به گزارش خبرنگار ایمنا، پدیده خودکشی یکی از موضوعات مورد توجه به لحاظ آسیبهای اجتماعی آن در هر جامعه است و مسئله خودکشی رزیدنتهای پزشکی و دانشجویان پزشکی تخصصی به یک تراژدی دردناک تبدیل شده است، این موضوع بعد از انتشار توییتی از بازخوردها و نشستهای اینترنتی پزشکان و پرستاران در فضای مجازی و کلاب هاوس و توئیتر بیشتر بحث برانگیز شد. علی نیکجو متخصص روانپزشکی و روان درمانی بر اساس یک توئیت منتشر شده به مرگها سریالی رزیدنتهای پزشکی پرداخته است.
خودکشی چهار دانشجو در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سالهای اخیر و یا قبل از آن در تاریخ ۱۷ خردادماه سال ۹۸، خبر ایست قلبی دکتر رسول قائدی، دستیار سال دوم ارتوپدی بیمارستان امام خمینی (ره) تهران، ناگهان و بدون هیچ بیماری زمینهای یا شکایت پزشکی قبلی، در اتومبیل شخصی خود، شرایط سخت کاری دستیاران را در کانون توجه قرار داده و موجی از واکنشها را نسبت به فشار کار جسمی و تحمل شیفتهای بیوقفه و شبانه از سوی دستیاران پزشکی را بر سر زبانها انداخت.
تأثیر تبعیضهای شغلی و درآمدی در مرگ سریالی رزیدنتهای پزشکی
محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار ایران با تأیید مرگهای سریالی چندین رزیدنت در هفتههای گذشته، گفت: رزیدنتهای پزشکی یکی از مظلومترین قشرهای جامعه هستند که فعالیت آنها در تمام بیمارستانها در زیر سایه دیگر پزشکان متخصص قرار دارد و بیشتر خدمات توسط آنها در مرکز درمانی ارائه میشود و در این میان عدم آموزشهای کافی از طرف پزشکان متخصص به رزیدنتها میتواند صدمات جبران ناپذیری به جامعه پزشکی وارد کند و همین موضوع باعث ایجاد استرس شده است.
وی ادامه داد: ساعتهای کاری بالا و فشارهای زیاد و حقوق بسیار پایین که در حد دو تا سه میلیون تومان است، میتواند آسیبهای روانی بسیاری برای رزیدنتهای پزشکی تخصصی به همراه داشته باشد.
شریفی مقدم خاطرنشان کرد: موضوع خودکشی سریالی رزیدنتهای پزشکی موضوعی در دست بررسی است و تحقیقات پزشکی لازم در خصوص این مرگها باید صورت بگیرد.
فاجعه مرگهای سریالی دانشجویان پزشکی تخصصی
"خودکشی سریالی رزدینتها فاجعهای دردناک است. " این خبر کوتاه، برگرفته از یک توئیت است، توئیتی که بعد از انتشار موجی از بازخوردها و نشستهای اینترنتی پزشکان و پرستاران را در فضاهای کلاب هاوس و توئیتر ایجاد کرد، نویسنده این توئیت علی نیکجو (متخصص روان پزشکی - روان درمانگر تحلیلی- عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران) بود.
هنوز از مرگ پزشکان اطلاعات دقیقی در دست نیست
حسین کرمانپور، مدیر روابط عمومی سازمان نظام پزشکی ایران در و خصوص خبر خودکشیهای سریالی در میان کادر درمان نیز گفت: "هنوز اطلاعات دقیقی تکمیل نشده است. تحقیقات در خصوص این مرگها در دست بررسی است و بررسیها به جمع بندی خواهد رسید نتیجه نهایی اعلام خواهد شد. "
واکنش شوراهای صنفی دانشجویان به خودکشی چهار دستیار پزشکی
شوراهای صنفی دانشجویان علوم پزشکی کشور با ارسال نامهای به وزیر بهداشت در واکنش به خودکشی چهار تن از دستیاران پزشکی شهر تهران در هفتههای اخیر، خواستار رسیدگی این به وضعیت آنها شدند.
در این نامه که به امضای شوراهای صنفی دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی تهران، اراک، مشهد، نیشابور، لرستان، شهرکرد، اهواز، فسا و تبریز رسیده، خطاب به دکتر نمکی آمده است:
"امید است از خبر دردناک خودکشی چهار دستیار پزشکی در پاویونهای شهر تهران طی چند هفته اخیر مطلع گشته باشید، موضوعی که البته اتفاق جدیدی نیست و پیش از این از طریق شورای مرکزی دانشجویان علوم پزشکی کشور با تشریح زمینههای آن پیشبینی و در خصوص تکرار آن هشدار داده بودیم.
