به گزارش خبرنگار ایمنا، هنگامی که سخن از رادیو میشود، ذهن ما بیش از هر چیزی ممکن است به سمت موسیقی برود؛ منظور همان موسیقیهایی است که در طول روز و در موقعیتهای مختلف از رادیو به گوشمان میرسد. موسیقی و رادیو پیوند ناگسستنی با یکدیگر دارند که باید به بهترین وجه ممکن از آن استفاده کنیم.
"علی شیرازی" خواننده، روزنامه نگار، پژوهشگر و کارشناس حوزه موسیقی است که در سالهای گذشته سابقه حضور در برنامههای موسیقایی رادیو همچون "نیستان"، "آواز ایرانی" و "نامآوران ایران زمین" را داشته است. روز رادیو بهانهای شد تا خبرنگار ایمنا با وی درباره دو موضوع مهم یعنی رادیو و موسیقی و ارتباط این دو با یکدیگر گفت و گویی انجام دهد که در ادامه میخوانید:
به نظر شما آیا رادیو میتواند نقش مثبتی را در هنر موسیقی کشور ایفا کند؟
رادیو حتماً میتواند نقش بسیار مثبتی را در هنر موسیقی کشور و به خصوص آواز، تصنیف و ترانه ایرانی ایفا کند. فراموش نکنیم که از چهارم اردیبهشت سال ۱۳۱۹ یعنی حدود ۸۱ سال پیش، بیش از همه رادیو بود که موسیقی را رایگان در اختیار بقیه قرار میداد و بعدها در کنار آن، صفحات موسیقی، نوار کاست، نوار ریلی و کارتریج ظهور پیدا کرد. در واقع برنامههای رادیو تنها محدود به موسیقی صرف نمیشد و موسیقی خوب در لابلای اغلب برنامههای رادیویی همچون نمایشها و تبلیغات به گوش میرسید. بنابراین مسئله امروز این است که آیا رادیو این قصد را دارد که نقشی در پاسداشت، گسترش و انتشار موسیقی و آواز داشته باشد یا خیر؟ که به نظر من اینگونه نیست.
دلیل اینکه معتقدید رادیو در این زمینه موفق عمل نکرده است؛ چیست؟
در واقع سیاستها نشان میدهد که اراده و علاقهای در این زمینه وجود ندارد. آواز و موسیقی آنقدر کمرنگ شده است که کسی وقتی آوازی را میشنود نمیداند اسم این گونه هنری آواز است! من با جوانان تحصیل کرده بواسطه اجرا آواز در دانشگاههای مختلف برخورد داشتهام که با وجود ابراز علاقمندی اطلاعی از اینکه آواز فرمی هنری در موسیقی ایران است؛ نداشتهاند. بنابراین رادیو با توجه علاقمندی مردم، میتواند نقش مثبتی در پاسداشت و گسترش موسیقی و آواز داشته باشد ولی بایست قبل از آن اراده انجام این کار وجود داشته باشد.
پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟ آیا همچنان میتوان امیدوار بود؟
ساخت و پخش برنامه موسیقایی خوب در رادیو حتماً تأثیر گذار خواهد بود. ما در این زمینه استانداردهای بسیار خوبی همچون برنامههای گلها، یک شاخه گل، گلهای رنگارنگ و خیلی برنامههای دیگری را داشتهایم. همچنین تعدادی از برنامههای بعد از انقلاب در این زمینه وجود دارند که حضورشان مغتنم است اما باید توجه داشت که اولین شرط موفقیت و اثر گذاری این برنامهها پخش در ساعات پر شنونده است.
دومین شرط این است که موسیقی خوب را به مردم معرفی کنند و از کارشناسان زبده استفاده کنند، اتاق فکر خوب داشته باشند و دستشان در ساخت برنامهها باز باشد. البته تا حدی ویژگیهای سلیقه عامه را هم لحاظ کنند نه اینکه سلیقه خودشان را دربست به سلیقه عام واگذار کنند بلکه همزمان نیم نگاهی هم به سلیقه عام داشته باشند.
مثالی از برنامه گلها پیش از انقلاب زدید، نظرتان را بیشتر درباره این برنامه شرح دهید.
به هر برنامهای با هر کیفیتی که تولید شود انتقاد همیشه وارد است ولی برنامه گذاران "گلها" و بزرگانی همچون "داوود پیرنیا" در کارشان نمره قبولی خیلی خوبی خواهند گرفت. در واقع اگر امروز نامی از "قوامی"، "بنان"، "دردشتی"، "ایرج"، "گلپایگانی" و بسیاری از خوانندههای مطرح دیگر وجود دارد؛ به برنامه گلها مربوط میشود. حتی اساتید دیگری مانند "محمد منتشری" و "قاسم رفعتی" که کمتر سابقه حضور در این برنامه را داشتهاند تحت تأثیر این برنامه بودهاند.
به نظر شما تأثیرگذاری برنامه گلها تا چه حد بوده است؟
تأثیر گذاری برنامه گلها تا حدی بوده است که اگر به ترانههای موسیقی پاپ دهه ۵۰ هم مراجعه کنیم اکثراً خوانندگانی را خواهیم دید که تحت تأثیر موسیقی ایرانی و برنامه گلها بودند و در ترانههایی را در آواز افشاری، آواز دشتی، گوشه شوشتری و مایههای ایرانی خواندهاند! حتی شما در شروع بسیاری از کارهای خوانندگان پاپ آن دوره یک یا دو خط آواز را خواهید شنید که اکثر خوانندگان پاپ علاوه بر خوانندگی به این سبک توانایی اجرای تحریرهای ایرانی را داشتهاند. برنامه گلها هم معرف و هم آواز گستر و موسیقی گستر خوبی بود. در واقع توانسته بود به راحتی شعرهای حافظ و سعدی را با تحریرها و آوازهای اساتید بنان، ایرج، گلپایگانی، "ادیب خوانساری" و "تاج اصفهانی" (برگ سبز) به مردم معرفی کند و آن را رونق ببخشد.
