به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، سیاره زمین باشکوه است و حیات روی آن، در طول میلیونها سال تکامل، اکوسیستمی غنی و متنوع و شبکهای پیچیده و بهپیوسته اما متعادل از تمامی انواع جانداران را به وجود آورده است. عامل پدیدآورنده بحران آبوهوایی موجود، برهمخوردن قابل توجه و محسوس این تعادل به حساب میآید؛ آسیبی که به دنبال سالها بهرهبرداری حریصانه و سهلانگارانه بشر به پیکره زمین وارد آمده است.
در اصل دلیل بیتعادلی رخ داده این است که در طول سالیان متمادی، گونه بشر بدون در نظر گرفتن سایر اشکال زندگی، چه همنوعان خود و چه دیگر انواع جانداران ساکن روی زمین، در حال استخراج بیش از حد منابع، تولید مواد مضر برای طبیعت و ایجاد آلودگیهای مختلف هوا، آب و خاک بوده است. بدین ترتیب، علاوه بر عناصر و مواد طبیعی و زیستمحیطی همچون تنوع گسترده حیوانات، گیاهان و گونههای ساکن در زمین، مواردی همچون آلایندههای هوا، گرم شدن کره زمین، اثرات گلخانهای و سایر خطرات تهدیدکننده این کره خاکی نیز بخشی از محیط زیست امروز جهان را تشکیل میدهند.
طبیعت موجب رفاه حال و بقای بشر است
طبیعت عبارت است از هوایی که تنفس میکنیم، آبی که مینوشیم، غذایی که میخوریم، سرپناهی که در آن آرام مییابیم و دارویی که از آن بهره میگیریم. طبیعت، گل سرسبد محیط زیست محسوب میشود و عمیقترین پیوندها را با جوامع بشری و سلامتی آنها دارد، عاملی که موجبات رفاه حال بشر را فراهم میکند و ملزومات بقای او را در اختیارش قرار میدهد.
محیط طبیعی همواره به نحوی سخاوتمندانه برای همه انسانها فراهم بوده، قدرت شفابخشی و آرامشبخشی خود را به طرق مختلف نشان داده و همیشه بهعنوان محرکی برای سلامتی بشر عمل کرده است. بااینحال این حضور دائمی باعث شده که در بسیاری موارد امری مسلم و بدیهی تلقی شود. شکی نیست که زمین همواره بخشنده بوده و هر آنچه که انسان برای حفظ بقا و رشد نیاز داشته را در اختیارش قرار داده است، با این وجود حقیقت این است که در دنیای حاضر انسان جنگی بیمعنا و کشنده را با طبیعت آغاز کرده است، بدون توجه به این نکته که تنها اثر بر جای مانده از این جنگ در نهایت رنج خود او، همنوعانش و سایر جانداران، همچنین وارد آمدن خسارات عظیم اقتصادی است که هر دو باعث تسریع نابودی زندگی روی کره زمین میشود.
در واقع بشر به حدی خود را از این محیط طبیعی جدا میداند که با اقدامات ناشیانه و خودخواهانه خود ضرباتی کشنده بر پیکره آن وارد کرده است. به عبارت دیگر میتوان به صراحت گفت سقوط طبیعت نزدیک و این سقوط برابر است با کاهش کیفیت زندگی انسان و حتی نابودی نسل او. بهمنظور درک عمق فاجعه میتوان اینگونه به تشریح موضوع پرداخت که تخریب طبیعت یعنی خودکشی.
انسان عامل تخریب جنگل، تالاب و سفرههای آب زیرزمینی
به بیانی واضحتر، محیط طبیعی و اکوسیستم محل سکونت بشر خدمات طبیعی را برای انسان و سایر گونهها فراهم میکند که برای سلامتی، کیفیت زندگی و بقای آنها ضروری است. بهعنوان مثال، جنگلهای با حذف دیاکسیدکربن و سایر آلایندهها را از هوای تنفسی، همچنین خنک کردن دمای هوا باعث کاهش تشکیل ازن در سطح زمین میشوند؛ آلایندهای که منجر به بدتر شدن مشکلات قلبی و ریوی میشود، تالابها نیز آبهای طوفان را ذخیره و با تصفیه آلایندههای آن، آبهای بیخطری را راهی سفرههای زیرزمینی میکنند که منبع اصلی آب آشامیدنی است و هزاران مورد دیگر و انسان بدون توجه به تمامی این موارد دست به تخریبهای گسترده در محیطهای جنگلی و تالابها میزند و با مصرف بیرویه آب سفرههای زیرزمینی را خالی میکند.