از دست دادن نخبگان کشور که سالها وقت و سرمایه صرف تربیت هرکدام از آنان میشود فاجعهای دردناک است که طی دو سال گذشته علیرغم هشدارهای شورای صنفی هرگز حتی ترمیم قوانین استثماری و دستورالعملهای زورگویانه علیه دستیاران پزشکی با وجود سادگی آن در اولویتهای وزارت بهداشت قرار نگرفت.
خودکشی سریالی دستیاران پزشکی، انصراف دسته جمعی و یا کوچ ناخواسته آنان به کشورهای بیگانه ناشی از عوامل متعددی چون حقوق تضییع شده ایشان در بیمارستانها، بدرفتاری و بیتوجهی اساتید به اصطلاح ممتاز، کشیکهای پر تعداد، فشار کاری و روحی بالا و حقوق ناچیزی است که به خوبی به آن آگاه هستید.
وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی جناب آقای دکتر نمکی!
دستیاران پزشکی زیر یوغ طرحهای اجباری و تعهدهای بی پایان، با حقوق تحقیر آمیز دو میلیون تومانی و دهها شب کشیک سنگین و طاقت فرسا مچاله شدهاند. وزیر محترم بهداشت، رؤسای محترم دانشگاهها، رؤسای بیمارستانها و بخشهای تابعه، پیش از معاونت در قتل پزشکان جوان بعدی، انصراف و یا کوچ اجباری ایشان از کشور به قید فوریت با تشکیل جلسه در حضور نمایندگان ایشان جهت رفع این قوانین و احیای حقوق انسانی ایشان گام بردارید".
مرگ سریالی پزشکان جوان و رزیدنتها، واقعیت یا شایعه؟
در چند روز گذشته انتشار خبر مرگهای پشت سر هم رزیدنتها (دانشجویان پزشکی تخصصی) از سوی همکاران آنها در فضای مجازی، فاجعهای دردناک بود که فشارهای بر دوش کادر درمانی در دوره شیوع بیماری کرونا را دوچندان کرد.
خودکشی سریالی رزیدنتهای پزشکی ایران موجب واکنش کاربران شبکههای اجتماعی به ویژه فعالان صنفی حوزه پزشکی شده و این روزها در اتاقهای گفتگوی متعددی در رابطه با علل این مسائل صحبت میشود، چرا که از نظر جامعه ایرانی، پزشکان همواره از اقشاری هستند که جایگاه، شأن اجتماعی و توان مالی بالایی دارند بنابراین مرگ خودخواسته به سبب فشارهای زندگی، برایشان یک امر غیرطبیعی است.
خودکشی چهار دانشجو در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز طی سالهای اخیر و یا قبل از آن در تاریخ ۱۷ خردادماه سال ۹۸، خبر ایست قلبی دکتر رسول قائدی، دستیار سال دوم ارتوپدی بیمارستان امام خمینی (ره) تهران، ناگهان و بدون هیچ بیماری زمینهای یا شکایت پزشکی قبلی، در اتومبیل شخصی خود، شرایط سخت کاری دستیاران را در کانون توجه قرار داده و موجی از واکنشها را نسبت به فشار کار جسمی و تحمل شیفتهای بیوقفه و شبانه از سوی دستیاران پزشکی را بر سر زبانها انداخت.
این در حالی بود که روابط عمومی مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) در پیامی ضمن عرض تسلیت به مناسبت درگذشت دکتر قائدی، از درگذشت او سه روز پس از آخرین کشیک و حضور ایشان در بیمارستان و وقوع حادثه در زمان مرخصی و در شهرستان محل اقامت خانوادگیاش خبر داد و اخبار منتشر شده درباره درگذشت او حین کشیک و در نتیجه کشیکهای سخت و طاقت فرسای اعمال شده را رد کرد.
حال واژه پزشکی به جای متبادر کردن یک فرد با روپوش سفید، پرستیژ کاری، امنیت شغلی و شرایط مالی پایدار ما را با قشری آشنا میکند که تاکنون دردهایشان شنیده نشده، دردهایی که از تحقیر و توهین سال بالایی و استاد میگویند، از مشکلات مالی صحبت میکنند، ساعات کاری بیش از استانداردهای بینالمللی را مطرح میکنند و از بار روانی حضور مداوم در بیمارستان سخن میگویند.
تبعیض بین پزشکان پیشکسوت و جوان
متخصص بیماریهای داخلی در خصوص تبعیض بین برخی پزشکان پیشکسوت و جوان که سبب سرخوردگی پزشکان جوان شده است، اشاره و اظهار میکند: وجود قوانین ناعادلانه، اختلاف شدید طبقاتی بین پزشکان، قوانین نامناسب، انحصارطلبی پزشکان پیشکسوت، حمایت ناکافی، فشار کاری بیش از حد و روند طولانی استقلال از نظر کاری و مالی سبب شده زندگی و شرایط کاری پزشکان جوان در کشور با سختیهای بسیاری مواجه باشد.
