به گزارش خبرنگار ایمنا، توسعه روزافزون شهرنشینی در دنیای معاصر به همراه گسترش شهرهای بزرگ ضرورت توجه به شاخصهای شهر شاد را اجتناب ناپذیر میکند، سرزندگی و رضایت شهروندان عواملی هستند که میتوانند در صورت تفکر و برنامهریزی صحیح به ایجاد شهر شاد کمک کنند. در واقع این عوامل میتوانند زندگی و پویایی به فضای شهری آورده و مردم را تشویق به حضور داوطلبانه در شهر کنند. این در حالی است که به دلیل ساخت غیرکارشناسانه شهرهای بزرگ، از بین رفتن فضاهای طبیعی و آلودگی بصری، ترافیک خستهکننده، جمعیت و آلودگی صوتی و هوا، زندگی در کلانشهرها بشدت طاقتفرسا شده و باعث ایجاد بیماریهای مختلفی ازجمله افسردگی، اضطراب و اختلالهای روانی و جسمی شده است. به عقیده کارشناسان، محیط زیست شهری خوب میتواند موجب شادی و احساس رضایت مردم از زندگیشان شود. هرچه محیط زیست مناسبتر باشد، مردم شادتر خواهند بود.
نگار حسینیان، کارشناس شهرسازی در خصوص مفهوم و تعابیر شهر شاد به خبرنگار ایمنا میگوید: آرام و شاد زیستن علاوه بر اینکه به لحاظ روانی یکی از نیازهای اساسی است یک ضرورت اجتماعی نیز محسوب میشود؛ این در حالی است که در فرایند تکامل و توسعه شهرها چالشهای بسیاری برای شادی در جوامع ایجاد شده است.
وی میافزاید: مهمترین مشکلات ناشی از این توسعه افزایش تراکم جمعیت، افزایش آلودگی هوا و نابرابریهای اجتماعی در شهرها است که نتیجه آن باعث شکلگیری جنگلی از بتن و آهن و یا شهرهایی خالی از احساس میشود که بیشتر بر تأمین چهار نیاز مردم شامل مسکن، کار، رفت و آمد و اوقات فراغت تمرکز دارد و خیلی به جنبههای کیفی زندگی انسان توجهی ندارد، کیفیتی که ارسطو میزان خوب بودن آن را عاملی تعیین کننده در شاد بودن قلمداد میکند. بنابراین با این تعریف در مییابیم که شادی یک مفهوم نامشخص نیست بلکه معادلهای قابل اندازهگیری است که تا حد زیادی تحت تأثیر محیط است.
این کارشناس شهرسازی ادامه میدهد: تعاریف مختلفی از شهر شاد در ادبیات غربی در خصوص شهرها و شهرنشینی به کار رفته که عمدتاً بر روابط متقابل میان شهروندان و محیط پیرامونی آنها متمرکز بوده است. شاید بتوانیم تعاریف بسیاری از شهر شاد ارائه دهیم؛ اما اگر فرض را بر این قرار دهیم که یک شهر شاد، شهری با کیفیت زندگی بالا باشد، نتیجه بهتری در تأمین نیازهای ساکنان آن میدهد؛ در واقع طبق این تعریف، سیاست مربوط به کیفیت زندگی باید شرایط ساختاری را برای استقلال بازیگران زندگی شهری ایجاد و تقویت کند؛ به این ترتیب نه تنها یکی از نیازهای اساسی افراد در جوامع برآورده میشود بلکه این بازیگران با دستیابی به ذهنیات، توانایی تولید همزمان کالاها و خدمات را با هدف تأمین سایر نیازهایشان نیز پیدا میکنند بر این اساس میتوانیم بگوییم هدف از شهر شاد در واقع افزایش کیفیت زندگی شهری با رویکرد توسعه پایدار است.
حسینیان تصریح میکند: مقوله رفاه و به بیان غیر رسمیتر شادی دههها است که در مرکز گفتمانهای علمی قرار گرفته به طوری که در دهه ۱۹۶۰ در مطالعات شهری به صورت سیستماتیک رفاه در محیط شهری را به میل اساسی انسانها به نظم بصری، زیبایی و زیبایی شناسی مرتبط کردند، بر این اساس شهر شاد باید بتواند پسانداز کند بدون اینکه از رفاه شهروندان بکاهد؛ این مهم میتواند با افزایش استفاده از داراییهای شهر همراه با کاهش همزمان هزینههای مدیریت محیط زیست، بهداشت و ایمنی امکان پذیر شود.
وی اضافه میکند: در این فرایند فناوریهای مبتنی بر شبکه میتواند فرصتهای بزرگی را به وجود بیاورد و قطعاً در عصر حاضر که با مقوله شهر هوشمند در کنار مفهوم شهر شاد مواجه هستیم، میتوانیم شانس بیشتری داشته باشیم؛ در این راستا در عصر دیجیتال استفاده از فناوریهای نوین میتواند به عنوان پایهای برای ایجاد شهرهای شاد آتی باشد و شهرهای هوشمند میتوانند با استفاده از فناوریهای نوین بستری برای زندگی راحت تر و شاد تر فراهم کنند، اما توجه به این نکته هم مهم است که مقوله هوشمند بودن تا حد زیادی وابسته به فناوری است اما شاد بودن بیشتر وابسته به احساس شهروندان را توصیف میکند لذا توجه به این نکته ضروری است که مقوله فناوری به تنهایی نمیتواند پاسخی در مورد چگونگی دستیابی به شادی را ایجاد کند.
این کارشناس شهرسازی میگوید: چشمانداز شهرها باید مبتنی بر ارزشهای انسانی در اهداف مشترک و مورد توافق شهروندان ترسیم شود در واقع شهر باید بتواند از شهروندان خود نیز پشتیبانی کند و آنها را مجبور به انجام کارهایی نکند که آنها نمیخواهند یا دوست ندارند یا از آن آگاهی ندارند؛ شهر شاد مکانی است که مردم در آن در کنار هم میمانند یا در کنار هم دیگر و با یک دیگر تعامل میکنند؛ در این فرایند تعامل فیزیکی و طبیعی قطعاً مهمتر از ارتباطات الکترونیکی است.
وی تصریح میکند: اگر فناوری به عنوان یک عامل محرکه باقی بماند بدون اینکه مراقب مقوله شادی یا شادمانی در شهرها باشد، نتیجه بخش نخواهد بود و در نهایت ممکن است شهرهایی که امروز میشناسیم طی ۲۰ سال آینده به سادگی از بین برود.
حسینیان خاطرنشان میکند: با این توضیح این سوال مطرح میشود که آیا یک شهر هوشمند شاد در آینده میتواند با شهرهایی که امروز میشناسیم متفاوت باشد و چقدر میتواند مفهوم آن از هیولاهای قرن ۲۰ با حومه شهرهای پراکنده و ساکنانی که هر روز صبح و عصر با گرههای ترافیکی دست و پنجه نرم میکنند، دور باشد.
نظر شما