به گزارش خبرنگار ایمنا، امروزه رفتارهای محیطی شهروندان به واسطه تغییر شرایط زندگی در شهرها، همچنین تغییر دیدگاه آنها نسبت به مسائل، تأثیر زیادی بر ساختارهای شهری گذاشته است در حالی که برنامه ریزی شهرهای ما در همان حالت سنتی خود باقی مانده و نتوانسته است که با نیازهای به روز شهری هماهنگ شود. امروزه علاوه بر اینکه جمعیت شهرها به شدت افزایش یافته، شهرنشینی نوع غالب زندگی شده و مفهوم زندگی شهری نسبت به گذشته تغییر کرده است. در گذشته حضور مردم در کنار یکدیگر بیشتر در فضاهای خصوصی انجام میشد و آنها تنها برای انجام کار و کسب معاش در فضاهای عمومی حضور داشتند در حالی که در شهرهای امروزی حضور شهروندان در فضاهای عمومی برای گذران اوقات فراغت، به واسطه تغییر در شرایط اقتصادی و فرهنگی بسیار پر رنگتر شده است و چنانچه ساختارهای شهری با چنین شرایطی تطبیق نیابد، چالشها و معضلات بسیار زیادی پیش روی مدیریت شهری خواهد بود.
از جمله رویکردهای مطرح در برنامه ریزی و طراحی شهری که راهکارهایی برای افزایش حضور شهروندان در فضاهای شهری، بدون وارد آمدن فشار بر زیرساختها ارائه میدهد، پیاده مداری و استفاده حداقلی از خودرو است. این رویکرد در تمامی شهرهای دنیا مورد توجه است اما در هر کشوری، مدیریت شهری به نحوی متفاوت با آن برخورد کرده و به نوعی دیدگاهها نسبت به این رویکرد در شهرهای کشورهای مختلف متفاوت است.
لزوم تعامل میان انسان، ماشین و محیط
«حسن سجادزاده»، دکترای طراحی شهری در این باره به خبرنگار ایمنا میگوید: مفهوم پیاده مداری با پیاده روسازی متفاوت است؛ پیاده مداری یک رویکرد انسانی است در حالی که متأسفانه سیستم طراحی شهری ما فاصله زیادی با رویکرد پیاده مداری دارد.
وی با تاکید بر اینکه در شهرهایی که رویکرد پیاده مداری مطرح است، فضا به نحوی باید طراحی و تعدیل شده تا زمینه برای حضور بیشتر انسان فراهم شود، خاطرنشان میکند: پیاده مداری به معنای حذف کامل خودرو و حضور صد در صد انسان در فضاهای شهری نیست بلکه نیاز است میان انسان، ماشین و محیط تعامل برقرار شود.
این دکترای طراحی شهری تصریح میکند: رویکرد پیاده مداری باید بتواند محیط شهری را بیشتر از آنکه به سمت خودرو محوری سوق دهد به سمت انسان محوری حرکت داده و این مهم زمانی محقق میشود که به ارتقای سیستمهای حمل و نقل عمومی و حمل و نقل سبز توجه شده و از بلندمرتبه سازی در بافتهای قدیمی و ایجاد تراکم و فروش مجوزهای بی سروسامان تجاری در محیطهای شلوغ جلوگیری شود.
سجادزاده اضافه میکند: همچنین نیاز است در شهرهای پیاده مدار کاربریهای ناسازگار به خصوص فضاهای بانکی و فضاهای اداری شلوغ در مکانهایی که بیشتر نیاز به خودرو است، جانمایی شود.
وی تاکید میکند: رویکرد محله محوری در شهر پیاده مدار اهمیت زیادی دارد و چنانچه نیازهای شهروندان در محل سکونت خودشان تأمین شود، میزان استفاده از خودرو نیز کمتر خواهد بود و غلبه پیاده بر سواره به راحتی محقق میشود.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: وجود یک مرکز آموزشی، یک پارک محلی یا یک بازارچه موجب میشود حجم استفاده از ماشین در محیطهای شهری کاهش پیدا کند.
سجادزاده خاطرنشان میکند: این رویکرد میتواند به وسیله پیاده سازی پروژههای محرک توسعه در یک منطقه به سایر مناطق و نواحی شهر نیز گسترش پیدا کند اما این اقدام باید با آزمون و کسب تجربه همراه باشد به طور مثال به جای صرف هزینههای گزاف برای پیاده راه کردن یک محور میتوان به صورت آزمایشی و در روزهای مشخصی شرایط را در محور مورد نظر برای حضور شهروندان فراهم کرد.
