احسان گرمسیری، هنرمند مجسمهساز در گفت و گو با خبرنگار ایمنا با اشاره به این اثر هنری، گفت: ابتدا به باززایی و باز شناسی فرم واقعی پرداختم. در واقع فرمهای بسیاری را با مواد اولیه متفاوت به صورت بصری و سازه فرم مطالعه کردم، سپس با ایجاد دفرمگی در فرم اصلی به فضای کار متفاوت، اما ریشه داری رسیدم که مشخصه اصلی کارهای امروز من است.
وی افزود: با توجه به پیشینه هنری خانواده و تجربههای فردی که در من وجود داشت به دفرمه کردن فرم و فضا گرایش پیدا کردم و به این منظور مضمون کار خود را یکی از زیباترین اجسام به دست آمده از اکتشافات باستان شناسی قرون گذشته در لرستان که همان تبر مفرغین است، قرار دادم.
این مجسمه ساز ادامه داد: محتوای فکری مجسمههای خود را بر پایه بیان تضادهای جاری در احوالات معاصرم قرار دادم و به همین دلیل به راحتی میتوانید دوگانگی را در ظاهر کار من کشف کنید. دوگانگیهایی نظیر فرمهای تیز و خطوط قطع کننده احساسی تند، در کنار آرامشی که در گوشهای از ترکیب کار با فرمهای ایستا و پایدار ارتباط دارد.
گرمسیری اضافه کرد: به واسطه استفاده از مواد اولیه گسترده برای بیان مفاهیم متواتر در ذهن هنرمند، دیگر مرزها به صورت کلاسیک نمایان نیست و مرز بین هنرها عقب رانده شده است، تا جایی که حتی گاه خود مخاطب میتواند جزئی از اثر باشد.
وی با بیان اینکه "سعی در تبدیل چالشها به فرصت دارم" گفت: به واسطه چالشهایی که بر سر راه هنرمند معاصر قرار دارد سعی میکنم در کار، فکر و جهان بینی خود انعطاف پذیرتر باشم و به همین دلیل دیگر مرزی بر سر راه گفتگوی هنر خود با مخاطب نمیبینم. در واقع کار خود را نوعی بیان در قالب فرم میبینم. بیانی که از دغدغههای دوگانه من شکل میگیرد، ایده و مضمون آثارم را رهبری میکند و با تسلط بر دستانم در قالب فرم، نهایی میشود.
این مجسمه ساز در پاسخ به اینکه " آیا کار شما برای مخاطبی که آشنا به فرهنگ و دست ساختههای تاریخی لرستان نباشد، قابل ادراک است، تصریح کرد: برای درک یک اثر در هنر مدرن معاصر لاجرم باید به توضیح کار مراجعه و چرایی فرم را در آن جست جو کرد. یک اثر هنری در ابتدا با مقوله فرم، ارتباط آن با فضای اطراف و نگاه و کنترل هنرمندانه صاحب اثر، مخاطب را جذب میکند، سپس در پلههای بعد شرح و توضیح اثر است که در این زمینه نقش کلیدی ایفا میکند.
نظر شما