به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، شیوع کووید -۱۹ در سالی که گذشت باعث شد بسیاری از نوجوانان با محدودیتهایی مواجه شوند که برای آنها دربردارنده احساس خشم، بیحوصلگی، عصبانیت و حتی افسردگی بود. اینگونه واکنشها بسیار طبیعی بود چرا که بسیاری از آنها در انتظار آغاز تعطیلات برای رفتن به دورهمی، ورزش، مسافرت و سایر فعالیتهای تفریحی با دوستان خود بودند، یا تمایل داشتند با گذراندن رویدادهایی همچون جشنهای فارغالتحصیلی سالهای تحصیلی طولانیمدت خود را به پایان برسانند. بعضی از افراد در این رده سنی نیز مشاغل تابستانی و در نتیجه منابع مالی و بسیاری موارد دیگر خود را از دست دادند.
در این زمان بسیاری از والدین هیچگونه راهکاری برای مقابله با ناامیدیهای ناشی از به تعویق انداختن کارها، محصور شدن در خانه و اجبار برای گذراندن زمان بیشتری در خانه و کنار خانواده در اختیار نداشتند. برخی دیگر نیز در تلاش برای بهبود شرایط روحی فرزندان خود دست به راهکارهایی جایگزین زدند که هر چند نیت خوبی داشت اما همیشه موفقیتآمیز نبود.
به همین دلیل بسیاری از متخصصان و کارشناسان فعال در زمینه روانشناسی کودکان و نوجوانان به ارائه چند راهکار بسیار ساده برای رفع مشکلات ناشی از قرنطینه اقدام کردند چرا که این اقدام اجباری نقش بسزایی در ایجاد احساس اندوه فراوان برای آنها داشت. راهکارهای ارائه شده نه تنها در دوران قرنطینه که برای پس از آن و در شرایطی که ممکن است ماندن طولانیمدت نوجوانان در خانه ضرورت یابد، میتوانند مؤثر واقع شوند.
هدفمند کردن ساعات حضور در خانه
به گفته کارشناسان، نوجوانان خانهنشین که از فعالیتهای عادی خود جدا ماندهاند، دوست دارند احساس هدفمند و معنادار بودن داشته باشند. پس لازم است برای آنها به دوران خانهنشینی معنا بخشید. مثلاً با تعیین برنامهای با اهداف مشخص در طول روز، نوعی استراتژی برنامهریزی شده برای داشتن بیشترین بهره از روز در اختیار آنها قرار داد و از گذراندن حتی یک ساعت بدون هدف توسط آنها پیشگیری کرد. این برنامه میتواند شامل وقتگذرانی بیشتر در خارج از محوطه درونی منزل، ورزش و مشارکت در ارتباطات اجتماعی با حفظ فاصله اجتماعی باشد.
استفاده مفید از شبکههای اجتماعی
با توجه به این حقیقت که امروزه بیشترین زمان نوجوانان با گشتن در فضای مجازی و گپ زدن با دوستانشان در این فضاها سپری میشود، همچنین این امر که در دوران ماندن در خانه امکان محدود کردن این زمان به ساعاتی مشخص واقعاً وجود ندارد، میتوان از زمان آنلاین بودن نوجوانان در شبکههای اجتماعی به صورت هدفمند و برای به پایان رساندن برنامهای مشخص با سایر دوستان بهره گرفت. برای مثال آغاز یک پروژه گروهی، راهاندازی باشگاه کتابخوانی به همراه نقد و بررسی کتابهایی مشخص، برگزاری پروژههای عکاسی و مواردی از این قبیل که البته لازم است مطابق با علایق و سلایق آنها انتخاب شوند.
از سوی دیگر میتوان با تشکیل جلسات خانوادگی و بحث پیرامون جدیدترین اخبار منتشر شده در رسانهها، با هر موضوعی که مورد علاقه همه است، همچنین هدایت مبحث جاری به سمت شناخت روحیات و سلایق هر یک از اعضای خانواده از ورود آنها به وضعیتهای پیچیده و سردرگمکننده خودداری و به رفع سوءتفاهمهای احتمالی کمک کرد. در اصل در خانه ماندن فرصتی طلایی برای والدین و فرزندان است که بتوانند با هم صحبت کنند و یکدیگر را بهتر بشناسند. همچنین به والدین فرصت دهد صادقانه، واضح و با آرامش به هر نوع از سوالات نوجوانان پاسخ دهند.
در این زمان میتوان با پرسیدن سوالات باز در مورد نگرانیهای هر یک از اعضای خانواده، خصوصاً نوجوانان که در دوره حساس سنی قرار دارند، فرصتی برای ابراز ترس آنها فراهم کرد و اضطرابهای پنهان موجود در پشت ظاهر آرام هر یک از اعضا را شناخت.
مشخص کردن اهداف و مرزها
لازم است در خانه ماندن موقت را از تبدیل خانه به مقری دائمی برای فرار از مسئولیتها تفکیک کرد و از آن برای درگیر کردن نوجوانان در کارهای خانه و مسائل مربوط به خانواده بهره برد. برای مثال در این دوران میتوان وظایف روزانه از جمله پختن غذا، چیدن میز، جارو کردن و غیره، همچنین مسئولیتهایی همچون مراقبت از بچههای کوچکتر خانه، کمک به آنها در انجام تکالیف و مواردی از این قبیل را میان تمامی اعضا تقسیم و بدین ترتیب علاوه بر پرورش حس مسئولیتپذیری، درک متقابل میان اعضای خانواده را تقویت کرد. علاوه بر این تشویق نوجوانان به فعالیتهایی همچون ورزش در خانه، پیادهروی یا دوی آهسته با رعایت اصول بهداشتی و غیره، هرچند با غرولند کردن از سوی آنها همراه است، ثابت شده که با بیشترین میزان استقبال همراه خواهد بود.
کنترل سلامت روان
والدین باید مراقب سلامت روان نوجوانان باشند. آنها وقتی متوجه میشوند که اعمالشان مهم است احساس قدرت بیشتری میکنند. ستایش رفتارهای درستشان خصوصاً رفتارهایی که در محافظت از سلامتی و رفاه خودشان و دیگران مؤثر است، بسیار اهمیت دارد. از سوی دیگر ترس از موارد ناشناخته و مواجه بودن با شرایطی جدید و نامعلوم، سختترین قسمت در کار با نوجوانان است، خصوصاً آنهایی که دچار بیماری مزمن هستند. در شرایط فعلی نیز همهگیری کووید -۱۹ بر این ترس افزوده است.
والدین فرزندان خود را بهتر از هر کسی میشناسند، بنابراین اگر با هر مورد مشکوک و ناخوشایندی درباره آنها مواجه شدند باید آن را پیگیری کنند. خصوصاً در مواردی که فرزندشان سابقه افسردگی یا اضطراب داشته باشد. برای مثال لازم است رفتارهایی همچون تغییرات خواب (پرخوابی یا بیخوابی)، تغییرات عادات غذایی (پرخوری یا کم خوری)، علائم آسیب به خود، سوءمصرف مواد، شکایت از دردهای بدنی که ناشی مشکلات جسمی نیست، منزوی شدن بیش از حد معمول، شرکت نکردن در فعالیتهایی که معمولاً باعث شادی آنها میشود و مواردی از این قبیل را حتماً با متخصصان امور روحی-روانی کودکان و نوجوانان در میان بگذارند.
نظر شما