به گزارش ایمنا، مدیریت شهری متولی ایجاد چنین فضایی است که نیازمند اختصاص زمین است اما زمین تبدیل به کالا شده و در ورطه بدهوبستان و بازیهای اقتصادی قرار گرفته است. در نتیجه فضایی اختصاص داده نمیشود، چون زمین تبدیل به کالا شده البته شاید مدیریت شهری چنین الزامی را احساس نمیکند. مشروح گفتگو با کارشناسان را که پیشتر در «پانزدهمین شماره مجله الکترونیک شهرگاه» منتشر شده است، در ادامه میخوانید:
محمدعلی پورنیا کارشناس ارشد مدیریت شهری، در خصوص میدان «مکث» یا محلی برای گفتوگو در شهرهای بزرگ دنیا که محل تعاملات اجتماعی است ولی در تهران چنین امکانی وجود ندارد، گفت: این موضوع چندان ارتباطی به مدیریت شهری ندارد و بر اساس قانون، افراد برای هر تجمعی باید از وزارت کشور مجوز داشته باشند.
پورنیا در ادامه افزود: در حال حاضر در مدیریت شهرها مشکلات عدیدهای وجود دارد البته شاید نبود میدانی برای تعاملات اجتماعی یا محلی برای گفتوگو، از اهمیت چندانی برخوردار نیست و نمیتوان دغدغه مدیریت شهری را به این سمت هدایت کرد.
این کارشناس مدیریت ارشد شهری، ترافیک، آلودگی هوا، تردد شهری، حملونقل عمومی، ساختار شهری و… را از مهمترین مشکلات شهر دانست و تأکید کرد: با وجود معضلاتی با این میزان اهمیت، در حال حاضر به موضوع دیگری نمیتوان فکر کرد، ضمن آنکه معتقدم این مسئله در حیطه اختیارات مدیریت شهری نبوده است.
میدان، فضایی شهری برای گفتوگو و تولد مکاتب اصیلی همچون مکتب اصفهان است
در ادامه ناصر مشهدیزاده دهاقانی کارشناس شهرسازی با بیان اینکه میدان، معنا و مفهوم خودش را در دوره معاصر از دست داده و محل حرکت خودروها به دوره یک میدان تبدیل شده است، گفت: یک المان، فضای سبز یا آبنما هم در وسط این به اصطلاح «میدان» میگذارند، درحالیکه میدان نیست.
او مفهوم تاریخی، شهری، فرهنگی و انسانی میدان را جدا از این مسائل دانست و تصریح کرد: در حقیقت میدان یک فضای شهری برای گفتوگو، تعامل، دیدار، تبادل نظر، جمع شدن، بیان اندیشهها، عقاید و نظریات، شنیدن حرفها و در یک کلام فضایی برای گفتوگو است. این گفتوگو هم به منظور تعالی و تبادل نظر و پیشرفت محسوب میشود.
به گفته این کارشناس شهرسازی، قبل از معنی واژه «میدان» باید دید منظور از گفتوگو چیست. برای گفتوگو باید چندین شرط قائل شد. فضا، طرفین و شرایط گفتوگو از ارکان اصلی موضوع گفتوگو است. طرفین گفتوگو باید اخلاق، آداب و شیوه گفتوگو را بلد باشند که بر اثر تمرین و ممارست بهوجود میآید، یعنی وقتی شهروندان فضایی برای گفتوگو داشته باشند، یاد میگیرند که در آن فضا با هم گفتوگو کنند و به مرور شیوه و آداب و رسوم آن را یاد بگیرند.
مشهدیزاده دهاقانی شرایط گفتوگو را رکن دیگر این مهم دانست و گفت: باید فضایی برای انتقاد، آزاداندیشی، نظریات و عقاید وجود داشته باشد. پس از آنکه شرایط گفتوگو مهیا شد، نیاز به محلی برای گفتوگو است؛ محلی چندمنظوره که محل تبادل نظر و آرا باشد. انسان در شهری که قرار است زندگی کند، باید به خوبی بیندیشد، بسازد، زندگی کرده و به عبادت بپردازد.
