محسن رفیعیان در گفت و گو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: شهر مملو از گروهها، اشخاص و جریاناتی است که دیدگاههای مختلفی نسبت به شهر دارند و به طور طبیعی با هر دیدگاهی که قرار است شهر مدیریت شود، باید علاوه بر عامل بودن به دیدگاهها، گروههای مختلف را که از زوایای مختلف به شهر نگاه میکنند همگرا کرد و منافع آنها را از همدیگر تمیز داد تا بتوان بخش بحق را پاسخ داده و در مقابل بخشهای ناحق ایستاد.
وی افزود: در حوزه مدیریت شهری باید جریان شناسی دقیقی از فعالان حوزه شهر (چه آنهایی که صدای رسا دارند و چه آنهایی که صدای رسایی ندارند) داشته باشیم تا بتوانیم حقوق انسانها را شناخته و در راستای تأمین آنها حرکت کنیم.
استادیار و عضو هیئت علمی گروه شهرسازی دانشگاه یزد تصریح کرد: آنچه آفت دورههای مختلف مدیریت شهری بوده این است که مجموعههای دارای صدای رساتر و وابسته به جریانهای قدرت و ثروت بیشتر مورد توجه مدیریت شهری قرار میگیرند، زیرا آنها میتوانند ضامن بقای مدیران فعال در شهر باشند و اینجا همان نقطهای است که در شهر پیشرفت همه جانبه و توسعه متوازن رقم نمیخورد.
وی ادامه داد: تجربه جریانهای سیاسی نشان داده است مدیران فعال در شهر نیز در برابر گروههای صاحب قدرت و ثروت کوتاه آمده و صدای آنها را بیشتر میشنوند و در راستای تأمین منافع آنها بیشتر تلاش میکنند.
رفیعیان با تاکید بر این که یکی از مؤلفههای مهم مدیریت شهری تصمیمگیری و تعیین تکلیف برنامههای مجموعه مدیریتی است که چگونه میخواهند در برابر جریانات صاحب قدرت و ثروت که روی تصمیمگیری و برنامهریزی آنها تأثیر مستقیم دارند و ممکن است مخل ایدههای آنها باشند، مقاومت کرده و آنها را با برنامههای خود همراه کنند، افزود: شعار «شهر برای همه یکسان است» یک شعار عمومی بوده و بیانگر برقراری عدالت در شهر است، اما آیا کسی عدالت را مفهوم محترم و قابل قبولی میداند و چگونه میخواهد آن را برقرار کند؟
وی ادامه داد: شاید عدهای بر این باور باشند که احداث یک خیابان با شرایط خاص در یک محدوده بی عدالتی در حق گروهی از شهر یا منجر به توزیع درست فرصتهای توسعه شهر شود یا این که هزینههای شهر را معطوف به حمل و نقل عمومی کنند اما نباید به این مصادیق به عنوان نسبی نگاه کرد زیرا برخی راهکارها آزموده شده و نسبی نیست.
استادیار و عضو هیئت علمی گروه شهرسازی دانشگاه یزد اظهار کرد: اگر مدیران شهری مدیون گروههایی باشند که به خاطر وجود آنها وارد فضای مدیریت شهری شدهاند، به طور طبیعی اعتقادی به عدالت نخواهند داشت پس به جای انجام اقدامات زیرساختی در شهر همچون احداث مترو یا خرید اتوبوس برقی پل میسازند تا اقدام آنها بیشتر در معرض دید مردم قرار گیرد.
وی با بیان این که در شهر اصفهان توسعه گردشگری و افزایش تعداد هتلها مهم است، اما در این باره نیز دیدگاههای متعددی وجود دارد، گفت: مؤلفهها تا زمانی که تبدیل به مصادیق روشن و در ارتباط با شبکه مسائل واقعی شهر نباشد میتواند بستری برای لفاظی، شعار و کلی گویی باشد.
رفیعیان تصریح کرد: در حال حاضر که سطح دانش مدیریت شهری و آگاهی مردم افزایش یافته است معتقدیم مؤلفهها تا زمانی میتوانند در حوزه انتخاب و آگاهی مردم مؤثر باشند که به مصادیق عینی تبدیل شوند و آن زمان عدالت، شهر پایدار و شهر سبز برقرار شده است.
وی با اشاره به نقش مؤلفههای مدیریت شهری در گسترش کالبد شهر، گفت: بیشک هر پارامتری از توسعه کالبد شهر یا تصمیمگیری در رابطه با حوزه زیست محیطی با پارادایمهای کلان تأثیرگذار است؛ نسبت بین مولفهها با مصادیق از جمله توسعه کالبدی از اینجا مشخص میشود که شهر را توسعه افقی یا عمودی دهیم بنابراین مدیران شهری باید قدرت تجزیه و تحلیل این موارد را داشته باشند.
نظر شما