آیا در شرایط کنونی میتوان انتظار ساخت چنین برنامههای تأثیرگذاری را داشت؟
به نظر من با شرایط موجود کنونی نمیتوان انتظار ساخت چنین برنامههایی را داشت چون هم هم ارادهای در این زمینه وجود ندارد و هم تشویقی برای انجام اینگونه کارها انجام نمیگیرد.
نظرتان درباره برنامههای آموزشی رادیو در جهت ارتقای سطح شنیداری مخاطبان چیست؟
رادیو میتواند برای موسیقی و آواز ما یک پایگاه آموزشی قوی باشد. مانند سابق، برنامههای استاد "روحالله خالقی" و استاد "محمد رضا لطفی" و برنامه گلچین هفته- که بار آموزشی هم داشت- یا برنامه چکاوک بعد از انقلاب، که چنین کارکردی داشته است، نمونه بارز آن است. در این باره باید گفت که اگر اصراری باشد که برنامههای موسیقی در ساعات کم مخاطب پخش شود میتوان راضی بود اما به شرطی که آموزشی باشد چرا که در این صورت میتوان بعد از آن هم به این فایلها دسترسی داشت و شنید.
از تجارب خود در این زمینه بگویید.
خود من ۱۵ سال اخیر، در رادیو به عنوان کارشناس، مدرس، پژوهشگر و روزنامه نگار در حدود ۵۰ برنامه مشارکت داشتهام و تجربههای خوبی در این زمینه دارم. در طول این سالها هم آنها به من کمک کردم و هم من به آنها کمک کردم. برنامه آئین آواز و همه دوستان رسانهای بخشی از موفقیت خود را مدیون به آقای "صادق چراغی" و برنامه ایل بانگ هستند و بخشی از آن را مدیون برنامه نیستان و سحر کمالوند و آقای جعفری و خیلی عزیزان دیگر مانند آقای "علی عظیمی نژادان" هستند.
چه مشکلاتی در طول سالیان فعالیت شما بیش از همه دست و پا گیر بود؟
از مشکلاتی که در این زمینه وجود داشت مثلاً یکی این بود که از برخی استادان مرد و خانمهای خواننده اسم نبرید، یا اینکه خیلی راجع به موسیقی قبل از انقلاب به طور واضح صحبت نکنید. به نظر من نیاوردن نام فلان شاعر و نویسنده بزرگ تنها بخاطر اینکه متعلق به دورهای بوده که به مذاق عدهای خوش نیامده است، اشتباه است. در واقع اضافه کردن داوریهای شخصی درباره تاریخ و اعمال محدودیت از طریق آن یک ایراد مهم است چرا که تاریخ موسیقی این کشور جزئی از فرهنگ ما است و نمیتوان آن را نادیده گرفت. متأسفانه نباید چنین اتفاقی میافتاد البته حالا که دیگر دیر شده است!
توقعات شما به عنوان یک فعال و کارشناس موسیقی از صنعت رادیو چیست؟
به نظر من رادیو میتواند بهترین آموزشکده آواز باشد. در واقع موسیقی را میتوان با نت آموزش داد و باید نحوه به دست گرفتن ساز و انگشت گذاری را نمایش داد اما بخش بیشتری از آواز را نسبت به ساز، به دلیل اینکه بیشتر شنیداری است میتوان در رادیو آموزش داد.
علاوه بر آن میشود دستگاهها و گوشهها را توضیح داد و درباره فن تولید صدا، پرورش صدا و چابک سازی صدا در رادیو صحبت کرد، درباره آثار برجسته آوازی در ۱۱۶ سال تاریخ ضبط موسیقی در ایران صحبت کرد، آنها را به نقد کشید و تمام ویژگیهایش را برشمرد. اینها چیزهایی است که ما توقع داریم که انجام بشود ولی باز هم به همان جمله مراجعه میکنم که متأسفانه ارادهای در این زمینه وجود ندارد.
چرا تاکید شما درباره ساخت برنامههای رادیویی بیشتر بر آواز است؟
نکتهای که دوست دارم در پایان گوشزد کنم، این است که به طور ویژه هنر آواز و نه فقط موسیقی ایرانی، رونقی را که دارد مدیون رادیو است. در واقع این رادیو بود که آواز را به خانههای مردم در دورترین نقاط کشور برد. خیلیها را میشناختم که بواسطه رادیو آوازهای زیادی را از بر بودند و میشناختند. نمونه اش پدر یکی از دوستان من است که با وجود اینکه سن و سال زیادی دارد به خوبی آواز را میفهمد و اگر چه اسم گوشهها را نمیداند ولی مثلاً دستگاه همایون را با تحریرهای آن به درستی میخواند. رادیو واسطهای است که میتواند آواز ایران را به مخاطبان بالقوه بی شمار و مخاطبان را به آواز ایران نزدیک کند؛ این معجزه رادیو است.
گفت و گو از: ابوالفضل رستگاری، خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر خبرگزاری ایمنا
نظر شما