پیاده مداری، رویکردی جامع است
وی با تاکید بر اینکه رویکردی جامع باید برای پیاده مداری در نظر گرفته شود، ادامه میدهد: ممکن است یک محور در شهر پیاده راه یا پیاده رو نشود اما رویکرد پیاده مداری در طراحی فضاهای شهری مدنظر مدیریت شهری باشد.
این دکترای طراحی شهری میگوید: رویکرد پیاده مداری صرفاً پیاده راه یا پیاده رو کردن یک محور نیست بلکه باید کاهش آسیبهای اجتماعی، اقتصادی و ترافیکی نیز در نظر گرفته شود و نیاز است یک پیوست فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در سیاستهای طراحی شهری مدنظر باشد.
سجادزاده عنوان میکند: فواید پیاده راه یا پیاده رو کردن یک محور بدون در نظر گرفتن ملاحظات لازم، نه تنها به کل بافت تعمیم پیدا نمیکند بلکه موجب ایجاد مشکلاتی برای ساکنان و کسبه بافت اطراف محور نیز میشود.
وی با بیان اینکه رویکردهای طراحی شهری که از جز به کل سعی در بهبود شرایط بافت و محیط شهری دارند، چندان جوابگو نیستند، تصریح میکند: فضاهایی که حضور انسان و ماشین در کنار یکدیگر ممکن میشود، سرزندگی بیشتر است بنابراین پیاده مداری به معنای حذف ماشین نیست بلکه به معنای تعدیل حضور ماشین و کاهش سرعت خودروها است اما حذف صد در صد ماشین از فضاهای شهری خرده فروشی و دستفروشی را گسترش میدهد و فضا را متروک و بی روح میکند.
این دکترای طراحی شهری با بیان اینکه پیاده مداری یک فرآیند است، تاکید میکند: اعمال رویکرد پیاده مداری در شهر در بازه زمانی کوتاه ممکن نیست و نیاز است سیاستهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی مدنظر مدیریت شهری باشد و بسترسازی فضاهای شهری به درستی انجام شود.
سجادزاده میگوید: ساکنان بافت باید از فرآیند پیاده مداری مطلع شده و در این فرآیند مشارکت داشته باشند؛ در نظر نگرفتن نظرات شهروندان طرح را با معضلاتی روبرو میکند.
وی با تاکید بر اینکه شهر یک سیستم است، میافزاید: اعمال رویکردهای مهندسی و پروژه محور در فرآیند پیاده مداری شهر چندان کارآمد نیست زیرا پیاده مداری صرفاً یک پروژه نیست بلکه ویژگی هایی اجتماعی و فرهنگی است که باید به تمامی فضاها و بافتهای شهری تعمیم پیدا کند.
این دکترای طراحی شهری خاطرنشان کرد: پیاده سازی رویکرد پیاده مداری، به خصوص در شهرهای کشور ما با اعمال دیدگاه نقطهای ممکن نیست بلکه بافت شهری باید به صورت سیستمی مورد توجه باشد تا اهداف مورد نظر محقق شود.
مسائل اجتماعی و فرهنگی در طرح های پیاده راه سازی مدنظر باشد
«صاحب محمدیان منصور»، کارشناس معماری نیز در این باره به خبرنگار ایمنا میگوید: جانمایی و وجود کاربریهای مختلط از جمله کاربریهای فرهنگی، اقتصادی، مذهبی و اجتماعی موجب شده تا حضور شهروندان در فضاهای شهری پر رنگتر باشد و آنان استقبال بیشتری از طرحهای پیاده راه سازی داشته باشند.
وی با تاکید بر اینکه ارتقای کیفیت محیطها و فضاهای شهری موجب افزایش حضور پذیری شهروندان در شهر میشود، تصریح میکند: کفسازی معابر، ارتقای کیفیت مبلمان شهری و ارتقای سیستم روشنایی شهر موجب حضور بیشتر شهروندان و افزایش سرزندگی فضاهای شهری میشود.
این کارشناس معماری توجه به فرهنگ و اجتماع یک محیط شهری را در فرآیند پیاده مداری امری ضروری میداند و تاکید میکند: فرهنگ جامعه شهری به شدت بر روی فضاهای شهری اثرگذار است و بسیار مهم است که در کنار شاخصههای کالبدی به مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز توجه شود.
نظر شما