خانواده علیه خانواده/والد بودن یا پدر و مادر بودن؟

بزرگترین مشکل زمینه‌ساز جنایت‌های خانوادگی ضعف آگاهی در خانواده است والدین باید نقش پدر و مادری خود را دریابند و بدان عمل کنند در حالی که می‌بینیم برخی ازآنها تنها شایسته عنوان والدین هستند نه چیزی بالاتر؛ یعنی تنها عامل تولد فرزندان خود هستند در حالی که پدر و مادری مرتبه‌ای بالاتر از والد بودن است.

به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس یادداشتی که احسان کاظمی، روانشناس در اختیار این رسانه قرار داده است:

هراز چندگاهی خبر یا گزارشی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که هیجان‌های مختلفی را در مخاطبین برمی‌انگیزاند. هیجان‌هایی از تعجب و بهت گرفته تا خشم و اضطراب و اندوه. جالب اینکه چنین اخبار و گزارش‌هایی، مخاطب خاصی ندارد و گویی ذهن و حواس همه اقشار جامعه را درگیر خود می‌سازد و رسانه‌ها نیز چنان در کسب اطلاعات مربوط به آن اخبار، به رقابت می‌پردازند که آن هم در جای خود، قابل تأمل است.

صرف‌نظر از اینکه انفجار این قبیل اخبار در رسانه‌ها تا چه اندازه و چگونه می‌تواند خود نیز بر شدت و حدت آن هیجان‌ها و دامن زدن به شوک اجتماعی بیافزاید، باید به دو نکته اساسی توجه داشت: اول اینکه این رخدادهای شوکه‌کننده، متأثر از چه عوامل زمینه‌ای هستند، و دیگر اینکه هر کدام از این رویدادها، چه ارتباط و اتصالی به دیگر رویدادهای مشابه دارند. به نظر می‌رسد رسانه‌ها، مردم و حتی بسیاری از متخصصان علوم رفتاری و اجتماعی، چنان در چنبرۀ اصل موضوع که همان ماجرای مرتبط با خبر است گیر می‌افتند که دیگر نمی‌توانند به آن دو نکته مورد نظر توجهی داشته باشند و شاید یکی از عوامل زمینه‌ساز تکرار این قبیل حوادث، نپرداختن به همین دو نکته باشد چرا که تا ریشه یک مشکل شناسایی نشود، نمی‌توان برای حل آن چاره‌ای اندیشید.

متأسفانه پس از مدت کوتاهی، سوژه مورد نظر، تکراری شده و دیگر رسانه‌ها بدان توجهی نشان نمی‌دهند و ذهن خسته مخاطبان هم پیگیر ماجرا نخواهد شد و بعد از آن همه جنجال‌ها، تنها در حد چند مصاحبه و گفتگو، گزارش خبری، عکس و فیلم باقی می‌ماند و بس. واکنش جامعه هم معلوم است؛ از قضاوت عجولانه بدون مدرک و مستندات گرفته تا تحلیل‌های بدون پشتوانه علمی و منطقی، شوخی کردن با موضوع، شایعه‌پراکنی، گمانه‌زنی و ربط دادن آن به مسائل سیاسی، و البته برخی منفعت‌طلب و کاسب‌پیشه‌ها هم با حساس‌تر کردن مردم و ایجاد نگرانی برای جامعه سعی می‌کنند مشتری برای کلاس‌ها و بسته‌های آموزشی خود و فالووِر برای صفحه شخصی‌شان در فضای مجازی جذب کنند، که به واقع همه این اقدامات نادرست، چیزی جز بی ارزش کردن اصل موضوع در پی نخواهد داشت.

این روزها کم نیستند اخبار و گزارش‌های هولناکی که از درون خانواده‌ها سر بر می‌آورند. اخباری مثل استفاده ابزاری از کودک برای قاچاق مواد مخدر توسط والدین، تجاوز والد به فرزند، معتاد شدن نوجوانی توسط والدین خود، فروختن فرزند به خاطر فقر یا اعتیاد، قتل‌های ناموسی و این روزها هم کشتن فرزندان خود و مُثله کردن بدن او.

