به گزارش خبرنگار ایمنا، ۹ اردیبهشت مصادف با ۲۸ آوریل به عنوان روز روانشناس و مشاور در سرتاسر جهان نامگذاری شده و مراسمهایی در راستای معرفی هرچه بهتر این شاخه از علم برگزار میشود. پیشینه روانشناسی به عنوان دانش مطالعهٔ رفتار و ذهن انسان به یونان باستان باز میگردد. شواهدی نیز بر مطالعهٔ این دانش توسط مصریهای باستان وجود دارد. دانش روانشناسی تا سال ۱۸۷۹ بخشی از فلسفه انگاشته میشد تا زمانی که به عنوان دانشی مستقل در آلمان و آمریکا مورد مطالعه قرار گرفت.
دکارت به طور مستقیم به روانشناسی جدید خدمت کرد. او با آثار خود نماد انتقال به عصر نوین این علم به شمار میرود و میتوان گفت که او عصر روانشناسی نوین را پایه گذاری کرد. روانشناسی با دانشهای فلسفه، جامعهشناسی، عصبشناسی، فیزیولوژی و به طور کلی دانشهایی که مربوط به علوم انسانی هستند هم مرز است. اختصاص روزی به نام یک رشته علمی یا به نام یک صنف، سودمندیهایی دارد که به خوبی بر آن واقفیم. برای جامه عمل پوشاندن به شعارهای «عدالت در سلامت» و «عدالت در تعلیم و تربیت»، لازم است طرحی نو در آموزش روانشناسان دراندازیم بنابراین، ضروری است که روانشناسان از تمام فنون و روشهایی که برای ارتقای رشتههای دیگر ابداع کردهاند، برای رشد و بالندگی خود در این رشته نیز استفاده کنند.
رشد نداشتن رشته روانشناسی در جامعه و تکنیکزدگی روانشناسان
احسان کاظمی، روانشناس اجتماعی در خصوص روانشناس و علم روانشناسی به خبرنگار ایمنا، میگوید: اگر روانشناسی را در کشورهای دیگر نگاه کنید تقریباً در همه ابعاد فردی، اجتماعی و خانوادگی حرفی برای گفتن دارد و به طور کلی از موضوعات محیط زیست و مسائل اقتصادی تا مسائل درونی انسان از ذهن ناخودآگاه تا زندگی بشر حرفهایی برای گفتن دارد، اما در جامعه ما روانشناسی تنها برای مسائل روان درمانی است.
وی ادامه میدهد: در کشور از روانشناسان در زمینههای دیگر به جز مسائل روان درمانی انتظاری نداریم، اما باید بدانیم روانشناسان به جز روان درمانی موارد بسیار دیگری هم میدانند، البته در حال حاضر درمانگری هم چیزی جز حرفهای تکراری داخل کتابها نیست، زیرا روانشناسی در جامعه ما یک دانش وارداتی است و دستی در تولید این دانش نداریم و پژوهشهای واقعی در این زمینه انجام نمیشود.
این روانشناس اجتماعی خاطرنشان میکند: در حال حاضر بالای ۹۵ درصد از کتابهای روانشناسی ترجمه است و تعدادی هم که تألیف است مونتاژ مطالب ترجمهای است، همچنین در جامعه ما روان درمانی دچار تکنیکزدگی شده است و یک دانشجوی روانشناسی جز چند تکنیک رفتاری، شناختی، تکنیک رفتار درمانی، تکنیک پذیرش، چیز دیگری یاد نمیگیرد.
چالش روانشناسان امروز
وی با تاکید بر این که روانشناس باید بداند که نه با یک شئ بلکه با یک انسان رابطه دارد، میافزاید: روانشناس با ذهن و عواطف یک انسان سروکار دارد، نه با جسم او؛ بنابراین تکنیک جواب نخواهد داد، زیرا زمانی که روانشناسی از دانش فلسفه جدا شد ناکارآمد شد و روانشناسی امروزه و همه کتابها حرفهای تکراری میزنند چرا که کتابهایی آکادمیک و کتابهایی که برای عوام نوشته شده، تقریباً حرفهای تکراری دارند.