او با اشاره به اینکه هر شهری عقاید، آرا، نظریات و انتقاداتی دارد، افزود: باید فضایی وجود داشته باشد که این نظرات و آرا در چارچوب اخلاقیات و فرهنگی مطرح شود و با پخته شدن اندیشهها و نظریات، انسان تکامل و ارتقا پیدا میکند. علاوه بر این، افکار جدیدی عنوان میشود و شهر و شهروندان روزبهروز برای آینده خودشان و شهر گام برمیدارند.
این کارشناس شهرسازی، شرط رفتن به آینده را گفتوگو و تبادل نظر دانست و تأکید کرد: برای رفتن به آینده باید آنچه را که در گذشته جا گذاشتهایم، برداریم و به سمت آینده حرکت کنیم و یکی از مواردی که در گذشته جا گذاشتهایم به معنای واقعی، «میدان» در فضا شهری است. همچنین اخلاق گفتوگو، فرهنگ گفتوگو، شرایط گفتگو و فضای گفتوگو را جا گذاشتهایم. وظیفه انجام این مهم هم به عهده حاکم شهر که همان مدیریت شهری است، قرار دارد.
مشهدیزاده دهاقانی با اشاره به اینکه مدیریت شهری باید فضایی را بسازد و در نظر بگیرد که مردم همدیگر را ببینند و در جریان احوالات یکدیگر قرار گیرند، اظهار کرد: شاید برخی این موضوع را مطرح کنند که فضاهایی با کارکردهای خاص وجود دارد و برای گفتوگو هم میتوان از آن استفاده کرد. باید توجه داشت که در فضاهای خاص نمیتوان همه گفتوگوها را انجام داد، چرا که با وجود چارچوبها و ملاحظات نمیتوان گفتوگو انجام داد. برای مثال، نمیتوان از ورزشگاه برای گفتوگو استفاده کرد و باید برای مدل زمانی خاص، این محل را در نظر گرفت یا بازار به عنوان یک مکان اجتماعی، چارچوب و اندازهای دارد ولی میدان نقش جهان اصفهان، امیرچخماق یزد و میدان کهنه قدیمی اصفهان هرکدام فضایی برای گفتوگو بودند.
او بر این باور است که چنین فضاهایی هیچگاه کهنه نمیشوند، چرا که قرار نیست در جا بزنند و در تاریخ بمانند. با ظهور نسلهای جدید، زمینه تعامل و گفتوگو با نسلهای قدیمیتر و آنچه لازم است برای بهتر زیستن، پذیرفته و تولید میشود. در نتیجه همیشه گفتوگوی بین نسلهای جدید و قدیم، فناوریهای جدید و قدیم، ادبیات قدیم و جدید، اصول اخلاقی قدیمی و جدید، بافتهای تاریخی قدیم و جدید و… فضاها و گرهگاههایی بودهاند که محل تلاقی تمامی این موارد باشند.
شهر امروز فضایی برای گفتوگو ندارد
این کارشناس شهرسازی در ادامه یادآورشد: در اصفهان میدان «کهنه»، فضای تاریخی بوده که در زمان صفوی حرف و پیام جدیدی برای دنیا دارد. در چنین شرایطی، یک فضای جدید با عنوان «میدان نقشجهان» خلق میشود؛ فضایی که برای گفتوگو در اطراف آن، نمایندگان همه گروهها از جمله بازاریان به عنوان افرادی که حرفهای اقتصادی دارند، مذهبی که حرف اقتصادی دارد و در مقابل بازار مینشیند، حکومتی که حرف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دارد و در مقابل آن هم دانایان، علما و متفکران در مدرسه شیخلطفالله که نماینده همه اقشار جامعه هستند، حضور دارند. در میدان نقشجهان، با مردم خودشان و حتی دنیا گفتوگو میشود. هرکسی هر حرفی که دارد در این میدان مطرح میکند، نظراتش را بیان کرده، به نظرسنجی میگذارد و افکار عمومی هم درباره آن اظهارنظر میکنند. در نتیجه مکتبهای مختلف مانند مکتب فکری شکل میگیرد. در چنین فضایی، مکتب اصفهان به عنوان عالیترین مکتب فکری ایران شکل گرفته است.
