به گزارش خبرنگار ایمنا، نام کارگردان ایرانی برنده "نخل طلایی" با عنوان "استاد مدرن سینما" گره خورده است. کیارستمی کارگردانی بود که هنرمندانه سینمای مستند و داستانی را تلفیق کرده و آثاری منحصر به فرد خلق میکرد در واقع میتوان گفت او در آثار خود واقعیت و خیال را با هم تلفیق میکرد.
آثار این کارگردان منتقدان داخلی و خارجی بسیاری را به تحسین واداشته است. کیارستمی کارگردانی است که نیک نیومن منتقد، در گذشت او را " از بزرگترین فقدانهای تاریخ" میخواند.
از طرفی میتوان به نظر کارگردان فرانسوی-سوییسی، ژان لوک گدار اشاره کرد که زمانی گفته بود: " سینما با گریفیث شروع شد و با عباس کیارستمی خاتمه یافت. البته خود کیارستمی در بزرگداشتی که با عنوان "تصویر ساز" در شهر نیویورک برای او گرفته بودند گفته است که فکر نمیکند گدار این جمله را گفته باشد و اگر گفته، در جایی دیگر حرف خود را پس گرفته است. چرا که گدار یک بار گفته بود: " فقط یکی از فیلمهای کیارستمی را دوست دارم." بار دیگر هم اظهار کرده بود که کیارستمی سینما را به جاده غلطی برده است.
اما کیارستمی معتقد است، آنچه که عیار فیلم را مشخص میکند زمان است و نباید اظهار نظرها را جدی گرفت. او میزان فروش، تعداد جوایز و هرچه که بازار میگوید را "مقطعی" میخواند و در این باره گفته است: " اگر فیلمی پس از ۳۰ سال خوب باشد فیلم خوبی است. در همان چند ماه اول ساخته شدن فیلم، میفهمید که فیلم کیفیت دارد یا ندارد. اما پس از ۳۰ سال میتوانید اظهار نظر کنید که فیلم قدرتش را حفظ کرده است یا نه".
عباس کیارستمی به نقل از رویترز که سخنی از مارتین اسکورسیزی را یادآوری کرده بود، بالاترین سطح هنری را در سینما ارائه کرد. این توجه و تحسین درباره فیلمهای کیارستمی به غیر از عوامل سینمایی همچون کاربرد هنرمندانه فنون فیلمسازی یا چگونگی داستان گویی از عوامل غیر سینمایی نیز نشأت میگیرد در واقع شرایط اقتصادی، سیاسی یا فرهنگی ایران پس از انقلاب که جهان را کنجکاو آنچه در ایران میگذشت نیز در توجه به فیلمهای کیارستمی مؤثر بود.
بازنمایی زندگی روزمره ایرانیان بدون تبلیغات مصنوعی و مواجهه یک جامعه سنتی با مظاهری متجدد همه جامههایی هستند که فیلمهای کیارستمی بر تن میکند تا مخاطب خود را به چالش بکشد.
ژان میشل فرودون استاد دانشگاه، مورخ، منتقد و روزنامه نگار سینمایی فرانسوی در این باره میگوید: " کیارستمی در فیلمهایش فرهنگ ایران که ریشه در "شعر ایرانی" دارد را به جهان معرفی کرد و فیلمهای او سبب شد نگاه مردم جهان به ایران تغییر کند، بنابراین او بهترین سفیر ایران بود. "
همه اینها، امروزه باعث شده است تا بسیاری ما را "اهل کیارستمی" بدانند. محمد رضا هنرمند، کارگردان سینما خاطره روزی را تعریف کرده است که در کوچه پس کوچههای آتن ایتالیا گم میشود و از پیرمردی ایتالیایی کمک میگیرد.
وقتی پیرمرد از او میپرسد که اهل کجاست و هنرمند پاسخ میدهد "ایرانی"، پیرمرد با لهجهی غلیظ میگوید: " آباس کیارستمی"؟ محمدرضا هنرمند هم در جواب میگوید: " یس یس عباس کیارستمی! من اهل کیارستمی هستم!
نظر شما