کاظمی در خصوص مشکلات روانشناسی، تصریح میکند: مردم هم در رابطه با روانشناسی راه را غلط میروند و فکر میکنند، باید قوانین روانشناس معجزهگر باشد و بعد از ۱۰ سال زندگی زناشویی که پر از مشکل بوده میخواهند با یک بار مراجعه تمام مشکلات را حل کنند و این در حالی است که باید فرهنگ مراجعه به روانشناس و حل اصولی مشکلات توسط روانشناس را بیاموزیم.
پیشگیری از بروز مشکلات کار روانشناسان است
وی با اشاره به این که کار روانشناس پیشگیری از بروز مشکل است، تاکید میکند: روانشناس یک آتشنشان نیست که آتش را خاموش کند، بلکه توضیح میدهد که چگونه کاری کنیم که آتش به وجود نیاید، برخی هم گمان میکنیم هرگاه هر مشکلی داشتیم و به آنها مراجعه کردیم، باید سریعاً خوب شویم و مشکلاتمان نیز حتماً حل شود، اما این یک باور غلط، غیرواقعی و غیرمعقول است که باید راهی برای آن اندیشیده شود.
تبدیل علم روانشناسی به بازار مکاره
این روانشناس اجتماعی میگوید: آمار بالای دانشجویان روانشناسی باعث شده که این علم به بازار مکاره تبدیل شود، در اینستاگرام که بساطی پهن شده و همه مدعی هستند، خوشبختی را ارزانتر در کارگاههای آموزشی و مشاورههای آنلاین آموزش میدهند و به این موضوع باید رسیدگی شود.
وی با تاکید بر این که علم روانشناسی در کشور بومی نیست، اضافه میکند: در تربیت روانشناسان، روانشناس تربیت نمیکنیم و فقط یک فارغ التحصیل روانشناسی با یک علم وارداتی تربیت میکنیم و این گونه علم روانشناسی جان نمیگیرد، همچنین لازم است افراد در مراجعه به روانشناس اطلاعات کاملی در اختیار وی بگذارند تا بتوان به صحیحترین روش مشکل را حل کرد و این در حالی است که افراد مسائل را سانسور میکنند.
کاظمی با اشاره به این که اکثر افراد به روانشناس اعتماد نمیکنند، ادامه میدهد: روانشناس از افراد انتظار دارد که تمرینهای لازم را انجام دهند، اما مردم حوصله انجام این اقدامات را ندارند و میخواهند با یک قرص و یا وردی مشکلشان حل شود.
روانشناسان در رفع بحرانها نقش مؤثری دارند
وی اظهار میکند: در واقع روز روانشناسی، روز تسلیت گفتن به دانش روانشناسی است، زیرا مشکلات فراوانی در این علم به وجود آمده که از کارآیی و تأثیر آن میکاهد برای حل این موضوع مردم، مسئولان و روانشناسان باید با یکدیگر همکاری کنند و روانشناس باید افق دید خود را نسبت به این علم گسترش دهد و در شرایط کرونا افسرده نشوند و به کمک مردم برخیزند.
این روانشناس اجتماعی با اشاره به این که روانشناسان در رفع مسائل بحرانهایی مانند کرونا، تورم، بلایای طبیعی نقشی مؤثری دارند، میافزاید: روانشناسان در رفع مشکلاتی مانند خودکشی، قتل، سوءاستفاده جنسی باید راهکارهای مفیدی را بدانند، اما در کشور ما برخی روانشناسان افق دید ندارند تا بتوانند بر اساس مشکلات کشور خودمان راهکارهایی را برای حل مشکلات داشته باشند، در حال حاضر رقابت بین روانشناسان وجود دارد، اما تخصصی در این رقابتها دیده نمیشود.
روانشناس باید فرهنگ جامعه خود را بشناسد
وی با بیان این که از روانشناسی باید در زمینههای مختلف بهرهگیری شود، میگوید: در دیگر کشورها از روانشناسان در موضوعات بسیاری استفاده میشود برای مثال روانشناس نظر میدهد که صدای در اتومبیلها چه صدایی باشد و نام این علم، علم " یو ایکس" است که طراحی صنعتی در دنیا بر اساس علم روانشناسی انجام میشود، اما در جامعه ما روانشناس فقط و فقط درمانگری میکند، در این میان مسئولان هم باید جایگاه روانشناسان را مثبتتر دیده و به روانشناسان کمک کنند.