مشهدیزاده دهاقانی با اشاره به دوران معاصر که مکتب فکری شکل نگرفته است، گفت: در دوران معاصر، فضایی برای گفتوگو وجود نداشته تا مکتبی ایجاد شود، البته لازمه ایجاد فضا، گفتوگوی فضاهای جانبی همچون مسجد، حوزه علمیه، فضای حکومتی، بازار و.. است که همگی فضاهای تکمیلکننده گفتوگو هستند. به عبارت دیگر، باید یک فضای عمومی با نمایندگان اقشار مختلف شهر حضور داشته باشند که با هم به گفتوگو بپردازند. این در حالی است که در شهر امروزی، فضایی برای گفتوگو، تبادل و تضارب آرا، خواستهها و آیندهاندیشی وجود ندارد و مردم در اماکنی همچون گورستان گفتوگو میکنند. با عصر تکنولوژی، این مهم به فضای مجازی کشیده شده و به دلیل آنکه فضای گفتوگو رودررو نیست، یکسری انحرافات ایجاد شده و آداب، اصول و چارچوب لازم برای گفتوگو وجود ندارد. چنین مسائلی در عرصه جامعهشناسی بهعنوان آسیبشناسی فضای مجازی مطرح است. بنابراین فضای مجازی تنها میتواند بخشی از این گفتوگو را بر عهده بگیرد.
وقتی فضای گفتوگو نباشد، کرامت انسانی هم نادیده گرفته میشود
او با بیان اینکه تنها فضای شهری است که اجازه میدهد همه چیز رودررو مطرح شود، گفت: در فضای مجازی مخاطب حق انتخاب دارد و نمیتوان همه حرفها را زد، بلکه باید پیامی گذاشت و منتظر بود که مخاطب آن را بخواند. درحالیکه در فضای شهری همه رودررو حرف میزنند. با جویا شدن احوال، حرف برای گفتوگو وجود خواهد داشت و شعر، فلسفه و.... مطرح میشود، البته سلسله مراتبی برای فضای گفتوگو در شهرسازی قدیم وجود داشته است. این سلسله مراتب در یک محله کوچک از یک هشتی کوچک شروع میشد تا به یک میدانگاه و در نهایت به میدان بزرگ شهر میرسید؛ اخبار در همانجا پخش میشد و افراد بزرگ صحبت میکردند.
این کارشناس شهرسازی با اشاره به اینکه تلویزیون یک فضای گفتوگوی یکطرفه است، گفت: رسانهها و حتی روزنامهها فضای گفتوگوی جامع و کامل نیستند. گرچه نقش روزنامه بسیار مهم است اما به طور جامع و کامل نمیتواند نقش بازی کند. ما به فضای گفتوگویی نیاز داریم که هر فردی، هر زمانی و هر کجا که خواست، بتواند ورود پیدا کند و با شهروندان در همه سطوح اجتماعی و اقتصادی سخن بگوید.
او ضمن اشاره به اینکه وقتی زمین تبدیل به کالا شود، به عنوان بازیچهای برای سودآوری بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد، تأکید کرد: به دلیل آنکه مدیریت شهری از دانش و دانایی لازم برخوردار نیست، برای اختصاص فضای شهری به محلی برای گفتوگو تلاشی نمیکند، البته شاید هم نیازی به گفتوگو نمیبیند و اقتدارگرایانه فکر میکند، نه مردممدارانه و ارزشگرایانه درحالیکه باید مردممدارانه به تفکر پرداخت و نباید به جای مردم فکر کرد. جالب است که در چنین شرایطی از مردم انتظار مشارکت دارند. وقتی فضای گفتوگو و به دنبال آن کرامت انسانی و نیاز اساسی نادیده گرفته شود، مشارکت، گفتوگو و حضور مردم هم در امور مختلف کمرنگ میشود. زمانی که شرایط و فضای گفتوگو برای شهروندان وجود نداشته باشد، شهروند هم نه نمیتواند و نه حاضر به مشارکت است؛ در نتیجه به فضاهای انتخابی خودش از جمله فضای مجازی میرود و عرصه شهر از شهروند خالی میشود. این در شرایطی است که یکی از اصلیترین نیازهای بشری که همان گفتوگوست، انجام نمیشود و واپسروی فرهنگ شهری و شهرنشینی اتفاق میافتد.
نظر شما