به گزارش ایمنا، رضوان حکیمزاده، در خصوص استفاده از اصول روانشناسی در مقطع ابتدایی ضرورت دارد، اظهار کرد: همهی اصول تدریسی که تا به امروز طراحی شده و به اجرا در آمده است بر اساس اصول روانشناسی کودک است برای دانش آموزان ابتدایی آموزش باید به صورت ملموس و دست آموزی باشد و برنامههایی که ما داشتیم و در حال اجرای آنها هستیم بر اساس اصول روانشناسی بوده است و در عین حال موضوعی که همیشه تاکید کردهایم و به عنوان یک اصل این را یادآوری کردیم.
وی افزود: همه معلمان و مربیان آموزشی بخصوص در دوره ابتدایی فعالیت میکنند، تاکید کردیم که کودکان صاحب کرامت ذاتی هستند و هیچ برنامهای نباید این کرامت ذاتی را خدشه دار کند.
حکیمزاده در خصوص روشهای ارزشیابی سنتی توضیح داد: آزمونهای تستی پیشرفت تحصیلی و آزمونهای مقایسهای را در مدرسه ممنوع کردیم و همچنین استفاده از کتابهای کمک آموزشی و کمک درسی را طبق مصوبه ۹۵۱ شورای عالی آموزش و پرورش ممنوع اعلام کردیم؛ و این دقیقاً توجه به آسیبهای روانی بود که این برنامهها برای دانش آموزان بخصوص دانش آموزان دوره ابتدایی که در سنین حساس رشد هستند، داشت.
معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اظهار کرد: استفاده از وسایل آموزشی از قبیل اوپک، اورهد، اسلاید، ویدئو، تلویزیون و حتی ضبط صوت، سبب تنوع کلاس درس میشود، در دوره دبستان، باید به منظور ایجاد انگیزه بیشتر در یادگیری، کاهش خستگی و کسالت دانش آموز و جذاب کردن محیط آموزشی، حداکثر استفاده را از این وسایل به عمل آورد. تفکر کودک در دوره دبستان، عینی است. بنابراین، هر چه مطالب عینیتر باشند، دانش آموز آنها را بهتر درک میکند.
وی ادامه داد: در این دوره، بهتر است که از تلفیق روشها استفاده نمود. برای مثال، موردی را نمایش میدهیم یا کودک اضافه کردن یک ماده شیمیایی به ماده دیگر را مشاهده میکند و ما در حین نمایش، توضیح میدهیم. در برخی از مواد درسی، مثل تعلیمات اجتماعی، تلفیق روش نمایشی و روش سخنرانی، میتواند از سایر روشها مؤثرتر باشد.
حکیمزاده افزود: با توجه به دو شعار فعال بودن و مشارکت دانش آموزان در امر یادگیری و آموزش چگونه یاد گرفتن، میتوان گفت که یادگیری اکتشافی، دقیقاً مبتنی بر آن دو روش است؛ البته یادگیری اکتشافی، باید در همه مراحل تدریس اعمال شود، نه در کلیه دروس. در این زمینه، میتوان گفت که روشها مطلق نبوده، بلکه در دوره ابتدایی، با توجه به امکانات، ماده درسی، سن کودک، ویژگیهای دانشآموز، فضای آموزشی، زمان و به طور کلی، تمامی شرایط مؤثر در آموزش یادگیری اکتشافی، بهترین روش میباشد.
وی تاکید کرد: هر چند که تنها روش نیست و گاهی اوقات، معلم به ناچار باید از روشهای دیگر استفاده کند. در دوره ابتدایی، نوع مساله باید بسیار آسان باشد تا دانشآموز از عهده حل آن برآید. در صورتی که یادگیری اکتشافی منطبق با توانایی و میزان رشد ذهنی دانش آموز باشد، تأثیر بسیاری بر یادگیریها و تغییر رفتار دانشآموز دارد.
ارزشیابی کیفی، توصیفی چقدر در انگیزه یادگیری دانشآموزان تأثیر دارد
معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش اظهار کرد: دانش آموزان به جای اینکه خودشان را با خودشان مقایسه کنند آنها را در معرض مقایسههای خیلی آسیب رسان قرار میدادیم و در عین حال در دوره آموزش ابتدایی ارزیابی یا ارزشیابی به صورت کیفی-توصیفی است. ارزشیابی کیفی-توصیفی دقیقاً به بهداشت روانی دانش آموز بخصوص در دوره ابتدایی توجه دارد و سعی داریم که با دادن بازخوردها در پرونده آموزشی به جای مقایسه دانش آموزان باهم دیگر فرصت را فراهم میکند که دانش آموزان اضطراب نداشته باشند احساس ترس و نگرانی نداشته باشند و از یادگیری لذت ببرند.
