کارکردهای زیست محیطی آنها است که شهرها را به عنوان محیط زیست جامعه انسانی معنی دار کرده است، ادامه داد: فضاهای سبز با آثار سوء گسترش صنعت و کاربرد نادرست تکنولوژی مقابله کرده و سبب افزایش کیفیت زیستی شهرها میشود.
وی با بیان این که مؤلفههای آثار توسعه شهری میتواند نظام زیستی شهرها را به شیوههای گوناگون مختل کند، افزود: فضای سبز مناسب در شهرها یکی از عوامل مؤثر در کاهش این اثرات هستند و به ویژه در ارتباط با گردوغبار و آلودگیهای هوا، فضای سبز شبه جنگلی، ریههای تنفس شهرها به شمار میرود.
گلشنی منش تصریح کرد: مهمترین تأثیر فضای سبز در شهرها تعدیل دما، افزایش رطوبت نسبی، لطافت هوا و جذب گردوغبار است و دیگر تأثیرات فضای سبز در شهرها نقش نسبی دارد؛ به طور کلی وجود فضاهای سبز و تأثیر آنها در شهرها اجتناب ناپذیر است؛ به طوری که بدون آن ممکن نیست شهرها پایدار باقی بمانند.
وی گفت: اگر فضای سبز به عنوان جزئی از بافت شهرها و نیز بخشی از خدمات شهری ضرورت یافته باشد، نمیتواند جدا از نیازهای جامعه شهری باشد بنابراین فضای سبز باید از نظر کمی و کیفی متناسب با حجم فیزیکی شهر «ساختمانها، خیابانها و جادهها» و نیازهای جامعه (از لحاظ روانی، گذران اوقات فراغت و نیازهای بهداشتی) با توجه به شرایط اکولوژیکی شهر و روند گسترش آتی آن ساخته شود تا بتواند به عنوان فضای سبزی فعال، بازدهی زیست محیطی مستمری داشته باشد.
نظر شما