اندکی جستجو و دقت در نظرات مردم در شبکه‌های اجتماعی، کلیپ‌ها، مصاحبه‌ها و تیترهای عجیب و غریب و حتی برنامه‌های رسانه‌های جمعی، مصاحبه‌ها و میزگردهای تخصصی و نیز گفتگوهای مردم در زمان بروز چنین فجایع هولناک نشان می‌دهد که با یک پدیدِ خطرناک روبرو هستیم: "خانواده علیه خانواده". در مورد حادثه خانوادۀ بابک خرمدین باید گفت یکی از رایج‌ترین سوالات همراه با تعجب که مردم در مورد این حوادث مدام می‌پرسند این است که: "مگر می‌شود کسی با فرزند خود چنین کاری کند؟ "

به نظر می‌رسد بزرگترین مشکلی که می‌تواند زمینه‌ساز این نوع جنایت‌های خانوادگی شود، اختلالات روانی، یا فشار اقتصادی یا حتی به زعم بسیاری از افراد، فساد اخلاقی فرد قربانی خشونت نیست، بلکه دلیل اصلی ضعف آگاهی و مهارت در خانواده است. ما با ناآگاهی و جهل در نقش‌پذیری خانوادگی مواجهیم. والدین باید نقش پدر و مادر بودن خود را دریابند و بدان عمل کنند، در حالی که می‌بینیم برخی از آنها تنها شایسته عنوان والدین هستند نه چیزی بالاتر؛ یعنی تنها عامل تولد فرزندان خود هستند، در حالی که پدر و مادری کردن مرتبه‌ای بالاتر از والد بودن است. جایگاهی پرمسئولیت و حساس که چهار نقش کلیدی بر عهدۀ آنهاست: مراقبت، شناخت و آگاهی، رشد و پرورش، و آموزش و الگودهی.

پدر و مادر کسانی هستند که در جایگاه نخست قادر، مشتاق و توانمند در مراقبت کردن از فرزندان خود باشند. مراقبت از سلامت جسم، ذهن، عواطف و روان فرزند خود تا درگیر با بیماری‌های تهدیدکننده نشود. برخی والدین، در این زمینه تنها به مراقبت جسمی فرزند خود توجه دارند و از سلامت ذهن و روان و عواطف او غافل می‌شوند و دلیل عمدۀ آن هم عدم سلامتی خودشان در این زمینه‌هاست. همچنین پدر و مادر باید شناخت و آگاهی خود را از ویژگی‌های شخصیتی، رفتاری، هوش و علایق فرزند خود بالا ببرند. هر چه قدر شناخت و آگاهی والدین از فرزند خود بیشتر باشد، نگرانی‌های آنها کمتر خواهد بود.

وظیفۀ دیگر پدر و مادر که آنها را از فقط والد بودن متمایز می‌سازد، رشد دادن و پرورش دادن فرزند خود است. نه آن‌گونه که می‌خواهند بلکه آن‌گونه که استعداد و قابلیت‌های فرزندشان ایجاب می‌کند، و دست آخر پدر و مادری کردن یعنی آموزش دادن، مهارت‌آموزی و الگودهی به فرزندان خود. باید به ضرورت‌های زندگی که فرزندشان به آن نیاز خواهد داشت واقف باشند، از مهارت‌های اجتماعی گرفته تا مهارت‌های فردی. رفتار و کردار پدر و مادر باید چنان باشد که الگوی یک شخصیت سالم و به تبع آن یک سبک زندگی سالم را برای فرزند خود فراهم کنند.

وقتی به عنوان یک روانشناس که سالهاست با خانوده‌ها کار می‌کنم با این حجم از ناآگاهی برخی والدین روبرو می‌شوم، دیگر از شنیدن اخبار و گزارش‌های خشن و جنایت علیه فرزندان توسط والدین چندان متعجب و بهت‌زده نمی‌شوم. آنچه لازم است از گذر این ماجراهای ناخوشایند دریابیم این است که این اتفاقات صرفاً در تقدیر دیگر خانواده‌ها نیست و اگر در هر خانواده‌ای، والدین در سطح والدین (عامل تولد فرزندان) باقی بمانند، باید باز هم منتظر رخدادهایی از این دست با شدت کمتر یا بیشتری باشیم.

شاید از نظر بسیاری از مردم، عدم سلامت روانی بالاترین عامل خطر برای بروز این حوادث دلخراش است اما اینکه بسیاری از والدین برای فرزندان خود وقت و انرژی کافی نمی‌گذارند، مسئولیت‌پذیری اندکی در قبال آنها دارند و به نوعی نسبت به فرزندان خود بی‌تفاوت هستند، الگوهای درستی برای فرزندان خود نیستند، استعداد و توانمندی فرزندان‌شان را نادیده می‌گیرند و شخصیت و مشکلات فرزندان خود را نمی‌دانند، محرم اسرار آنها نبوده و راهنمایانی شایسته برای آنها نیستند نیز کمتر از اختلال روانی نقش مخرب در خانواده ندارد.

باید از والد بودن به سمت پدر و مادر بودن برویم و این امر محقق نمی‌شود مگر آنکه بدانیم به عنوان پدر و مادر چه نقش و مسئولیت سنگینی بر دوش داریم و نیاز به چه آگاهی و دانشی خواهیم داشت.

کد خبر 495209

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.