وی ادامه داد: روشهای آموزش سنتی مبتنی بر این تفکر بود که یادگیری اساساً عبارت از کسب دانش و مهارتهاست و ارزشیابی عمدتاً آزمونهای نوشتاری (کتبی) محدود میشد. روشهای جدید آموزش و پرورش در پرتو تازههای روانشناسی و پرورشی، که بر اصلاح و بهبود رفتار، مداومت در رشد، یادگیری متنوع و متعدد و آگاهی تاکید میکند. در هماهنگی با این مفهوم روشهای جدید آموزش و پرورش و یادگیری، ارزشیابی نه تنها یادگیریهای موضوعهای درسی را مورد توجه میدهد، بلکه بر ارزشیابی نگرشها، علاقهها، عادات کاری، رشد جسمانی، سازگاری فردی – اجتماعی نیز تاکید میکند.
حکیم زاده افزود: هم چنین، با توجه به اینکه نوع مدارس ابتدایی مورد تقاضای جامعه شامل شناسایی بهتر طبیعت یاد گیرندگان و فرایند یادگیری و شناسایی ارتباط تنگاتنگ آموزش و پرورش با تقاضا و نیازمندیهای زندگی در جامعه امروزی و توسعه روشهای آموزش بر اساس هدفهای کلی است و هدفهای کلی مدارس ابتدایی، در هزاره سوم میتواند شامل تسلط بر فرایندهای اساسی تربیت شهروندان جهانی، شکوفایی تواناییهای بالقوه خلاقیت کودکان، پرورش جسم و بهداشت روانی است، معلمان و مدیران دوره ابتدایی که به طور مناسبی برای مشارکت در توسعه این برنامه مدارس ابتدایی تربیت شده باشند به درک کامل اصول روشهای ارزشیابی از پیشرفت دانش آموزان نیاز دارند.
وی تصریح کرد: ارزشیابی کیفی، توصیفی چقدر در انگیزه یادگیری دانش آموزان ابتدایی تأثیر داشته است پژوهشهای میدانی که انجام شده است خوشبختانه این دانش آموزان از جهت بهداشت روانی که خیلی موضوع مهمی است شرایط بهتری دارند و قطعاً کودک و یا حتی انسانهای بزرگ هم اگر در معرض مقایسه قرار بگیرند انگیزههای خود را برای یادگیری از دست میدهند.
معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش توضیح داد: اما اگر به دانش آموز بازخورد بدهید و نقاط قوت دانش آموز تقویت شود و مربیان و معلمان به دانش آموز کمک کند که نقاط ضعف خود را بشناسند و کمک کنند که آن را برطرف کنند قطعاً انگیزه بهتری در مشارکت دانش آموز در فرایند یادگیری پیدا میکند.
موارد مهم در ارزشیابی مقطع ابتدایی
حکیمزاده افزود: ارزشیابی پیشرفت دانشآموز بخش جدایی ناپذیر مسئله بهسازی برنامه درسی مدارس ابتدایی است. وظیفه ارزشیابی انتخاب یا حذف فعالیتها نیست بلکه تعیین نوع تجارب آموزشی است که نیازهای کودکان را تا مین خواهد کرد. ارزشیابی شامل گردآوری اطلاعات شواهد جامع درباره تواناییها، موقعیت و پایگاه کودکان و مسائل آنان با وسایل و ابزارها، با روشهای رسمی و غیر رسمی، سازمان دادن و تفسیر شواهد و اطلاعات گردآوری شده به صورت توصیفی جامع از کودک درباره زمینه و پیشینه تجربه آموزشی اوست.
وی ادامه داد: یک برنامه ارزشیابی مناسب از پیشرفت دانشآموز باید ارتباط نزدیکی با هدفهای پذیرفته شده و مصوب داشته باشد. جامع و ناظر بر همه جنبههای آموزشی و رشد کودک باشد. مداوم و مستمر باشد. به صورت همکاری و مشارکت معلمان، والدین و خود کودک باشد. نتایج ارزشیابی برای اصلاح و بهسازی مداوم و مستمر برنامه درسی مورد استفاده قرار گیرد.
حکیمزاده در خصوص عوامل اصلی رشد و توسعه کودک که باید ارزشیابی شوند شامل مواردی از قبیل: تواناییهای ذهنی و علمی کودک، پیشرفت در حوزههای متعدد برنامه درسی، سازگاری فردی اجتماعی، وضعیت و موقعیت جسمانی کودک، توسعه نگرشها، توسعه مهارتهای انجام دادن کارهای مدرسه، توسعه ابراز- وجود آفرینشی، توسعه تفکر انتقادی، سرانجام پیشینه (پس زمینه) خانه و اجتماع محلی کودکان است.
معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش، تاکید کرد: گزارشهای تشخیصی واقعی به اولیای کودکان درباره پیشرفت کودک در مدرسه پایه و اساسی برای برقراری تفاهم متقابل و رفتارهای خوب و پسندیده، همکاری بین معلمان و والدین است که امکان بهسازی محیط آموزشی و برنامه درسی کودک را فراهم میآورد.
منبع: میزان
نظر شما