به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، در سال ۱۹۸۵ دیوید ینکن برای اولین بار ایده بستن یکی از خیابانهای ملبورن و سبزسازی آن را مطرح کرد و با استقبال زیاد مردم مواجه شد. ساکنان ملبورن در پی پیادهراه شدن این خیابان، هر هفته در روز معینی گرد هم میآمدند و به برگزاری مراسمی شادیبخش در کنار یکدیگر میپرداختند. زمانی که وی به عنوان کارمند وزارت برنامهریزی و محیط زیست استرالیا استخدام شد، تمام توان خود را به کار گرفت تا مفهوم جدیدی از فضاهای عمومی در ملبورن ارائه دهد و نگرش برنامهریزان شهری را در این زمینه متحول کند.
ایدههای جدید ینکن بذر بسته شدن بعضی از خیابانهای سراسر شهر به روی خودروها را در ذهن برنامهریزان پرورش داد و به افزایش فضاهای سبز شهری کمک کرد. البته ایده او با مخالفتهای بسیاری از سوی بزرگان کشور مواجه شد چرا که هزینه زیادی را در بر داشت. با این حال، در نهایت، دولت استرالیا با بسته شدن خیابانهایی که ینکن مشخص کرده بود، موافقت خود را نشان داد و در پی آن، فضاهای بدون استفاده مرکز شهر، رونقی دوباره پیدا کرد. از آن پس، ارائه ایدههای جدید و به ظاهر عجیب در سراسر استرالیا و سپس در دنیا، ترویج یافت و اغلب مدیران تلاش کردند شهرها را متفاوت با گذشته طراحی کنند.
ایده طراحی جدید پارکهای آینده در استرالیا
دانشمندان دانشگاه ملبورن و مدیران مؤسسه معماری چشمانداز استرالیا در سال ۲۰۱۹ رقابتی برای طراحی پارکهای آینده در این شهر برگزار کردند که مضمون خاص این رقابت، تعداد ۱۲۳ گروه معماری از ۲۰ کشور دنیا را به خود جذب کرد. هر یک از این گروهها موظف بودند در فاصله ۱۰ کیلومتری از مرکز شهر ملبورن فضایی یافته و به طراحی یک پارک در آن بپردازند. این پارک باید به گونهای طراحی میشد که تمام چالشهای پیش روی مردم امروز شهر در مواجهه با فضاهای سبز و تفرجگاهها را مورد توجه قرار داده و کمترین نقص را در بر میداشت. طرحهای ارائه شده از تنوع بسیار بالایی برخوردار بودند و از فضاهایی به عنوان تالابهای زیبا تا مسیرهایی برای حیات وحش شهری و خیابانهای بسته به روی خودروها، ایدههای شبیه به آنچه را که قبلاً دیوید ینکن ارائه داده بود، در بر داشتند.
ایدههای مطرح شده توسط معماران در شبکههای مجازی منتشر شد و واکنشهای زیادی از سوی مردم را در بر گرفت. بسیاری از ساکنان ملبورن بر این باور بودند که ایجاد پارکهای آینده تنها اصلاح یک نقص آشکار فضاهای عمومی امروزی را شامل نمیشود، بلکه باید تغییراتی اساسی در جنبههای مختلفی از این فضاهای عمومی صورت گیرد. برخی از مردم مایل بودند این پارکها بسیار شلوغ باشد، حال آنکه برخی نیز به گذراندن اوقات فراغت خود در گوشههایی دنج و خلوت در فضاهای سبز رغبت داشتند. گروهی از افراد خواهان کاشت درختان مختلفی از نژادهای متفاوت دنیا بودند، اما برخی نیز وجود گیاهان و درختان بومی را برای محل سکونت خود بسیار ارزشمندتر تلقی میکردند. چیزی که در این بین بر هیچ کس پوشیده نبود این که مردم ملبورن از وضعیت فضاهای عمومی کنونی شهر احساس نارضایتی داشتند و خواهان تغییر هر چه بیشتر آنها بودند.
لزوم تفکر آگاهانه برای حل مسائل سخت
اغلب مشکلاتی که در طراحی شهری منجر به لزوم استدلال بین افراد مختلف ساکن در آن و همچنین برنامهریزان میشود را در مبحث برنامهریزی شهری، "مسائل سخت" مینامند. در واقع، نبود توافق در مورد مسائل سخت میتواند منجر به ایجاد چالشهای بسیاری در حل آنها شود و حتی گاهی نتیجه را ناخوشایند کند.
شهرها به افرادی آگاه و در عین حال، طراحی و مدیریت آگاهانه نیاز دارند تا بتوانند مشکلات موجود در فضاهای عمومی را به حداقل برسانند. برنامهریزان برای رفع نقصهای شهری بخصوص در پارکها، باید به تعامل ایدههای خلاقانه با یکدیگر بپردازند تا بتوانند شهرهای آینده را با بیشترین زیستپذیری طراحی کنند.
به عنوان مثال، در رقابتی که برای طراحی پارکهای آینده در ملبورن طراحی شد، برخی از معماران خواهان تبدیل مدارس به پارک بودند و برخی نیز طراحی پارکهایی برای زنبورهای عسل را در شهرها بسیار مفید میدانستند. بدیهی است که ارائه استدلال در مورد هر یک از این ایدهها میتواند برنامهریزان را به یک جمعبندی برای بهترین طراحی فضاهای عمومی سوق دهد و مردم سراسر شهرها را به طور برابر از این مکانهای عمومی بهرهمند کند.
نظر شما