به گزارش خبرنگار ایمنا، عدد ۱۳ در بسیاری از فرهنگها از جمله فرهنگ ایران بار سنگینی دارد و عدد عادی محسوب نمیشود، سیزده همواره در پس ذهن بسیاری یادآور خاطرات تلخ و اتفاقات نحس است. حتی در ضربالمثلهای و قصههای عامیانه روایتهایی درباره این نحسی وجود دارد.
روز آخر عید نوروز مصادف با سیزده و روز طبیعت است، روزی که بسیاری اعتقاد دارند به هر شکل ممکن باید خارج از خانه بگذرد و حضور در خانه در این روز باعث بدشگونی است (به اصطلاح باید «سیزده را به در کرد»). با این حال درباره اینکه آیا واقعاً در تاریخ فرهنگی ایران، این روز را باستانیان بدشگون میدانستند یا خیر اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد.
پژوهشگران مختلفی درباره «سیزده به در» نوشته و گفتهاند که در این بین، شاید معروفترین منبع کتاب «زروان» نوشته فریدون جنیدی باشد. جنیدی اعتقاد داشته که: "نخست باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچیک از روزهای سال «نحس» و «بد یمن» یا «شوم» شمرده نشده، بلکه چنانچه میدانیم هر یک از روزهای هفته و ماه نامهایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاه شماری ایرانی نیز «تیر روز» نام دارد که از آن ستاره تیشتر، ستاره باران آور میباشد و ایرانیان از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کردهاند."
همچنین عبدالعظیم رضایی در کتاب اصل و نسب و دینهای ایران باستان درباره «سیزده به در» مینویسد: "در اعتقادات مردم ایران باستان روز سیزده بدر به هیچ وجه نحس نبوده و در جدول سی روز ایران باستان روز سیزده هر ماه مربوط است به فرشته تیر که ستاره باران است و بسیار روز خجسته و مبارکی است."
مهرداد بهار نیز در پژوهشهای خود در کتاب جستاری در فرهنگ ایران باستان، تاکید میکند که عمر جهان دوازده هزار سال است و در پایان دوازده هزار سال آسمان و زمین در هم خواهد شد. بر این اساس دوازده روز، فروردین نماد همه سال بوده و چون پس از ۱۲ هزار سال عمر جهان آشفتگی نخستین بار دیگر باز میگشت پس در پایان دوازده روز نیز یک روز نشان آشفتگی نهایی و پایان سال را برخود داشت و نحسی سیزدهم عید نیز نشان از فرو ریختن واپسین جهان و نظام بود.
بهار اعتقاد دارد که که این روز یادآور آشوب ازلی پیش از آفرینش است و از آنجا که هر گونه بینظمی، نحس به شمار میآید، این نحوست دامنگیر روز سیزده فروردین نیز شده است و همان طور که پنجه دزدیده مقدس نیست، سیزده بدر هم مقدس نیست. رسمهایی نیز که در این روز اجرا میشود، به نوعی یادآور همان آشوب ازلی است. زندگی از هنجار روزهای عادی خارج میشود؛ مردم در خانههای خود نمیمانند تا نحوست این روز را از خود برانند؛ در این روز، خانههای خود را جارو نمیزنند (همان پرهیز از نظم)، برای سلامتی و رسیدن به آرزوها سبزه گره میزنند و در برخی شهرها، سیزده نوع تنقلات میخورند.
علی بلوکباشی دیگر پژوهشگر سرشناسی که درباره «سیزده به در» پژوهشهایی داشته در یکی از مقالات خود مینویسد: "سیزده نوروز مرز جدایی و فاصله میان دوره یا مرحله گذار و دوره و مرحله پیوستگی و همبستگی است. آئینهای مربوط به روز سیزده فروردین یا «سیزده بدر»، از جمله بیرون رفتن دسته جمعی از خانهها و پیوستن به جمع مردم دگر، پناه گرفتن در دامن طبیعت، در آب افکندن سبزههای رویانده و رهایی از هر قید و بند اجتماعی و پرداختن به نوشکای و بازی و شادی، برتابنده آشوب اجتماعی و از هم گسستگی و نوید دهنده فرا آمدن دوره نظم و قانون و سر آغاز یک زندگی جمعی بسامان دوباره در سال نو است. به عبارتی دیگر انسان با نوشدگی زمان و سال و نوزایی آفرینش در طبیعت، درساحتی معنوی و قدسی باز زاده میشود، آن گاه با نیرو و توانی تازه برای پذیرش وظایف و قیود اجتماعی زندگی در یک سال دیگر آمادگی مییابد و آن را با سال نو آغاز میکند".
بدشگون و نحس یا خوش یمن، این مسئله همچنان باقی است، سیزده به در ایران همچنان نیاز به پژوهش و تحقیقات بسیاری دارد و ریشه این آئین جذاب ایرانی مشخص نیست. با این حال در دو سال اخیر به دلیل شیوع ویروس کرونا، بهترین راه برای دفع بلا خانهنشینی است.
بیشتر بخوانید:
نظر شما