کاظمی در خصوص دانستن فرهنگ جامعه توسط روانشناسان، میگوید: روانشناسی که فرهنگ جامعه خود را نشناسد، روانشناس نیست، پس ما باید بر اساس فرهنگ مردم خودمان روانشناسی کنیم تا جوابگوی مشکلات جامعه باشیم، نه این که با فرهنگ کشورهای دیگر بخواهیم مشکلات افراد را حل کنیم.
روانشناس باید التیامبخش رنج مراجعان شود
مرضیه شیروانی، روانشناس بالینی و استاد دانشگاه در خصوص رسالت روانشناسان به خبرنگار ایمنا، میگوید: یک روانشناس مشفق باید بتواند به دور از دیدگاه قضاوتی به مشاهده رنج مراجعان خود بنشیند و با همدلی التیام بخش آنان شود این امر مستلزم آن است که خود گشودگی لازم بر رنج را دارا باشد همچنین تحمل پریشانی خود و مراجعان در ایشان نمره بالایی داشته باشد.
وی ادامه میدهد: در واقع از رویارویی با مراجع در اتاق درمان ترسی نداشته باشد، با همین ویژگیها در پایان، مسیر رشد یک فرد بسیار آسان به نظر میرسد، اما در ابتدا ناآشنا و ناممکن مینماید، چرا که ما شفقت به خود را نیاموختهایم، در برخی موارد مراجعان زمان زیادی صرف میکنند تا بتوانند با خود محترمانه سخن بگویند و رفتار کنند. (گفتوگوهای درونی هنگام شکست و احساس بیکفایتی که اغلب سرزنش آمیز و انتقادی است)
این روانشناس خاطرنشان میکند: روانشناس آشنا با رویکرد شفقت شما را یاری میبخشد که چگونه با خود مهربان باشید تا در زمان رنج و شکست به جای مشغولیت ذهنی به انتقاد و سرزنشگری ذهن آگاهانه به تماشای خود بنشینید و عملکرد خود را اصلاح کنید.
باید به رنج دیگران حساس باشیم
وی با بیان این که افراد با کمک روانشناس میآموزند چگونه با دیگران بدون قضاوت کردن، مهربانانه رفتار کنند، تصریح میکند: باید به رنج دیگران حساس باشیم و بر اساس رفتار ظاهری افراد قضاوت نکنیم و با اطرافیان همدلی و همدردی کنیم، این موضوع یکی از مهمترین مواردی است که روانشناسان باید آن را به افراد بیاموزند.
شیروانی اضافه میکند: با کمک علم و تکنیکهای یک روانشناس میآموزید تحمل پریشانی عزیزانتان را در زمانی که تجربه میکنند یا شکست میخوردند داشته باشید و مانع از تجربه کردن و حتی شکست خوردن آنان نشوید، چرا که ممکن است مسیر رشد آنان به بیراهه کشیده شود.
خدمات روانشناسی امری ضروری برای ارتقای کیفیت زندگی
وی در خصوص جایگاه روانشناسی در جامعه امروز، میگوید: روانشناسان گذشته از حمایت نشدن کافی مانند تعلق نگرفتن حق بیمه به این خدمات ضروری، هنوز هم هستند افرادی که دیدگاه منفی نسبت به مراجعه به روانشناس دارند در حالی که خدمات روانشناسی یک امر ضروری برای ارتقای کیفیت زندگی و افزایش سطح سلامت روان جامعه است.
این روانشناس با اشاره به این که مراجعان در جلسات اول از ترس قضاوت اطرافیان به طور پنهانی مراجعه میکنند، میافزاید: افراد باید برای حل مسئله و مشکلات روح و روان خود وقت بگذارند و از قضاوت شدن نترسند، در جامعه امروز هنوز پذیرش کافی برای ضروریترین خدمات سلامت روان وجود ندارد، امید به روزی که در عمل به یاری جامعه خود بشتابیم.
نظر شما