به گزارش ایمنا، روزنامه جام جم نوشت: استخرهایی که در دامنه کوه و به صورت پلکانی در طبیعت زیبا و سرسبز روستا و در دامنه کوه شاهو جای گرفتهاند و زیبایی روستا را دوچندان کردهاند. در روستای داریان، درست شبیه به اسمش آبها لبریز شدهاند از راهها و دشتها اما در این آبها ماهی زیاد به چشم میآید. ماهیهایی که مردم روستا آنها را پرورش میدهند. پرورش ماهی این قدر در این روستا رونق پیدا کرده که زندگی اهالی روستا متحول شده است. ماهیهای کوچک، حیات را به روستا برگرداندهاند به همین دلیل بسیاری از خانوادهها که در جستوجوی کار از روستا مهاجرت کرده بودند، این روزها دوباره به روستا بازگشتهاند. حالا در روستای داریان ۳۶ استخر پرورش ماهی وجود دارد و در کنار پرورش ماهی، بسیاری از اهالی روستا، در زمینه گردشگری و بومگردی فعال شدهاند تا گردشگران از طبیعت بکر و زیبای دامنه زاگرس استفاده کنند. آن طور که یاسر لطفی، مدیرعامل تعاونی پرورش ماهی سرچشمه داریان میگوید سالانه ۶۰۰ تن ماهی قزلآلا از استخرهای این روستا برداشت میشود. از این حجم از پرورش ماهی، بیش از ۳۰۰ تن ماهی، به کشور عراق صادر میشود. رونق اقتصادی در روستای داریان نه با حمایت موسسهها یا ارگانهای دولتی که با همدلی و حمایت اهالی روستا اتفاق افتاده است.
داستان روستای داریان و مردم این آبادی از ۱۲ سال پیش، از سال ۸۸ شروع شد؛ زمانی که سروکله کارگران سدسازی در اطراف رودخانه پر آب و خروشان روستایشان، رودخانه سیروان پیدا شد. خیلی زود، مردم روستا، دیدند که دیوار سد به ارتفاع ۱۵۵ متر بالا رفت و بعد رودخانه آبش ته کشید و پشت سد جمع شد. مردم روستا ناراحت شدند که یکی از منابع اقتصادی خود، یعنی ماهیگیری از رودخانه را از دست دادند. پیش از این، مردم روستای داریان، در کنار باغداری و دامداری، از رودخانه پر آب و خروشان سیروان ماهی میگرفتند و میفروختند. به خاطر همین، خیلی از اهالی روستا بعد از اینکه دیدند، سد راه ماهیگیری را برایشان بسته است، بار و بنه خود را جمع کردند و راهی شهرهای اطراف، یعنی پاوه شدند.
زندگی شهری، زندگی روستایی
داستان یاسر درست شبیه به داستان همولایتیهایش است، درست شبیه به مردم روستای داریان. داستان او اما از ۱۵ سال پیش کمی قبلتر از احداث سد روی رودخانه شروع شد. او زمانی که تنها ۱۵ سال داشت از روستای خود، داریان به تهران مهاجرت کرد. یاسر به ما میگوید که نوجوان بود و دوست داشت که هرچه زودتر وارد محیط کار شود. او شبها درس میخواند و روزها کار میکرد. یک نوجوان اما چه کار میتواند بکند؟ او البته خوششانس بود و پنج سال از زندگیاش را به عنوان بازاریاب در دانشگاه تهران کار و سمینارهایی را در سالن دانشگاه برگزار کرد. ته دل یاسر اما با تهران دودگرفته نبود و دلش برای دامنه زاگرس، برای کوهپیمایی در کوه شاهو و شنا کردن در رودخانه سیروان لک میزد. به همین دلیل با اولین پیغام از ده، رخت مهاجرت را از تن درآورد و دوباره به روستای آبا و اجدادیاش، داریان برگشت. پیغام به او میگفت که میتواند رؤیای خودش را در روستا دنبال کند.
درست زمانی که یاسر در شهر، مشغول سروکله زدن با مشتریهایش بود، در روستا اتفاقاتی در حال وقوع بود. نقطه اوج داستان پرورش ماهی در روستای داریان در یک مکالمه ساده اتفاق افتاد. در یک روز بهاری که یکی از اهالی ده، هوس ماهیگیری کرد و به دل دشت و رودخانه زد تا از رودخانهای که آبش کم شده بود ماهی بگیرد. او تورش را پهن کرد و ناامیدانه منتظر ماند تا شاید چند ماهی اسیر تورش شود. مرد ماهیگیر منتظر به دام افتادن ماهی بود تا اینکه یکی از کارمندان شیلات استان او را دید و از او پرسید که در حاشیه رودخانهای که ماهی ندارد، چه کار میکند؟ مرد ماهیگیر از عادتها و روزهای خوش ماهیگیری در رودخانه گفت و کارمند شیلات زمانی که دید اهالی داریان دلبستگی زیادی به ماهیگیری دارند، جرقهای را در ذهن آنها روشن کرد و پرسید: «چرا خودتان در روستا، پرورش ماهی راه نمیاندازید؟» و این سوال، شروع راهاندازی داستان استخرهای پر از ماهی قزلآلا در روستای داریان بود.