در حال حاضر جدیترین هشدارهای ارائهشده در زمینه وضعیت اضطراری جهان عبارتند از بحران آبوهوایی، ویرانی حیات وحش و طبیعت و آلودگیهایی که سالانه منجر به رخ دادن میلیونها مرگ و میر زودرس میشود. از سوی دیگر گزارشات حاکی است که رشد پنج برابری اقتصاد جهانی در ۵۰ سال گذشته، همچنین نرخ فزاینده رشد جمعیت و افزایش تقاضا برای تأمین نیازهای گوناگون آنها، با افزایش قابل توجه استخراج سوختهای فسیلی و استفاده بیشازحد و بیرویه از سایر منابع طبیعی همراه بوده که این امر هزینههای بسیار سنگینی را برای محیطزیست به ارمغان آورده است بهطوریکه در دنیای امروز میلیونها گونه در معرض نابودی قرار دارند، ۹۰ درصد از انسانها با مشکل هوای آلوده مواجه هستند، کمبود آب به شدت احساس میشود، آمار بیماریهای جدید و ناشناخته رو به افزایش است و مواردی از این دست.
لزوم صلح بشر با طبیعت
اتخاذ چنین عملکردی توسط نوع بشر این حقیقت را آشکار میکند که انسان از ریتمها، چرخهها و سیستمهای طبیعی محیط زیست و حیات زمین آگاهی ندارد. این امر همچنین نشان میدهد که چه در گذشته و چه در حال حاضر، طبیعت و توجه به آن هرگز بخشی از دغدغههای انسانی به حساب نمیآمده، حال آنکه چنین رویکردی روی افزایش نگرانکننده نرخ وقوع بحرانهای سلامت روان، نابودی جوامع و افزایش بیماریهای سیستم ایمنی نیز اثرگذار است. بیماری کرونا و آثار بر جای مانده از آن، یکی از واضحترین دلایلی است که نشان میدهد سیستم دقیق و تنظیمشده جهان طبیعی مختل شده است. در واقع، بنا بر گفته سازمان جهانی بهداشت، علت اصلی تمامی همهگیریهای رخ داده، تخریب جهان طبیعی است و در صورتی که اقدامات لازم برای تغییر این شرایط انجام نگیرد، بشر باید در انتظار شیوع بیماریها و مصائب بدتر از این در سالهای آینده باشد.
پیشگیری و یا حلوفصل تمامی مشکلات ذکرشده نیازمند همکاریهای جهانی برای پشتیبانی از تنوع زیستی، فرهنگی، طبیعی و همچنین تلاش همگانی برای بهبود کره زمین است. دراصل محیط زیست با وضعیتی اورژانسی مواجه است که تنها دربردارنده مسائل زیستمحیطی نیست و شامل سایر مسائل اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی، توسعهای، امنیتی و معنوی نیز میشود. برای مثال جوامع و اقتصادها باید سیاستهایی همچون جایگزینی تولید ناخالص داخلی را بهعنوان یک معیار اقتصادی در نظر بگیرند و با اندازهگیری ارزش واقعی طبیعت در راستای ایجاد تغییرات مثبت برای آینده زمین قدم بردارند. همچنین میتوان میزان انتشار کربن را مشمول مالیات کرد و میلیاردها دلار یارانه اختصاصیافته به سوختهای فسیلی و کشاورزی مخرب را در راستای بهرهمندی از انرژیهای تجدیدپذیر دوستدار محیط زیست و تولید موادغذایی ارگانیک به کار برد. از سوی دیگر، باید توجه داشت که علاوه بر ایجاد تغییرات سیستماتیک، راهکارهایی همچون کاهش مصرف گوشت و پرهیز از اتلاف انرژی و آب خصوصاً در کشورهای ثروتمند میتواند اقداماتی مؤثر در مسیر بهبود وضعیت طبیعت و محیط زیست زمین محسوب شوند.
در حالت کلی میتوان گفت که صلح با طبیعت و اعلام آتشبس برای جنگ طولانیمدت انسان با آنکه کمر سیاره زمین را شکسته است، کلید داشتن آیندهای موفق و پایدار برای همه و وظیفهای است که انسانهای امروز در قبال آیندگان برعهده دارند. پایان این جنگ به معنای پایین آوردن سطح زندگی و عامل افزایش فقر نیست، برعکس، این صلح میتواند تأمینکننده سلامت زمین باشد و بهعنوان واسطهای برای بهرهمندی از مزایای حیاتی و گرانبهای آن در راستای دستیابی به پایداری عمل کند.
نظر شما