حمیدرضا امیرذهنی با اشاره به اینکه یک پزشک پس از گذراندن هفت سال دوره عمومی در دانشگاه دولتی یا آزاد، باید طرحی اجباری به مدت دو سال را در مکان و شرایط تعیین شده توسط وزارت بهداشت، بگذراند، تصریح میکند: قبولی در آزمون دستیاری پزشکی پس از گذراندن طرح دوساله پزشکان عمومی، بیش از ۶۰ تا ۷۰ درصد به سهمیه شرکت کنندگان در آزمون بستگی دارد و تقلب نیز در سوابق این آزمون ثبت شده و به طور کلی قبولی در آن بسیار سخت است و پزشک اگر بتواند این خوان را پشت سر بگذارد، ابتدا باید فرم تعهد محضری را امضا کند.
پرداخت دو برابر کلیه هزینههای وزارت بهداشت در صورت انصراف
او به بند سوم این فرم تعهد محضری اشاره و تصریح میکند: مطابق بند سوم تعهدنامه در صورتی که رزیدنت به دلایل آموزشی، سیاسی، اخلاقی و …، موفق به اتمام تحصیلات در مدت مقرر و مطابق ضوابط آموزشی نشود و یا از ادامه تحصیل انصراف دهد و یا بعد از پایان دوره تخصصی به هر علت از انجام تعهدات ذکر شده در تعهدنامه استنکاف کند و یا بلافاصله پس از پایان دوره مجاز تحصیل، خود را به وزارت بهداشت معرفی نکند یا به محل تعیین شده از سوی وزارت بهداشت برای انجام خدمت مراجعه نکند و یا صلاحیت اشتغال به کار نداشته باشد و یا پس از آغاز به کار به هر علتی از مؤسسه محل خدمت اخراج شود یا ترک خدمت کند، باید متعهد شود دو برابر کلیه هزینههای انجام شده از سوی وزارت بهداشت و دانشگاه محل تحصیل از جمله هزینههای تحصیل، اسکان، حقوق و مزایای پرداختی، کمک هزینه تحصیلی و… و خسارات ناشی از عدم انجام خدمات مورد تعهد را به صورت یکجا و بدون هیچ گونه قید و شرطی به وزارت بهداشت بپردازد.
به گفته امیرذهنی، پرداخت دو تا سه برابر هزینهها در صورت عدم پرداخت توسط پزشک و یا مرگ او، باید توسط ضامن دارای رده حقوقی که فرم تعهد را امضا کرده، پرداخت شود همچنین بلافاصله پس از پایان دوره مجاز تحصیلی تخصصی، پزشک باید خود را به وزارت بهداشت معرفی و بر اساس قوانین و مقررات مربوط، مصوبات نشستهای شورای آموزش پزشکی و تخصصی و سایر ضوابط مصوب وزارت بهداشت به میزان حداقل نیم و حداکثر تا دو برابر مدت تحصیل با احتساب ضرایب مربوطه، در هر محلی که وزارت بهداشت تعیین میکند، خدمت کند.
شیفتهای سنگین و طاقتفرسا با حقوق دو تا سه میلیونی
این متخصص بیماریهای داخلی به سوءاستفادههای کاری از بسیاری از رزیدنتها توسط تعداد محدودی از اساتید علاوه بر شیفتهای سنگین و طاقت فرسا اشاره و تصریح میکند: حق اشتغال شخصی در مطب یا هر مکان دیگری از پزشک عمومی که پس از امضا تعهدنامه، وارد دوره رزیدنتی شده، ساقط میشود و او تنها موظف است طی این مدت، تمام وقت در اختیار وزارت بهداشت باشد. پس از طی دوره تعهد دستیاری و کار در مناطق محروم با تعرفههای ناچیز دولتی که به تازگی به علت شیوع بیماری کرونا به ۲ تا ۳ میلیون تومان رسیده است، یک پزشک جوان متأهل در سن ۳۰ و چند سالگی برای آغاز کار خود آزاد میشود.
اجاره مطب شخصی با هزینه میلیونی برای پزشکان جوان غیرممکن است
امیر ذهنی معتقد است که پزشک پس از طی دوره رزیدنتی با شرایطی که گفته شد یا باید برای خود یک مطب شخصی اجاره کند که با هزینههای میلیونی اجاره بها مطبها و دیگر هزینههای جاری اکثر پزشکان جوان چنین سرمایههای هنگفتی برای زدن یک مطب شخصی ندارند و یا در صورت داشتن شرایط و ضوابط از پیش تعیین شده، در یک مرکز درمانی دولتی مشغول به کار شود که درآمد ناچیز و تعرفههای دولتی این مراکز، کفاف زندگی را نمیدهد و بخش زیادی از این هزینهها که توسط بیمهها باید پرداخت شود، ماهها و یا حتی سالها بعد به دست پزشک میرسد.
نظر شما