شروعی دوباره
کارمند شیلات داوطلبانه به مردم روستا راه و روش پرورش ماهی را یاد داد. چند نفر از اهالی روستا، آنهایی که هنوز دل شأن نمیآمد از روستا مهاجرت کنند، در کلاسهایی که رایگان برگزار شد شرکت کردند. ایده راهاندازی استخرهای پرورش ماهی، شور و شوق دوبارهای در دل اهالی روستا راه انداخت و به همین دلیل، به خانوادههایی که از روستا مهاجرت کرده بودند، پیغام دادند تا دوباره به روستا برگردند. یکی از آنها یاسر بود. او میگوید که پدر و مادرش که به شهر پاوه مهاجرت کرده بودند، به او که در تهران زندگی میکرد، پیغام دادند و یاسر مشتاقانه تصمیم گرفت به روستا برگردد. یاسر میگوید که والدینش، باغشان را رها کرده و از روستا رفته بودند. لطفی اما جان دوبارهای به باغهایی که در حال خشک شدن بود، داد. او میگوید که مادرش طلاهایش را فروخت و پولش را داد به فرزندش تا زندگی را دوباره به جریان بیندازد. همان زمان بود، یعنی حدود ۱۱-۱۰ سال پیش که برخی از اهالی ده، در باغهای خودشان استخرهای پرورش ماهی راه انداختند.
زندگی سخت، آسان میشود
یاسر میگوید، این طور نبود که از اولش همه اهالی که پرورش ماهی را شروع کردند، در کار تبحر داشته باشند و همان سال اول شروع کار، چند تن ماهی از استخرها استخراج کنند؛ پرورش ماهی این قدرها هم آسان نیست. او میگوید: «سالهای اول، کار سخت بود و ما آزمون و خطا میکردیم تا کار را درست انجام دهیم.» زمان شروع کار، یاسر هیچ سودی نبرد و به خاطر همین، او استخرها را چند سالی اجاره داد و خودش زیر دست دیگران کار کرد تا فهمید باید چه کار کند. او میگوید که بعد از چند سال، کار را یاد گرفت. حالا در روستای داریان که حدود ۶۰۰ نفر جمعیت دارد، ۳۶ استخر پرورش ماهی قزلآلا به وجود آمده است و سالانه درمجموع و در دو نوبت برداشت شش ماهه، حدود ۶۰۰ تن ماهی تولید میشود. اهالی ده یک تعاونی به نام سرچشمه داریان راه انداختهاند و در این تعاونی، تمام خرید و فروشها را انجام میدهند. مدیرعامل تعاونی روستا میگوید به شهرهای مریوان، شیراز، پاوه و تهران، ماهی میفروشند. فاصله روستای داریان تا مرز عراق، خیلی کم و کمتر از ۴۵ کیلومتر است؛ به همین دلیل، حجم زیادی از فروش این تعاونی صادرات و فروش ماهی به کردستان عراق است. یاسر میگوید که ماهیها در کمتر از یک ساعت به بازار کردستان عراق میرسند و به همین دلیل ماهیها تازه هستند و این دلیل خوبی است تا عراقیها بخواهند ماهی تازه ایرانیها تهیه کنند. اهالی ده سالانه حدود ۳۰۰ تن ماهی، از روستای خودشان صادر میکنند.
خبر لبریز شدن ماهی از استخرهای روستا به گوش افرادی که از روستا مهاجرت کرده بودند، رسید و خیلیهایشان دوباره به روستا بازگشتند؛ لطفی میگوید ۳۰۰ خانوادهای که تا آن زمان از روستا مهاجرت کرده بودند، به دلیل استخرهای پرورش ماهی، به روستا بازگشتند و استخر پرورش ماهی راهاندازی کردند یا اینکه برای رونق اقتصادی کارهای دیگری انجام دادند. یاسر میگوید بسیاری از اهالی که سالها بود پا به روستا نگذاشته بودند، خانه و زندگی خود را از نو درست کردند و بومگردی را در روستا رونق دادند. حالا آوازه خانهها و سفرهخانههای محلی روستای داریان که با زیباییشان گردشگران را به وجد میآورند، با همت و همدلی اهلی روستا، در ایران شنیده میشود.
روزهای سخت کم آبی
درست است که سالانه حدود ۶۰۰ تن ماهی از استخرهای پرورش ماهی در روستای داریان برداشت میشود اما عوامل زیادی بر پرورش ماهی تأثیرگذار است. مدیرعامل تعاونی روستا میگوید که پرورشدهندههای ماهی روزهای سختی را میگذرانند، چراکه خشکسالی در راه است. همین باعث شده تا اهالی روستا از اداره آبفای استان درخواست کنند تا در بخشی که آب پشت سد سرریز میشود، یک پمپ برگشت آب بگذارند و آب را دوباره به روستای داریان برگردانند تا خشکسالی و کمآبی استخرهای پرورش ماهی را خشک نکند؛ درخواستی که هنوز به آن توجه نشده است. به جز این اما اهالی ده، درخواست دیگری هم از مسؤولان دارند. یاسر میگوید در انتهای مزارع روستا، یک دریاچه وجود دارد به نام دریاچه داریان که مکان مناسبی برای پرورش ماهی قفسی است. او میگوید که تعاونی درخواست کرده تا این بخش را برای پرورش ماهی، به اهالی روستای داریان یا روستاهای اطراف اجاره دهند. او میگوید با اجاره این بخش از دریاچه، تعداد زیادی از اهالی مشغول به کار میشوند. این در حالی است که بخشی از دریاچه به شخص دیگری خارج از آن منطقه اجاره داده شده. یاسر میگوید که طرح تولید کارخانه برای تولید خوراک ماهیان را هم در دست اقدام دارند؛ کرونا اما تمام نقشههای آنها را نقش بر آب کرد. او میگوید که سالانه ۷۰۰ تا ۸۰۰ تن خوراک ماهی از شهرهای اطراف خریداری میکنند؛ این در حالی است که با راهاندازی کارخانه تولید خوراک ماهی، بیش از ۷۰ نفر مشغول به کار میشوند و البته نیاز خود روستا و روستاهای منطقه هم تأمین میشود؛ پیشرفت خوبی که کرونا فعلاً جلوی آن را گرفته است.
نظر شما